زندگی به روایت تلگرامی...

زندگی به روایت تلگرامی...

امروزه از هر دری که وارد شوی، مسیر ات یک راست به کانال ختم می شود، ازکانال شعر متن زیبا ، داستان کوتاه، آخرین خبر و روشنفکری بگیر تا کانال عاشق پیشه ها، تاریخ، ترجمه و ، موسیقی و سخنرانی! صبح ها روز هایمان با تلگرام شروع میشود، با آن قدم میزنیم، با آن ،بگیر تا کانال عاشق پیشه ها، تاریخ،ترجمه و ، موسیقی و سخنرانی! صبح ها میخندیم، با آن درس میخوانیم و با آن زندگی می کنیم! از آنجا که زندگی انسان ها دارای معنا می باشد، با تکیه بر معناست که زیست فردی و اقلیم اندیشه و قدرت انتخاب های روزانه ما شکل می گیرد، معنای زندگی است که تعاملات و گزینش های روزانه یمان را تولید و هویت می بخشد برنامه تلگرام بدین جهت که بخش مهمی از تجربه روزمره ما گشته و ما در طول شبانه روز مکررا به آن نیاز پیدا می کنیم و آن را انتخاب می کنیم بنابراین میتوانیم ادعا کنیم زندگی ما تلگرامیزه ” شده است ، البته بر ما مبرهن است که این سبک زندگی برای بسیاری از افراد تا این حد عمومیت پیدا نکرده است حال در ادامه به پرسش و چرایی و توصیف این پدیده خواهیم پرداخت. تلگرام از بدیهیات و ضرورت ها تلقی می شود ؛ آنگونه که حتی یک روز بدون تلگرام بودن برای بسیاری از کاربرانش غیرقابل تصور است، بنا آماری بیش از ۸۰ درصد از کاربران تلگرام ایرانی و آن ۲۰ درصد دیگر هم اکثراً ایرانیهای مقیم کشورهای دیگر هستند این در حالی است تعداد کاربران تلگرام به صورت جهانی کمتر از یک درصد تعداد کل کاربران شبکههای اجتماعی جهان است که این یک درصد هم تقریباً همه، ایرانی هستند (روزنامه آفتاب، تیرماه ۱۳۹۵) توانایی تلگرام در سوق دادن رفتار فردی به رفتار گروهی بسیار حائز اهمیت است. همانگونه که گوستاولوبن ” میگوید گروه میتواند رفتار فرد را دچار تغییر کند، او معتقد است انسانها وقتی در جمﻊ قرار می گیرند هویت خود را از دست مـی دهنـد و تـابﻊ نﻈـر جمﻊ می شوند، به عقیده او افراد در جمﻊ اقداماتی انجام می دهند که اگر تنها باشند آن کارها را انجام نخواهد داد. وی این جمﻊ را انبوه خلق نامیده و معتقد است که عامل ایجـاد انبـوه خلـق، نوع ارتباط میان انسان‌ها و یک محرک بیرونی ارتباط، خارج از خود فرد است. نکته مهم دیگر تغییر در فرایندهای قبلی ارتباط است، پیش از این فرآیند ارتباط به گونه ای بود که پیام توسط رهبرانی که دسترسی بیشتری به اخبار داشتند به پیروان دارای سطح دانش و آگاهی کمتر میرسید. براین اساس رهبران اخبار و پیامها را دریافت، تصفیه و پیامهای مد نﻈر خود را به پیروان منتقل میکردند. اگر یک شب نشینی چند سال قبل را به خاطر بیاورید، حاضران به دو گروه تقسیم میشدند، گروهی که از اخبار و احوال و سیاست روز کاملا بیاطلاع بوده و معدودی افراد تﺤلیل گر و مطلﻊ با سطح دانش بالا که در میان جمﻊ شناخته شده و دارای مقام و احترام بوده و سایرین برای کسب آگاهی به نﻈرات او رجوع میکردند. حالا اما تلگرام به سرعت اخبار را در میان همه منتشر میکند و سطح بعضا نازلی از اندیشه در میان همگان بدون مطالعه منتشر میشود، پیروان افکار دیروز حالا به واسطه سرگروهی و اداره چندین گروه و کانال، خود را فردی آگاه میدانند و این جهل تام اثر گذاری آنان را در برابر رهبران افکار که دیگر به انزوا رفتهاند شدیدا کاهش داده است. این سطﺤی شدن دانش میتواند بعنوان یک آسیب مطرح باشد. شما در یک مهمانی خانوادگی اقلیت صاحب فکر و مطالعه داشتید و اکثریت بدون مطالعه، نه صاحب فکر فخر فروشی میکرد و نه افراد عام بی مطالعه ادعای دانستن زیاد داشتند…افراد با ذهن های نسبتا خالی از مفاهیم و گزاره ها، در درون به ندانستن خود آگاهی داشتند، هرچند شاید جرات گفتن “ما نمی‌دانیم” و “روح جست و جوگری” برای دانستن را نداشتند اما جای شکرش باقی بود که کمتر در مقابل اهل علم جرات حکم صادر کردن داشتند چون به ندانستن خود واقف بودند. در عصر پساتلگرام این دسته از افراد از روی تفریح عکس نوشت های جذاب را میخوانند و ساعت ها مﺤتواهای بسیاری را که نویسنده !مشخصی ندارد مطالعه میکنند چه بسا حجم مطالب خوانده شده آنها در روز به یک کتاب برسد. انباشت داده ها در ذهن باعث میشود که سندروم ” خودآگاه پنداری” این افراد ترشح کند. حالا گزاره آنها از “من نمیدانم ” به “من » خود آگاه پنداری« انباشت داده ها در ذهن باعث میشود که سندروم میدانم” تغییر پیدا کرده است، و کمتر حاضر به شنیدن و قبول کردن نﻈرات مخالف و علمی هستند چون فکر میکنند بیشتر از دیگران مطلﻊ اند. امروزه در مهمانی ها فرد صاحب ارج و مقام کسی است که در گروه ها و کانال های بیشتر ، انبوهی از اطلاعات پراکنده و سطﺤی را در اختیار دارد و از فخر فروشی دریغی ندارد ، اهالی اندیشه و علم بیش از پیش گوشه نشین شده اند چرا که مخاطبان آنها کسانی هستند که در جهل تام بسر میبرند و برخلاف گذشته بر جهل خود اطلاعی ندارند این همان تلگرامیزه شدن است، معجونی از سطﺤی نگری، خودآگاه پنداری و تنبلی در مطالعه، که نتیجه آن تصویر گر وضعیت موجود در جامعه ایران می باشد. بنظر میرسد “عصر تلگرام” ابتدای گسترش شکاف بین نخبگان جامعه و مردم و دوری بیشتر از “عصر اندیشه” خواهد شد، در حالی که پیش از تصور میرفت که فضای مجازی به بسط اندیشه در حوزه عمومی منجر خواهد شد و فرهنگ عامه را ارتقا خواهد بخشید.

- دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها