چندی پیش مصاحبه ای از سیدرضا عسکری فعال سیاسی اصلاح طلب در رسانه های استان منتشر شد که در بخشی از آن به حذف مدیران و نیروهای هزینه داده جریان متبوع سیاسی انتقاد کرده بود و خواستار استفاده مجدد از ظرفیت آنها برای مدیریت استان شده بود.

اما مدیران حذف شده چه کسانی بودند و الان کجا و مشغول چه کاری هستند؟ مجموعه مدیریتی استان نسبت به حذف این افراد چه واکنشی از خود نشان داد؟ از این میان تنها یک نفر شانس مسئولیت مجدد و حمایت استاندار را داشت که تا حدی نشانگر قومیت گرایی خادمی است. در این نوشتار به برخی از این افراد اشاره می شود.

شاپور رمضانی سرپرست دانشگاه یاسوج

در ابتدای شروع به کار دولت و انتصاب استاندار، روند تغییر مدیریت ها در استان نیز آغاز شد. اولین انتصاب ها مربوط به معاونان استاندار بود. پس از آن اولین دستگاهی که رئیس آن تغییر کرد دانشگاه دولتی یاسوج بود. کمتر از 20 روز پس از انتصاب استاندار، شاپور رمضانی در 21 مهر 92 به عنوان سرپرست دانشگاه یاسوج جایگزین اردوان ارژنگ شد. تغییری که به گفته برخی فعالان دانشگاهی شور و نشاط و پویایی را به دانشگاه برگرداند. فضای امنیتی و بسته ای که در طول هشت سال دولت احمدی نژاد حاکم بود به تدریج از دانشگاه رخت بر بست. اقدامات مهم و تاثیرگذار دکتر رمضانی در زمینه های مختلف در مجموعه دانشگاه یاسوج تا همیشه زبانزد خواهد بود. وی جمله ای ماندگار در مراسم معارفه خود گفته بود: «آمده ام کاری کنم که بماند نه کاری کنم که بمانم» اما شاید مهمترین اقدام وی که در کشور هم سر و صدای زیادی به پا کرد افشای بورسیه های غیرقانونی بود. این موضوع البته دامن خودش را هم گرفت. به طوری که مخالفان وی که لابی قدرتمندی داشتند مانع از تایید حکم وی در شورای عالی انقلاب فرهنگی شدند. هر چند برخی از دوستان سیاسی اش نیز حمایت موثر و جدی از او نکردند.

رمضانی پس از 18 ماه سرپرستی در دانشگاه مادر استان کنار رفت. اتفاقی که خیلی از هوادران دولت و دانشگاهیان را ناراحت کرد. اما واکنش مجموعه استانداری و شخص استاندار به حذف یکی از بهترین مدیران این دولت تنها یک حکم مشاوره خشک و خالی بود. هر چند همین حکم مشاور استاندار در امور دانشگاههای و موسسات اموزش عالی هم بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و پس از آن رمضانی در هیچ یک از نشست ها و یا مسایل مربوط به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی نه مورد مشورت قرار گرفت و نه دعوت شد. رمضانی هم اکنون به عنوان عضو هیئت علمی در دانشگاه یاسوج مشغول فعالیت است.

وحید محمدی تبار مدیرکل منابع انسانی استانداری

محمدی تبار از نیروهای فعال جریان اصلاح طلب و از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان در فعالترین دوران این انجمن بود. در ابتدا برای وی حکم مدیرکل بحران استانداری زده شد (آن گونه که در رسانه ها منتشر شد) اما بلافاصله این حکم تغییر کرد و وفایی به مدیریت بحران رفت و محمدی تبار به عنوان مدیرکل منابع انسانی جای وفایی را گرفت که همین مسئولیت را در دولت احمدی نژاد داشت. گفته می شود یکی از افرادی که به شدت پیگیر سهمیه استخدامی حذف شده 1400 نفری استان و تخصیص مجدد آن به استان، همین آقای محمدی تبار بود. البته این تلاشها فقط منجر به گرفتن سهمیه 146 نفری خانواده های شهدا شد و برای بقیه سهمیه ره به جایی نبرد. عملکرد این مدیر را نیز می توان موفق ارزیابی کرد هر چند اگر بیشتر می ماند شاید مجوز این سهمیه های استخدامی و یا سهمیه های جدید را می توانست بگیرد. با تغییر چارت سازمانی استانداری و تاسیس مجدد سازمان مدیریت و برنامه ریزی، محمدی تبار و مدیریتش در استانداری حذف شدند. پس از آن به سازمان جهادکشاورزی رفت و الان نیز به عنوان کارشناس در استانداری است.

محمدرضا باقرزاده مدیرکل روابط عمومی و امور بین المللی استانداری

باقرزاده در دوران اصلاحات مسئولیت سازمان جوانان و روابط عمومی استانداری را در سوابق مدیریتی خود داشت. در دولت تدبیر و امید به عنوان مدیرکل روابط عمومی استانداری منصوب شد. با عمده رسانه ها ارتباط موثر و دوستانه ای داشت. از سویی در بیشتر برنامه ها همواره در کنار استاندار بود و اخبار مربوط به وی نیز پوشش خوبی داشتند. ارتباط با استاندار در دوران وی به راحتی صورت می گرفت و معمولا نیز پاسخگوی مسایل مختلف بود. اما در استانداری بسیاری از فاکتورهای دیگر نیز تعیین کننده است. پس از فشار برای استعفا، باقرزاده تقاضای بازنشستگی کرد که فورا با این تقاضا موافقت شد!

جلیل حسنی مدیرکل سیاسی و انتخابات استانداری

حسنی یکی از بهترین مدیران دولت تدبیر و امید در استان بود. وی از نیروهای اصلاح طلب بود که مسئول ستاد نامزد اصلی این جریان سیاسی را در انتخابات 88 به عهده داشت. جز اولین مدیرانی بود که در استانداری منصوب شد. بهترین عملکرد وی را می توان انتخابات مجلس در اسفند 94 دانست. خادمی نیز این انتخابات را آرام ترین انتخابات در طول تاریخ استان قلمداد کرد که نشان از عملکرد خوب این مدیر که بار اصلی را به دوش می کشید دانست. اما در اقدامی عجیب وی برکنار شد تا کرامت کریمی بر جای وی نشیند. اقدامی که هم باعث تعجب شد و هم اعتراضهای زیادی را متوجه استاندار کرد. حسنی متولد ممسنی است اما همه دوران مدیریتش در این استان بوده و به نوعی خود را بومی این استان می داند. وی پس از مدتی به عنوان فرماندار ویژه شهرستان لارستان در استان فارس منصوب شد و هم اکنون نیز در آنجا خدمت می کند.

کرامت کریمی سرپرست فرمانداری کهگیلویه

کریمی که در انتخابات ریاست جمهوری مسئول ستاد روحانی در کهگیلویه بود در همین شهرستان به عنوان سرپرست فرمانداری منصوب شد. اما از همان ابتدا با مخالفت نماینده شهرستان و سپس امامان جمعه روبرو شد. همین مخالفتها در نهایت کارساز شد و حکم وی به عنوان فرماندار کهگیلویه تایید نشد. اما کریمی خوش شانس بود که استاندار هم طایفه ای وی در راس امور بود. چون تنها مدیری که حذف شد ولی دوباره توانست مسئولیت بگیرد همین آقای کریمی بود. استاندار در طول یکسال چهار حکم به وی داد. ابتدا معاون مدیرکل سیاسی و انتخابات بعد از مدتی به عنوان سرپرست فرمانداری کهگیلویه، مدتی هم به عنوان مشاور فرهنگی و اجتماعی و در نهایت مدیرکل سیاسی و انتخابات. انتصاب کریمی به عنوان مدیرکل شاید پیامی از سوی استاندار به مخالفین بود که وی حامی مدیران خود هست. اما این حمایت شائبه قومیت گرایی داشته و دارد چه آنکه فقط در مورد کریمی صدق می کند و دیگر مدیران حذف شده هر چند از همین طیف و جریان فکری بودند اما از حمایت استاندار بی بهره بودند. کریمی اکنون به عنوان مدیرکل سیاسی و انتخابات در اکثر جلسات مرتبط یا غیر مرتبط معمولا همراه استاندار است و می توان وی را از معتمدین استاندار به حساب آورد.

محمدرضا شریعتی رئیس آموزش و پرورش بویراحمد

شریعتی در حالی کمتر از یکسال مسئولیت آموزش و پرورش را عهده دار بود که اختلافات وی با زارعی نماینده بویراحمد و دنا برای همه آشکار و عیان شده بود. این اختلاف ها نهایتا مدیرکل را متقاعد کرد که وی را برکنار و نیروی مورد اعتماد نماینده را منصوب کند. شریعتی در انتخابات مجمع اصلاح طلبان بویراحمد و دنا رای بالایی کسب کرد که نشان از محبوبیت وی بود. این مدیر نیز پس از عزل از سمت خود هم اکنون به عنوان معاون یکی از مدارس بویراحمد انجام وظیفه می کند.

غلامعباس موسوی نژاد مدیرکل شیلات استان

موسوی که سابقه همکار بودن با خادمی استاندار را در شیلات استان داشت به عنوان مدیرکل این دستگاه منصوب شد. شیلات جز ارگانهایی است که زیر مجموعه جهادکشاورزی است. اختلاف های موسوی و گوهرگانی هر چند به عرصه عمومی و رسانه ها نیامد اما باعث شد پس از مدتی موسوی از این سمت استعفا دهد. موسوی هم اکنون کارشناس اداره شیلات استان است.

شاهرخ کناری معاون فرماندار بویراحمد

کناری به عنوان معاون فرماندار بویراحمد در زمانی که هوشنگ یاری پور زمام امور شهرستان را بر عهده داشت خدمت می کرد. معاونی که بیش از رئیس خود اطلاعات داشت و بر امور مسلط بود. معمولا در جلسات این کناری بود که پاسخگو بود و به نوعی ضعف فرماندار را جبران می کرد. کناری ارتباط خوبی با رسانه ها داشت و همیشه هم برای پاسخگویی آماده بود. درست برعکس رئیس خود. این مسایل اختلافات رئیس و معاون را زیاد کرد. همین مسئله باعث شد یاری پور اصرار بر عزل کناری داشته باشد. بالاخره هم موفق شد هر چند صندلی فرمانداری بویراحمد چندان به خودش هم وفا نکرد. کناری اکنون به عنوان کارشناس در معاونت سیاسی و امنیتی استانداری است.

علی تاج امیری فرماندار دنا

تاج امیری فرماندار جوان و محبوب دنا هم از جمله مدیرانی است که حذف شد. این مدیر توانمند در طول مدت زمامداری فرمانداری بسیار خوب و فراتر از انتظار ظاهر شد. ارتباط مستمر و موثر با رسانه ها، مردم و مدیران استانی از وی چهره مدیری موفق ساخته بود. حضور افراد فعال و توجه و اعتماد به نیرهای جوان از جمله ویژگی های خوب وی بود. گفته میشود محدودیتهای اداری و حرف و حدیث هایی که ممکن بود در انتخابات مجلس بوجود آید نماینده شهرستان و استاندار را وادار به تغییر وی کرد. تاج امیری در انتخابات مسئول ستاد زارعی بود و هم اکنون کارمند شهرداری یاسوج است.

قطعا به این لیست می توان افراد دیگری را هم اضافه کرد.

با نگاهی به این افراد و مسئولیتهای محوله، معتقدم این افراد کارنامه نسبتا موفقی(به زعم نگارنده) داشتند که استاندار و دیگر مسئولان می توانستند از پتانسل و ظرفیت این افراد بازهم استفاده کنند. برخی از مدیرانی که اکنون در استان مسئولیت دارند چندان اعتقادی به دولت تدبیر و امید ندارند و جالب اینکه آن را پنهان هم نمی کنند اما جای سوال است که افرادی که همیشه در جریان سیاسی اصلاح طلبی فعال بوده اند و هزینه های این فعالیت را نیز پرداخت کرده اند و در پیروزی و به قدرت رسیدن روحانی نقش داشته اند، چرا باید در حاشیه باشند و عده ای همچنان در مسئولیت باشند که نه تنها اعتقادی به دولت ندارند و خود را هم موظف به پیاده کردن سیاست های دولت تدبیر و امید نمی دانند بلکه در این راه کارشکنی هایی نیز می کنند. شاید یکی از دلایل دلسردی خیلی از جوانان و هوادران این دولت عزل همین افراد بوده باشد و چه بسا در انتخابات آتی از حمایت از روحانی دست بکشند و در آن صورت نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان ...