آسیب‌شناسی مبارزه با فساد در کشور

آسیب‌شناسی مبارزه با فساد در کشور

بیش از یک دهه است که مبارزه با فساد جزو مسائل اصلی کشور شده است‌. اژدهای فساد هر روز بزرگ‌تر شده است چندان که در این یک دهه، ماهیتی سیستمی پیدا کرده است. اگر پیش از آن در دهه‌های شصت و هفتاد، فساد به طور موردی و با دور زدنِ ساختارها پیش می‌آمد، اکنون اما ساختار خود فسادپرور شده است. ما دچار پدیده فساد سیستمی شده‌ایم. فساد سیستمی به مراتب غولِ سخت جان‌تری است. وقتی امری سیستمی می‌شود به تکنولوژی حفظ خود دست پیدا می‌کند؛ لذا برکندنش سخت و پیچیده می‌شود. فساد سیستمی، به طور سیستماتیک با انواع ابزار (رسانه، سیاست، قدرت، فرهنگ و...) تدلیس می‌کند و موانع خود را کنار می‌زند. راهکارِ مبارزه با فسادِ سیستمی، اصلاحِ سیستمی است. این اژدها را نمی‌توان با شکستن و یا بریدن یک سر‌ش از پا درآورد. این اژدها، هزاران سر دارد و وانگهی فیزیولوژی آن به گونه‌ای است که به طور خودکار سَر در می آورد! لذا اصلاً نمی‌توان در این موقعیت، مبارزه با فساد را به مبارزه با فاسد تقلیل داد.

از ابتدای انقلاب، نگاه درستی به بخش خصوصی وجود نداشت. بخش خصوصی بخش همیشه مطعون و مظنون در کشور بود. نگاه ما بر این بخش و به طور کلی نظارت بر فعالیت اقتصادی (دولتی یا خصوصی)، نگاه مچ‌گیرانه و بدبینانه بود. نهادسازی‌های ما جهت نظارت بر این فعالیت‌ها متاثر از این نوع نگاه منفی بود. لذا کارکرد این نهادها‌ در جهت نظارت پلیسی بود.

این نوع نگاه‌ در افکار و نهادهای ما ته‌نشین شد. در دهه‌های بعد اما سیاست کشور نسبت به بخش خصوصی در جهت مثبت تغییر کرد و قرار شد بار اقتصاد را به دوش این بخش بیندازیم و «خصوصی سازی»، میان راهبردهای نظام جای گرفت. آن نگاه منفیِ ته‌نشین شده در نهادهای نظارتیِ ما مسئله آفرین شده است.

دو گونه می‌توان بر فعالیت‌های اقتصادی نظارت کرد. یا متاثر از نگاه ضدبازار و منفی نسبت به فعالیت اقتصادی، نظارت پلیسی، بدبینانه و مچ‌گیرانه داشت و یا اینکه در جهت برداشتن موانع فعالیت سالم اقتصادی، نظارت مثبت داشت. نظارت اولی در نهادهای نظارتی ما ته‌نشین شده است و نظارت دومی توسط خودِ بخش خصوصی می‌تواند محقق شود. انجمن‌ها، اتحادیه‌ها و تشکل‌های غیردولتی، صالح‌ترین ناظران برای تحقق نظارت مثبت‌اند. ما به طور کلی باید پارادایم نظارتی خود را عوض کنیم. شیوه نظارتی موجود از دو آسیب رنج می‌بَرَد. هم فاسدستیز و فسادپذیر است و هم پلیسی و بدبینانه است. این دو عارضه باعث شده اینگونه نظارت، سخت ناکارآمد باشد. به سببِ همین ناکارآمدی است که با وجود برخوردهای پلیسی و برخورد با صدها فاسد، اما ذره‌ای از حجم فساد کشور کم نمی‌شود. مانند بیماری که تومور مغزی دارد و ما سر دردِ ناشی از آن را با داروی مسکن تسکین بدهیم. قطعاً این تسکین‌ها اصلا بر روند درمان تاثیری ندارد. حتی تعویض داروی درمان هم تاثیری ندارد. برای درمان، باید اصولاً شیوه و ماهیت درمان را عوض کرد.

روش نظارتی ما، هم با نگاه‌های بدبینانه، ضد سرمایه‌گزاری است و هم نمی‌تواند جلوی فساد را بگیرد و تنها هنرش برخورد پر سروصدا با یکی دو فاسد است. اکنون برای مقابله با فساد، باید اساساً پارادایم نظارت عوض شود.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها