آیا عزم جدی برای پیگیری مشکلات زیلایی وجود دارد؟ / استاندار زودتر دست به کار شود

آیا عزم جدی برای پیگیری مشکلات زیلایی وجود دارد؟ / استاندار زودتر دست به کار شود

اما تشدید فقر در استان کم درآمد کهگیلویه و بویراحمد و مناطقی همانند زیلایی و آجم علت و معلول‌های زیادی دارد که سوء مدیریت‌های گذشته شاید علت اصلی این معضلات باشد. در کنار تورم و کاهش ارزش پول ملی و تشدید فقر و کاخ‌نشینی و اشرافی‌گری بعضی مسئولان نمک به زخم مردم پاشیدن است. بدون استثناء هر کس در استان کهگیلویه و بویراحمد مسئولیتی بر عهده گرفته، به زیلایی سفر کرده است و بعد از آنکه در آنجا مورد استقبال گرم مردم فهیم و با فرهنگ آن منطقه قرار گرفتند، صحبت‌های «غرا» ایراد نمودند و عکسی هم انداختند، بر می‌گردند و تمام صحبت‌هایشان را با گرد و خاک چرخ های خودروهای کولردار و شاسی بلندشان به فراموشی می‌سپارند که این مردم با چه دردهای دست و پنجه نرم می‌کنند.

فارس در مطلبی نوشت: استانداران کهگیلویه و بویراحمد در بدو انتصابشان در این استان محال است که سری به زیلایی نزنند و عکسی با محرومیت در آلبوم‌هایشان نگذارند و اما زیلایی همچنان زیر تازیانه شاسی بلندها محروم است و محروم می‌ماند.

بی‌شک هر استانداری تاکنون به کهگیلویه و بویراحمد آمده، یک سر شاسی بلندها را زین کرده و قطاری به راه انداخته تا به زیلایی برود اما نفع این سفرها تنها حق مدیریتی است که به حساب مدیران واریز می‌شود و عکسی است از استانداری کت و شلوار پوش که لای خانه‌های سنگی و خشتی می‌اندازد تا هر جا رفت نشانش دهد و بگوید بازدیدی از یک منطقه فوق محروم داشته است.

همه استانداران کهگیلویه و بویراحمد بلاشک به زیلایی رفته‌اند و هیچ کاری هم از پیش نبرده‌اند در همین دولت تدبیر و امید، موسی خادمی اولین استاندار، با رژه شاسی بلندهایش در زیلایی مانور داد و عمکردش در آنجا مصوباتی بود که روی هم جلد شدند و البته عملکردش هم برای زیلایی نشینان دفترچه‌ای کردن مصوبات بود.

علی محمد احمدی اما ناخواسته و بر اساس فشارهای رسانه‌ای عازم زیلایی شد، او حین اینکه گرد و خاکهای کت و شلوارش را می‌تکاند، همزمان قول هم می‌داد که از زیلایی مرکز توسعه و آبادانی بسازد، رسانه‌ها را پر کرد از اینکه ۷۰ میلیارد از ریاست جمهوری برای زیلایی ردیف اعتبار گرفته است و اندکی طول نمی‌کشد که عمران پشت عمران در زخم‌های محروم زیلایی قد علم می‌کند.

اما احمدی هم چون دید که برای آنجا کاری از پیش نمی‌برد به یک جشنواره چند ساعته فرهنگی و هنری که بخش عمده‌اش به سخنرانی سیاسیون گذشت اکتفا نمود و ترجیح داد که دیگر درباره آنجا سخنی به میان نیاورد.

حسین کلانتری هم در آغازین ماه‌های استانداری‌اش عزم سفر به زیلایی کرد، با این تفاوت که استاندار جدید از همین ابتدا یک کلنگ در صندوق عقب خودرویش برای زیلایی به ارمغان برد که او نیز زخمی سرناپوشیده برای این منطقه به یادگار بگذارد.

کلانتری هر چند خودش کلنگ نزد که مبادا عدم انجام پروژه را به پای او بنویسند اما قطعاً به کلانتری نگفته بودند که جای این کلنگ‌ها و مصوبات در زیلایی آنقدر زیاد است که برخی می گویند حتی تعداد مصوبات زیلایی به ۱۲ هزار بند هم می‌رسد و اگر تنها یک صفحه از همین تصویب نامه‌های کاغذی به اجرا در می‌آمد، امروز زیلایی آباد بود.

واقعیت آن است که زیلایی بیش از آنکه کانون توجه سیاسیون و مدیران برای توسعه باشد، کانون سلفی با محرومیت است، هرچند که نتایج سفر حسین کلانتری در زیلایی قابل پیش بینی است اما باید امیدوار بود که لااقل این استاندار چیزی بیشتر از اولتیماتوم‌های ۱۵ روزه احمدی که بی نتیجه ماند را در زیلایی به سرانجام برساند.

مرضیه حسن پور روزنامه نگار و فعال اجتماعی هم در یادداشت کوتاهی آورده است که «یک ماه از معرفی حسین کلانتری به عنوان سومین استاندار دولت تدبیر و امید در کهگیلویه و بویراحمد می‌گذرد. بیش از یک سال هم قبل از این معرفی استان از بابت عدم تعین تکلیف در ماندن و یا رفتن علی احمدی استاندار سابق در تعلیق و بلاتکلیفی قرار داشت.

ظاهراً قرار هم نیست این تعلیق و بلاتکلیفی به سرانجام برسد و باید همچنان منتظر معجزه ماند. معجزه‌ای که البته هرگز به وقوع نخواهد پیوست و دو سال دیگر از عمر این دولت نیز تمام خواهد شد و کاری شروع نخواهند شد و بهبود و پیشرفتی نیز.

چرایی این وضعیت را باید دولت محترم و نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد توضیح دهند ولی سؤال مردم این است که یک استاندار بعد از یک ماه معطل چیست که هنوز در حال رصد اوضاع است.

بلاتکلیفی در رأس هرم مدیریتی استان اثرات خود را در سطوح پایین نیز به جا می‌گذارد و بقیه معاونان و مدیران نیز منتظرند ببینند استاندار چه قصد و برنامه‌ای دارد.

طرح‌های عمرانی استان در تعطیلی به سر می‌برد و روزانه شاهد قربانی شدن مردم استان در جاده‌های غیر استاندار استان هستیم، مشکلات اجتماعی بیداد می‌کند و فقر، بیکاری و خودکشی بخشی از اخبار روزانه رسانه‌های استان است، دستگاه‌های فرهنگی به نظر می‌رسد شبیه مدارس در تعطیلی تابستانی به سر می‌برند و از برخی از این دستگاه‌ها کوچکترین اخباری دال بر فعالیت دیده و شنیده نمی‌شود.

قصد سیاه نمایی و به تصویر کشیدن یک فضای تیره و تار نیست ولی شرایط هم اصلاً مساعد و مناسب نیست و هیچ کدام از مسئولین استانی نیز پاسخگوی این وضعیت نیستند. معاونین و مدیران ستادی محترم استاندار ابداً مشخص نیست به چه کاری مشغولند و وظیفه آنها کدام است که هیچ نقشی در خارج کردن استان از رکود در حوزه‌های مختلف ندارند و تمامی آمارهای ادعایی خود مدیران نیز نشان قرار گرفتن استان در رتبه‌های پایین دارد.

استاندار جدید تاکنون در رزومه کاری خود تنها یک بازدید نیمه تمام از دیشموک و سفری با عکس‌های سلفی به زیلایی دارد و یک حضور در همایشی در گچساران که البته دومی طبیعی و بدون نتیجه خاصی بود. کلانتری همان دیدارهای که احمدی با وزرا داشت را تکرار کرد و دیگر هیچ.

لازم است که استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد کمی زودتر دست به کار شود و ضمن استفاده از نیروهای دلسوز و زبده برای رسیدن به یک شناخت نسبی با دغدغه و پیگیری بیشتر شبانه روزی حداقل کمکی به بهبودی وضعیت فعلی نماید.

با وجود برخی خدمات در دولت‌های مختلف استان کهگیلویه و بویراحمد همچنان از مشکلات زیربنایی و اساسی رنج می‌برد و شعار و قانع بودن به اخراج مدیرانی که با تأخیر به جلسات می‌آیند اگر چه خوب است ولی کافی نیست و صرفاً یک رفتار مقطعی و زودگذر است.

حسین کلانتری هر چه زودتر باید بر روی پارادایم عکس‌های سلفی مدیران خط بکشد و پاردایم عمل و کار را جایگزین کند که آن هم لازم است، ابتدا دستی بر سر و روی استانداری کهگیلویه و بویراحمد بکشد و تغییرات را آغاز کند.

منبع: کبنانیوز
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها