و باز هم زمستان رفت و روسیاهی به زغال ماند!

و باز هم زمستان رفت و روسیاهی به زغال ماند!

چند روز است که بعد از اوج‏گیری تنش‏ها در خلیج‏‌فارس میان ایران و آمریکا، شیب تنش رو به کاهش است. ادبیات آمریکایی‏ها به طرز معناداری تغییر کرده است. راهبرد تهاجمی آنها تغییر کرده و سخنان آنان سرشار از اصرار و التماس برای مذاکره شده است. بی‏‌تردید مقاومت مردم جواب داده است. آمریکا عزمش برای تغییر رژیم جزم بود. آنان برای سوختن سرزمین ایران برنامه داشتند. چندین‏بار نوشتم با توجه به نشانه‏‌های موجود، آمریکا اصلاً قصد مذاکره ندارد. چیزی که از رفتار آمریکا می‌فهمیدیم همین بود. آنان عمداً در جهت تنش‌‏زایی حرکت می‏کردند. همین گستاخی، سعودی‏ها را به طمع انداخت که می‏توانند پشت شنل آمریکا نسبت به ایران درشتی کنند. ایران بر اساس حسن نیت و حسن همجواری با همه همسایگان از درِ دوستی وارد شد، اما گنده‌‏گویی‏های جنگ‏‌طلبانه پاره‏ای در آمریکا، ریاض و ابوظبی را به هوس عبثی انداخته بود.

امروز ترامپ متوجه شده است که مقابل ایران نباید دست به ماشه ببرد و ادبیات تهدید در برابر ایران جواب نمی‏دهد. او متوجه شده در برآوردهایش حسابی اشتباه کرده است. نه روحیه مقاومت مردم ما را می‏شناخت و نه توان نظامی کشورمان را. اکنون زبانش کوتاه شده است و با عقب‏‌نشینی اصرار به مذاکره دارد. قطعاً روسیاهی این عقب‌‏نشینی برای دشمنان منطقه‏‌ای ما خواهد ماند.

اکنون نیز احتمال ارائه پیشنهادی مبنی بر بازگشت آمریکا به برجام توسط نخست‏‌وزیر ژاپن وجود دارد. اگر آمریکا به برجام برگردد احتمال دیدار شهریورماه حسن روحانی با ترامپ و مذاکره از موضع عزت وجود دارد. در این صورت، ایران تنها کشوری در جهان است که ترامپِ هنجارستیز و قاعده‏‌گریز را بر سرِ جای خود نشانده است و او را به یکی از معاهداتی که ترک کرده بود بازگردانده است.

فارغ از این احتمال، بن زاید و بن سلمان باید درس سیاست بیاموزند. در سیاست هرکس طمع زیادی بکند به سرنوشت آن خسیس طماعی دچار می‏شود که هم چوب را خورد، هم پیاز را و هم پول را داد! حکایت این سیاست‏‌نابلدان حکایت همان خسیس طماع شده است. هم تا توانستند شیر مفت به آمریکا دادند و هم نهیب جهادگران منطقه را دیدند و چشیدند و پیش چشم دنیا با آن همه جنگ‌‏افزارِ پیشرفته مرعوب دستان خالی جهادگران شدند و آبروی نیروی نظامی‏شان در دنیا رفت که وقتی زورشان به جهادگرانِ بی‏امکانات نمی‏رسد چگونه در مقابلِ ایرانِ بزرگ، غدی و درشتی می‏کنند. و از طرف دیگر باید اکنون بنشینند و پیازِ تلخِ شکست را هم بچشند و آرزوهای برباد‏رفته‏‌شان را بشمارند. این، سرنوشتِ هر سیاست‏‌نابلدی است که در این منطقه، طمع بورزد. طماعان مطمئن باشند از «معامله قرن» نیز، مانند ایران‏‌ستیزی، سودی نخواهند بُرد.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها