کتابخوان ، کتاب شناس و کتاب دوست هم که نباشید ، کافی است ، با اندک باریک بینی و داشتن حوصله و درنگ ، بردرب ِ خروجی نمایشگاه کتاب ِ استانی ، نیم نگاهی داشته باشید ، آنگاه متوجه این حقیقت عریان ، برهنه و تلخ خواهید شد که میزان و معدل استقبال از یار ِ مهربان ، این ستون ِ اصلی تمدن ساز جامعه ی بشری چقدر پایین و نگران کننده است . جیب های خالی ، دست های خالی به هنگام خروج ازراهرو نمایشگاه و تایید این حقیقت ِ تلخ بر زبان ِ صاحبان غرفه ها مبین و مصدق ِ مطلب فوق می باشد. اگرچه در ورای شمایل ِظاهری برپایی نمایشگاه با هدف ترویج و تبلیغ کتابخوانی ،دریک چرخش سطحی ، باز با غرفه های خالی از کتب ِ دانشگاهی و غنی و عدم ناشران مطرح می توان حدس زد که اینجا محل ِ کاسبی و فروش کتاب نماهای بنجل ، بی محتوا ، جامانده و غبارگرفته ی سالیان دراز گوشه ی کتابفروشی هاست...

به راستی این حجم ِ ضخیم فاصله ، قهر و کتاب گریزی ، نشات گرفته از کدامین علت و علل آسیب پذیری جامعه است ؟ و چرا سبد و سفره ی خانوارها تهی و خالی از غذای روح ، یعنی کتاب ، گشته است ؟! عدم کیفیت محتوای کتاب ها نمی تواندبه تنهایی پاسخ قانع کننده ای برای سوال چالش انگیز فوق باشد.

اگردر پی تحقیقی جامع و اثربخش از متولیان فرهنگ و طبقه ی تحصیلکرده سوال کنند که چرا شهد و شیرینی کتاب در ذائقه ی مردم تلخ و ناخوشایند گشته است ؟ چه استدلالی ، توجیهی و یا توضیحی برای این آسیب خواهند داشت ؟؟؟ آیا عدم نهادینه شدن فرهنگ مطالعه را در جامعه به عنوان علت العلل ذکرخواهندنمودیا از قیمت ِ بالای کتابها ، قامت کوتاه کتاب ها ( سستی محتوا ) و کاتبان و ناشران ِ گمنام و غیرمطرح حرف خواهندزد؟

قدرت فراگیر فضاهای مجازی (دانلود کتاب های الکترونیکی و صوتی رایگان ) بر کاهش حاکمیت و فرمانروایی کتاب های کاغدی ، بر هیچ انسان آگاهی در قرن ۲۱ پوشیده نیست اما:چرا این یارهای مهرورز و مهربان ِ دیروزین ، قادر نیستند، راهی و منفذی برای ورود به ذهن بازدیدکنندگان پیدا نمایند و از این رهگذر و دریچه ، محفل خانواده ها را بسان ِ گذشته در سورت ِ سرمای دی ماه، گرما و روشنی بخشند؟ این اشکال جدی و آسیب رسان از ظرف است یا از مظروف؟! قلم ها دلزده و ناتوان از نوشتن گشته اند یا جیب ها تهی و سرگردان قدرت خرید ندارند؟! این حجم ترافیک ِ دغدغه ها و مشکلات اقتصادی چه بر سر یار ِ مهربان و مخاطبانش آورده است ؟

در نمایشگاه کتاب ، میزبانان مقصر نهایی اند یا میهمانان ؟ ناشران مقصرند یااقتصاد و کسانی که عرصه رابرایشان تنگ کرده اند؟

اندیشه ها ، براثر مشکلات اقتصادی لاغر و آسیب پذیر شده اند؟ یا قدرت شبکه های مجازی در کشورهای توسعه نیافته و روبه توسعه افزون تر وکاری تر گشته است ؟

آیا بهبود و ترمیم ِ این زخم ِ ژرف و پردرد ِ فرهنگی ( کتاب گریزی ) با نقد عملکرد برنامه ریزان ، مجریان ، متولیان و دستگاه های فرهنگی کارساز است ؟

به حقیقت اگر درفضایی ارام ، کنار قلم هایی خونسرد نه خودسر قرار بگیریم و بر دنده ی لجاجت ، تعصب و خشک مغری پای نفشریم ، بایستی این حقیقت تلخ را تحریر و تقریر کرده که : قدرت جیب های خالی ، مغزها را به مرور ساییده و اندیشه ها را نحیف و کتاب گریز خواهد نمود . آنوقت نگاه ها و نگرش ها در این برزخ ِ فقر و نداری ازعدم ِ استطاعت ِ خرید کتاب ، فاصله ها ایجاد کرده و همنوا با طبقه ی عادی و عامی جامعه در قضاوتی پوپولیست گونه ، یخ زده ، فسرده و غرق خواهند شد....

بلاشک با وضعیت اسفناک ِ جیب های خالی ، بارش ِ لحظه ای شبکه های اجتماعی بر اذهان و دانلود کتاب های صوتی و الکترونیکی رایگان ، جایی برای خودنمایی ، خودآرایی و جلوه ی زیبا و چشمگیر یاران مهربان وجود نخواهد داشت....

هرچند نیک می دانیم که واکاوی و ریشه یابی این معضل ِ آسیب رسان (کتاب گریزی) نگاهی ژرف وتخصصی می طلبد و آسیب شناسی این درد ِ فرهنگی فرهنگ سوز، دراین مقال ِ کوتاه و تلخیص گونه نخواهد گنجید. در راهرو غرفه ها شانه به شانه درمیان تردد ِ بازدیدکنندگان این جواب ِ مشترک ، گلایه وار در گوشه ها و گوش ها زمزمه خواهد شد : ( کتاب ها به دلمان ننشستند و قیمتشان بالاست) اینجاست که باید دردهای ناشی از این فاصله ها را در گوش ِ جان احساس نمود.

و جوابی دریافت خواهیم کرد که این فاصله ها ی تلخ ِ ایجادشده ، از سر ِقهر و ناسازگاری با تمام کتاب ها نیست .

نگرانی اصلی ، اینجا پررنگ و هشداردهنده است که اکنون فاصله ایجادشده است و این فاصله با این رونددرآینده هرساعت و هردقیقه بیشترخواهدشد. لهذا ، ما ملزم به کتمان حقیقت و دادن آمارِ ناغلط و دروغین نیستیم .ما باید حرف و نقد خویش را صریح و سریع دروقت ِ خویش بزنیم تادیرنشده است . چرا که سرانه ی پایین مطالعه و فاصله گرفتن با کتاب یک خطر و تهدیدجدی برای جامعه است و به قولی: مردمی که کتاب نمی خوانند ، هیچ ارزویی نخواهند داشت

متولیان برای آشتی دادن مردم با یار مهربان ، چه تدابیری اتخاذ نموده اند ؟!!!!

آیا با غلظت ِ بینش و رویکرد مادی ، تجاری، کاسب گونه و بازاری رخنه کرده در بدنه ی نمایشگاه ها و صرفا اساس کشی و نقل مکان کتابفروشی ها در یک نکته ی متمرکز تحت عنوان نمایشگاه ِ کتاب ، عیوب وچالش ها ی پیش رو در کاهش استقبال از کتاب مرتفع خواهد گردید؟؟

در پایان بنده این دیالوگ ِ دردمندانه را در راهروی غرفه هابه وفور ازقشرهای مختلف شنیدم که : من خیلی کتاب و کتاب خواندن را دوست دارم ولی قیمت ها بالاست و کتاب ها کتاب نیستند و حل ِ چاره ودرد ِ خودساخته را اینگونه درمان می کرد : سعی می کنم این نداشتن و فقدان را ازطریق ِ فضاهای مجازی جبران نمایم.

بنده به شخصه یک نارضایتی مبهم ، گنگ و مشترک را در میان مخاطبان احساس کردم : کتاب ها وقتی به دلیل پایین بودن کیفیت و محتوا ، قادر به برقراری ارتباط حسی و عاطفی با خواننده و مخاطب نباشند ، فضای مجازی در سریع ترین حالت ممکن می تواند ، واردمیدان شده و با در رقابتی آسان با اختلاف بالا ، مجذوبیت ِ ورق زدن ِ صفحات کتاب های کاغذی را خنثی و بی اثر سازد...

در پایان همه ی ما به سهم خویش و به تناسب فکرمان متوجه این کاهش سرانه ی خریدو مطالعه ی کتاب شده ایم و نیک می دانیم هیچ نوشتن های مجازی ناپایداری ، طعم و عطر ِ کتاب ِ کاغذی را نخواهد داشت .هرچنددرباب احترام به درختان ، طبیعت و محیط زیست ، از محاسن فضای مجازی نمی توان چشم پوشی نمود.