اصلاحات؛ مسئله یا شبه مسئله؟!

اصلاحات؛ مسئله یا شبه مسئله؟!

فضای فکری کنونی جامعه تعارضی را میان متن مردم و سیاسیون نشان می دهد که دلسردی و زایل شدن تدریجی امیدها را از ناحیه جامعه منتقل می کند و بیشتر معلول وضعیت اقتصادی بحرانی حاکم و عدم مدیریت صحیح و علمی و نیز دزدیهایی است که روزانه بنام مسئولین افشا می شود و در این بین؛ وسط میدان آوردن ایده اصلاحطلبی و تاختن بی حد و حصر به آن و همچنین هجمه و حمله ور شدن به سران اصلاحطلب و در بازه زمانی کنونی که به انتخابات نزدیکتر میشویم راه اندازی کارزای خاص و تعریف شده در مناطق و شهرستانها برای منکوب کردن اصلاحطلبان شناخته شده و طرح مباحث غیر ضرور و کذایی و کذب، پروژه ای است که نه اصولگرایان بلکه جریانی خاص از امنیتی ها برای بی اثر کردن نفوذ اصلاحطلبان و اعتماد مردمی به آنها دنبال می کنند، از هر ظرفیت و فرصتی و هر شخص و جریانی هم در این رابطه سود می برند، افرادی که در اصلاحات جایگاهی نداشته برای خود سابقه تعریف می کنند و اصلاحطلبان را زیر سوال می برند.

بی شک انتقاد از اصلاحطلبان و حتی اندیشه و میراث اصلاحطلبی باید به زبان صریح و آزادنه صورت پذیرد و نیز کاملاً مشخص است که اصلاحات با دهه هفتاد تفاوت فاحش دارد و نیاز به بازبینی و بروز آوری و همچنین واگذار کردن عاملیتهای سیاسی به جوانان را دارد و باید از تسلط بی معارض بزرگ مردان و زنان کاسته شود و نسل جدید با تعاریف امروزی و بر اساس نیازهای واقع بینانه و مدخلیت موضوعات جدید در اندیشه ورزی و عاملیت اصلاحات وارد عمل شوند و خود را از تعلق سنتی به اصلاحات درجا زده، برهانیم که اصلاحات را نمی توان زیر سیطره عده ای خاص قرار داد و یا اصلاحات را در مجموعه ای از تغییرات و حوادث و حتی اقتضای زمان خاص محاصره کرد. آینده بر دوش همگان حمل میشود و باری که بر دوش جوانان قرار می گیرد بیشتر خواهد بود و دختران و زنان رنجها و هم آزادی های بیشتری را تجربه خواهند کرد که فضای تنفس آنها در اکنون کمتر است و باید این رنج را تحمل کرد و به یاری آنان شتافت.

نیاز به بازسازی داریم تا روندی را پدید آوریم که به یک جامعه دموکراتیک نزدیکتر شویم و ضمن اینکه نگاه به گذشته بسیار لازم و ضروری است اما باید از آن عبور کرد و در ضمن تاریخ پردازی صرف نکرد و نباید اتکال بر پیشگویی فراگیر و حتمی آینده داشت زیرا پیشگویی های تاریخی پیوسته پس و پیش میشوند.

مشکل اصلی این است که افراد و جریان خاصی همگام با نظامی ها و امنیتی ها و در دایره پروژه های تعریف شده آنها و بنام اصلاحات تلاش می کنند شبه مسئله ای پدید آورند تا اساس اصلاحات را از بنیان بر کنند که البته بی سرانجام خواهد بود ولی فهم و فهماندن آن دشواری دارد.

در تازه ترین نظرها روزنامه وابسته به نهادها القا می کند که «اجماع اصلاح طلبی در عرصه واقعی به بن بست رسیده» و بسرعت اصلاح طلبی را در برابر نظام قرار می دهد که «مرزبندی یا انتقاد به کلیت نظام است نه جریان اصولگرایی» و همینطور هم هست اما نه با شاخصه ای که نظامیان و امنیتی ها می دهند، اصلاحطلبان وضع موجود را نمی پذیرند و خواستار تغییرات و اصلاح در آن هستند و انتقاد هم حق است و هم اساس یک تفکر دموکراسی خواهانه.

ظاهراً حضرات برای به بن بست کشاندن اصلاحات دچار مشکل شده اند و با تحلیل غیر واقعبینانه مبتنی بر قدرت می خواهند تقابل سیاسی را کلید زنند و از آنسوی اصولگرایان منصف را هم در دایره خودی های خود تاب نمی آورند و به جهت تندرویها و افراطی گریهای سیاسی در نظر دارند آنها را هم از صحنه خارج کنند.

شاید آقای حجاریان اشتباه کرد آن نقل قول را گفت که «هنگامی که آخرین اصلاحطلب با روده های آخرین اصولگرا به دار آویخته شد.....» تا اینجای کار مشخص شده است که هنگامی آخرین اصلاحطلب با روده آخرین امنیتی و شبه اصلاح طلبی به دار آویخته شد قیاس بهتری است.

مواجهه ای سیاسی امروز مواجهه با شبه اصلاحات است تا از آن بدیلی به کمک امنیتی ها و ابزار قدرت بسازند که بدلی ها اصلاح طلبان را از اثر انداخته و اصلاحات را به محاق برند.

از امروز منتظر حمله های بی امان بدلی هایی که برای خود به تقلب اسم و رسم اصلاحطلبی می سازند به اصلاحات و اصلاح طلبان در هماهنگی با آنانکه باید با روده های خود ما را بر سر دار کنند؛ باشید. آنقدر متنعم شده اند! که وامدار قدرت هستند و باید دین ادا کنند و وظیفه بجا آورند.

منبع: کانال نویسنده
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها