خودحق‌پنداری؛ منشا خشونت و افراط

خودحق‌پنداری؛ منشا خشونت و افراط

پدیده خشونت و راهکارهای کاهش آن از دغدغه‌های مهم دانشمندان، محققان، فیلسوفان، سیاستمداران و... بوده است. از همین‌رو موضوع نحوه مواجهه با خشونت و روش‌های حذف عوامل خشونت‌زا حائز اهمیت و بررسی بوده است. در تقویم‌های جهانی دو روز جهانی بدون خشونت به ابتکار «مهاتما گاندی» رهبر آزادی‌خواه هند و روز جهانی عاری از خشونت و افراطی‌گری به ابتکار دکتر روحانی رئیس‌جمهوری کشورمان به چشم می‌خورد که از اهمیت موضوع خشونت در سطح نظام بین‌الملل و سیاست داخلی کشورها حکایت می‌کند.

تاریخ زندگانی بشر نشان می‌دهد کمتر برهه‌ای در اعصار مختلف تاریخی انسان فارغ از کشمکش، درگیری، خشونت و افراطی‌گری بوده است. آنچه تزاحم و تخاصم را در میان انسان‌ها افزایش می‌دهد و بستر خشونت‌ورزی و افراطی‌گری را مهیا می‌کند، منافع آدم‌ها اعم از منافع مادی، سیاسی، مذهبی و... است. تلاش بشر برای کاهش خشونت چه در عرصه نظام بین‌الملل و چه در داخل کشورها گرچه روزهای آرام و امنی را رقم زده، اما جهان هیچ‌گاه از حضور انسان‌هایی خشن، خودخواه، افراطی و خودحق‌پندار خالی نبوده است. اگر بر این مهم قائل باشیم که بسیاری از شرکت‌های چندملیتی تسلیحات‌سازی، کارتل‌ها و تراست‌های بین‌الملل تامین تجهیزات نظامی و بسیاری از سیاستمداران ترویج خشونت را عامل مهمی برای حفط، بقا و سودمندی خود می‌دانند، آنگاه درمی‌یابیم بشر برای ترسیم جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری چه مسیر سخت و پرپیچ و خمی را پیش روی خود دارد.

سختی مسیر نمی‌تواند انسان‌ها را از تجربه جهان عاری از خشونت بازدارد. تجارب انسانی در چند دهه گذشته نشان داده است که می‌توان با تحقق برخی پیش‌شرط‌ها و نیازها و رفع برخی زمینه‌ها و شبهات آرامش و امنیت بیشتری را تجربه کرد. تحقق عدالت در سایه رفع تبعیض یکی از مهم‌ترین عوامل رفع خشونت در جهان است. انسان‌ها زمانی به سمت خشونت روی می‌آورند که متولیان امر از مسیر عدالت خارج شده و تبعیض و دوگانگی بر زندگی انسان‌ها سایه افکند. خودحق‌پنداری و محق دانستن خود در دریافت و درک حقیقت و اجبار دیگران به دریافت فهم خود از زندگی، دنیا، آخرت، دین، سیاست، نیکی و... یکی دیگر از عوامل مهم شکل‌گیری خشونت چه در عرصه داخلی و چه در سطح نظام بین‌الملل است. حتی اگر قائل به تکثرگرایی و پلورالیسم نباشیم، باید به این واقعیت مسلم تن در دهیم که دنیای امروز دنیای یک اندیشه، تفکر و یک سبک زندگی نیست. آنچه امروزه در برخی از مناطق مذهبی خاورمیانه رخ می‌دهد تلاش عده‌ای خداباور(به زعم خودشان) است که سعی می‌کنند دیگران را به اجبار روانه بهشت سازند. شکل‌گیری چنین تفکری و بی‌توجهی به عمق دین و آزادی و قوه اختیار انسان در پذیرش دین یکی از عوامل اصلی نزاع، خشونت و افراطی‌گری در دنیای امروز است. البته خشونت و افراطی‌گری پدیده منتسب به فرقه‌های اسلامی نیست و سایر فرق مذهبی نیز با برداشتی ناصحیح از آموزه‌های دینی بر خشونت‌ورزی و افراطی‌گری تاکید دارند؛ چه بسا بسیاری از پدیده‌های رقت‌آمیز کشتار کودک‌ها و زنان و غیرنظامیان در خاورمیانه توسط کسانی صورت می‌گیرد که از تعالیم مذهبی و دینی به دور هستند، اما به هر روی، انحصارطلبی و خودحق‌پنداری به یقین نقشی جدی در ترویج خشونت داشته و دارد.

آمارها و نشانه‌های امروز جامعه نگرانی‌هایی را بابت افزایش خشونت در جامعه گوشزد می‌کند. بسیاری از رفتارهای تبعیض‌آمیز، ناعدالتی‌ها و رفتارهای متحجرانه بسترهای خشونت‌ورزی را مهیا کرده‌اند که در صورت بی‌توجهی به آن آثار و نتایج آن را در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شاهد خواهیم بود. جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری به گفت‌وگو، مفاهمه و درک متقابل نیاز دارد. اجازه بدهیم انسان‌ها خود مسیر آرمانی را انتخاب کنند و با سخت‌گیری و تحجر بذر خشونت و حس انتقام‌گیری را در دیگران نکاریم. جهان عاری از خشونت و افراط زمانی رنگ واقعیت به خود می‌گیرد که ما انسان‌ها ذهنی عاری از خشونت، تنفر و انتقام‌جویی داشته باشیم؛ برای چنین هدفی دیگران را بپذیریم، به آنها احترام بگذاریم و حریم شخصی افراد را دستخوش اعتقادات خود نکنیم.

-سرمقاله همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها