مسئله بنزین نیست!

مسئله بنزین نیست!

حوادث اخیر را چه اعتراض و چه اغتشاش بدانیم، باید ریشه‌یابی شوند تا چالش‌های امنیتی حاکمیت که پیش از این در فواصل زمانی ده ساله( ۷۸-۸۸-۹۸) بروز می‌کرد، اکنون به فاصله کمتر از دو سال( دی ماه ۹۶- آبان۹۸) رسیده است. ساده‌انگاری است اگر حوادث اخیر را فقط به افزایش قیمت بنزین یا حتی سایر گرانی‌ها تقلیل داد، اما دیگر فاکتورهای نارضایتی را نادیده گرفت. علاوه بر دشمن یا دشمنان که پای ثابت تمام چالش‌های امنیتی به شمار می‌روند، چه عواملی باعث شد که جمعی از مردم نیز نقش‌آفرینی کنند تا چنین فضای التهاب و تنشی در جامعه ایجاد شود؟ البته که عوامل متعدد هستند، اما همه این عوامل در پدیده‌ای به نام افزایش شکاف میان مردم و حاکمیت بروز و ظهور یافته است که مختص به این دوره از تاریخ نیست و ریشه در فرهنگ و تاریخ ایران زمین در دو سه قرن اخیر دارد.

در تاریخ آمده است امیرکبیر برای اصلاحات اساسی در جامعه تلاش‌های زیادی کرد. او در ابتدای امر به اهمیت مطبوعات پی برده بود و از این‌رو جریده وقایع اتفاقیه یا « اخبار دارالخلافه تهران» را برای افزایش آگاهی و تعدیل شکاف میان مردم و حاکمیت منتشر کرد، اما واکنش مردم در آن زمان به اقدام دلسوزانه امیرکبیر در نوع خود جالب بود: (هرچیزی که از طرف دولت بیاید، کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه‌اش است، مثل این روزنامه!- روش و قصه جدیدی است برای گرفتن پول و چاپیدن ملت!- این کاغذ که برای ما نیست برای دیوان‌چی‌هاست!) حال آنکه به فاصله کوتاهی و بعد از بروز اقدامات مثبت امیرکبیر در جریان اداری و مالی کشور کار به جایی رسید که وقتی مردم از زبان یک نفر در قم شنیدند امیرکبیر در محفلی گفته قلیان سفالی چقدر خوب است، همان شایعه کافی بود تا مردم قید قلیان‌های انگلیسی را بزنند و از قلیان‌های سفالی وطنی استفاده کنند تا جایی که تجار انگلیسی و فرنگی هم صدایشان از این تاثیرگذاری امیر در حذف کالای خارجی درآمد، اما اقدامات سازنده امیر در یک دوره کوتاه چنان شکاف میان مردم و حاکمیت را کم کرده بود که مردم خود را ملزم به اطاعت و دنباله‌روی از اقدامات امیرکبیر می‌دانستند.

امروز هم اگر تبلیغات پرسروصدای رسانه ملی و مثبت‌انگاری تصمیم افزایش سوخت از سوی کارشناسان سفارشی در ذهن مردم فرو نمی‌رود نه ربطی به القائات دشمن دارد، نه برخاسته از عملکرد این دولت و آن دولت یا این جناح و آن جناح است! واقعیت آن است که شکاف میان مردم و حاکمیت و نادیده‌گرفتن بخش‌هایی از مردم حتی بر فرض اقلیت بودن آنها، چنان مشهود است که اگر امروز صدها مصوبه در راستای حمایت از مردم نیز اخذ شود، به باور مردم نمی‌نشیند! سال‌هاست هشدار کارشناسان نسبت به افزایش این شکاف و تبعات ناخوشایند اجتماعی و سیاسی آن شنیده نمی‌شود و صدا و سیما و تریبون‌های رسمی آن چنان یک طرفه به قاضی می‌روند که گویی هیچ قوه عاقله و شعوری در این بر فرض اقلیت وجود ندارد و نتیجه این رفتار چیزی جز افزایش بیشتر این شکاف نیست که نیست!

خوشبختانه طبقه متوسط جامعه ایران به درجه‌ای از آگاهی و عقلانیت رسیده است که توسعه و پیشرفت را نه در براندازی و اغتشاش بلکه در اصلاح تدریجی امور (و نه مشخصا اصلاحات به معنای جناح سیاسی) می‌داند؛ عقلای مملکت اگر دلسوز این آب و خاک هستند و نمی‌خواهند فاصله این چالش‌های امنیتی از کمتر از دو سال به کمتر از چند ماه برسد، از این فرصت آرامش نسبی فعلی استفاده کنند و شکاف میان جامعه و حاکمیت را تعدیل و تلطیف کنند. این شکاف نه با قطع اینترنت و ربط دادن اعتراضات به خارج و تشدید تدابیر امنیتی بلکه با شنیدن صدای مخالف، مبارزه جدی و فراجناحی و غیرتبلیغاتی با فساد، حذف رانت‌های اطلاعاتی، اقتصادی و سیاسی، پرهیز از تک‌صدایی و استفاده از همه ظرفیت‌های فکری کشور به معنای واقعی و نه شعارهای نمایشی، احترام به حقوق ملت و حاکم کردن روح دموکراسی و مردم‌سالاری در کشور و البته رفع محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی در کشور قابل ترمیم است، در غیر این صورت چه دوست داشته باشیم و چه بخواهیم از واقعیت فرار کنیم، روز به روز این فاصله زمانی کاهش خواهد یافت که در آن صورت گریز از آن شاید به راحتی کاهش اعتراضات اخیر نباشد.

*سرمقاله همدلی
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها