شکاف در جریان اصولگرایان بویراحمد/ دختر علیه پدر

شکاف در جریان اصولگرایان بویراحمد/ دختر علیه پدر
نتخابِ کریمِ فرخیانی حواشیِ مهم‌تر از متنی داشت و دارد. این انتخاب واکنش‌های بسیاری را برانگیخت و تحلیل‌های مختلفی در این خصوص ارائه‌شده است. ازاین‌روی نکاتی را در سریع‌ترین شکلِ ممکن مرقوم می‌کنم، چه اینکه تحلیل‌های مفصل پیش از این ارائه‌شده است و ابعادِ این ماجرا مبسوط بررسی‌شده است. درعین‌حال معتقدم خروجیِ این‌چنین تحلیلی این‌گونه می‌خواهد، سریع و ضربتی. کریم فرخیانی، بیش و پیش از آنکه کاندیدایی درخور، اصلح و یا کارآمد تلقی شود، خروجیِ انحصار است. در حقیقت بررسیِ فرخیانی، کارآمدی، توانمندی و یا ویژگی‌های خاص او مرحله‌ای پسینی است، گامِ ابتدایی در بررسی جایگاهِ وی در جغرافیای سیاسیِ بویراحمد، توجه به خاستگاهِ اوست. او خروجیِ شورایِ اصولگرایانِ این منطقه است، شورایی که واردِ چهارمین سالِ اختلافاتِ جدی خود با چهره نزدیک به اصولگرایی یعنی روشنفکر شده است، شورایی که برای تبدیل شدن به کاندیدای منتخبِ آن باید تن به شروطی داد که از سوی آن‌ها تعیین می‌شود. سؤال اما این است، این شروط چه شروطی هستند که هرکس بدان‌ها تن دهد می‌تواند مهره مطلوب برای کسبِ کرسیِ مجلس شود و هرکس از آن‌ها سرباززند به مهره‌ای مطرود بدل می‌شود؟! چرا اعضای شورا هیچ‌گاه پایِ سخن از شروطِ خود را به میان نمی‌کشند و چرا هیچ‌کس از شروطِ آن‌ها نمی‌پرسد؟ چه مسائلی باعث می‌شود چهار سال نتوانند با یکی از خوش‌اقبال‌ترین کاندیداهای سال‌های اخیر کنار بیایند؟ این نکات و نکاتی از این دست از مبهم‌ترین محتواهای شورا محسوب می‌شود که همواره در توضیحاتِ سازوکار انتخابِ کاندیدا مبهم باقی‌مانده و درباره آن‌ها توضیحی داده نمی‌شود. همین نکات و ابهام‌ها باعث می‌شود، بتوان این شورا را شورایی انحصاری و بسته دانست که خروجیِ آن نیز خروجیِ انحصار است. افرادی که سال‌هاست به نامِ اصولگرایی راه را بر هرگونه تغییر در مسیرِ سیاسیِ استان بسته‌اند و به نامِ دفاع از ارزش‌ها، خود بر شانه اصولگراییِ بویراحمد سوارند، به‌گونه‌ای که در تمامِ ادوارِ گذشته نمی‌توان چهره جدیدی را در کنارِ این افراد در بویراحمد و دنا دید. نام‌هایی مشخص با رویکردهایی تکراری. ستار هدایت‌خواه اسطوره‌ای است که خود بیش و پیش از همه، به کشتنِ خویش مشغول شده است. او که همواره دغدغه فرهنگ داشته و از مسیرِ فرهنگ راه به سیاست گشود، این روزها به یکی از مهم‌ترین رهبرانِ جریانِ اصولگرایی بدل شده است. همو که بسیاری از جوانان را به انقلاب و آرمان‌های آن علاقه‌مند کرد و زمینه شکل‌گیری حلقه‌های انقلابیِ جوان را فراهم آورد، امروز با قرار گرفتن در کنارِ افرادی که سال‌هاست خود را رأس اصولگرایی استان می‌دانند، همراه با این حلقه به یکی از بزرگ‌ترین موانعِ تغییر در حوزه سیاسی استان بدل شده است. حلقه محدود و بسته اطرافِ وی که با افکاری مشخص به جهت‌گیری سیاسیِ خاصِ اصولگرایی شهرستان دامن می‌زنند، راه را بر ورودِ چهره‌های اندیشمند، صاحب‌نظر و تازه‌نفسی که همواره سعی کرده‌اند از جدل‌های سیاسی بپرهیزند بسته و هدایت‌خواه برخاسته از جمعِ جوانان را در حلقه خود ذبح کرده‌اند. تن دادنِ هدایت‌خواه به رویه حلقه بسته، چهره‌های مشخص و معدود زمینه ذبحِ خودش به وسیله خودش را فراهم می‌آورد. آیا هدایت‌خواه نمی‌خواهد در ادامه مسیر تجدیدنظری جدی در رویکردهای سیاسیِ خود و حلقه بسته اطرافِ خود داشته باشد؟ آیا او همچنان می‌خواهد آشِ سیاسی‌اش را بر این سفره و در کنار این افرادِ تمامیت‌خواه بپزد؟! اگر او به فکر تجدیدنظر در چهره‌های نزدیک به خود نباشد، بدون شک به اسطوره‌ای بدل می‌شود که خود زمینه مرگِ خود را فراهم می‌آورد. جریانی که به انتخابِ کریم فرخیانی تن می‌دهد، جریان نیست، نمی‌تواند نامِ جریان بر خود بگیرد، بلکه حلقه‌ای است محدود، بسته و تنگ با افرادی که تنها رأی خود را می‌بینند و می‌شنوند. این جریان حتی به تصمیماتِ خودش نیز اطمینان ندارد، چه اینکه اگر به رأی و تصمیمِ خود اطمینان داشت یکی از چهره‌های باسابقه از میانِ این حلقه برای ورود به کارزارِ انتخابات اعلامِ آمادگی می‌کرد، اما سرباززدنِ چهره‌های شاخصِ این جریان از حضور در انتخابات نشان‌دهنده ایمانِ این جریان به نداشتنِ پایگاه مردمی و البته تصمیم‌های خودشان است. انتخابِ فرخیانی نشان داد، خودِ این جریان نیز به جریان بودنِ خود ایمانی ندارد. روشنفکر، مردِ خوش‌اقبال سیاستِ امروزِ بویراحمد که در دوره قبل با رایی قابل‌توجه به وزنه‌ای جدی در انتخابات بدل شد، مهره‌ای است که در آتشی که این جریان روشن کرده است می‌سوزد. او که می‌توانست زمزمه‌ای برای شسکتنِ انحصار باشد، امروز در رقابتی کور با جریانی انحصارطلب به مهره‌ای سوخته بدل می‌شود و پتانسیلش در این نبردی نامقدس که نتیجه انحصارطلبیِ جریان اصولگراست هدر می‌رود. ی سوزد و قربانی می‌شود. پیروزِ این نبردِ نامقدس اما جریانِ زر، زور و تزویر است. جریانِ پول در برابرِ رأی، جریانِ آسفالت‌های دمِ انتخابات، جریانِ پرایدِ پر از تعرفه انتخاباتی و مهر انتخاباتی، جریانِ زد و بند برای تغییر رأی، جریان اشرافیت علیه جمهوریت! این پیروزی اما تنها مدیونِ جریانِ اشرافیت نیست، بلکه جریان انحصار نیز بالِ دیگری است که پرنده پیروزی با آن به پرواز درمی‌آید! جریانِ انحصار امروز به همان میزانِ جریانِ اشرافیت برای بویراحمد و دنا خطرناک است.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 5 نظر

  • 1 میلاد 1398/5/3 2:27:21

    حرف حق جواب نداره سلام درود بر حاج مهدی روشنفکر

    پاسخ
  • 2 زهرا 1398/5/2 22:22:41

    هدایت خواه و دخترش حمیده خانم چه وجون یاسوج می خواهید،بویراحمد به حال خود رها کنید،

    پاسخ
  • 3 اصولگرا 1398/5/2 22:19:49

    هدایت خواه وجریانش روشنفکرراغلام حلقه به گوش خودمیخواهندبرای رسیدن به منافع شخصی خودشان روشنفکرهم زیربارشان نمیرودبه خاطرهمین بااومخالفن

    پاسخ
  • 4 ناشناس 1398/5/2 20:44:22

    این هم مثل فائزه هاشمی

    پاسخ
  • 5 ناشناس 1398/5/2 13:47:45

    وقتی در حوزه های بویر احمد دنا بر روی فرد واحدی در جریان اصولگرایی توافق ایجاد نمی شود چطور سران این جریان به خود اجازه می دهند که در حوزه‌های گچساران وباشت وارد شده و بین کاندیداهای مختلف اصولیان توافق و ائتلاف بوجود آورند من فکر می کنم این به مثابه همان ضرب المثل معروف ایرانی هست که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است لطفا زحمت نکشید و انرژی تان را در حوزه خودتان مصرف نمائید

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها