غم کهگیلویه حتی با رقص آبادانی هم از بین نمیرود

غم کهگیلویه حتی با رقص آبادانی هم از بین نمیرود
اگر از شما بپرسند : آیا شهرستان‌های دیگر حق تعیین سرنوشت مردم کهگیلویه بزرگ را دارند یا نه ؟ ؛ عکس‌العملتان چه خواهد بود؟ آیا با قاطعیت همراه با نگرانی نخواهید گفت که هیچ کس جز مردم این دیار، حق انتخاب سرنوشت آینده کهگیلویه بزرگ را ندارند و نخواهند داشت؟ به همین دلیل روشن، سوالی که ذهن ما را به خود مشغول می‌دارد اینست که اگر براستی مردم کهگیلویه بزرگ ، تعیین کننده‌ی نهایی آینده ی خود در دوم اسفندماه هستند ؛ پس چه دلیلی دارد، کاندیدی که خود را از مردم می داند، بجای آنکه در کهگیلویه بزرگ باشد و مشکلات شهرستان را به برنامه ریزی و راهگشایی بنشیند ، یک روز به بهبهان سفر می‌کند و روزی دیگر به آبادان؟ و آن هم سفرهایی که محتوای آن ها برای همگان آشکار است. چه می توان گفت به کاندیدی که گمان می کند اگر دست آویز مردمی دیگر بشود و مثل دوره‌های سابق آن ها را در تعیین اینده ی مردم کهگیلویه بزرگ دخیل سازد ؛ دیگران نمی بینند و دم برنمی آورند؟ به گمانم اگر آقای موحد آن اندازه که در رجزخوانی های آن عرب آبادانی به امید جمع کردن آرای نشسته است ، به درد دل مردم زجرکشیده و حاشیه نشین کهگیلویه می نشست ، هم برای آبرویش بهتر بود و هم ما را به نوشتن این نوشته ی اکراه آمیز، اما واقعی وانمی‌داشت! از این واضح تر ؟! که آقای حاجی محمد انصاری کاندید محترم آبادان در وصف آقای موحد نطق می کنند که مرد مهمان نوازی است و خود را فدای مهمان می کند و حق و حقوق ما را می گیرد!! چه شده که دل از حق و حقوق مردم دیار خود بریدی و به حق و حقوق دیگر شهرستان ها می پردازی؟ آیا جز این است که دست توسل به دامان دیگران آویختی و خود را در انتخاباتی که - آرای‌ش بایستی از خود مردم این دیار باشد و بس و نه چیزی دیگر - به حربه هایی تمسک جستی که نه مورد تایید قرآن کریم است و نه با فرمایشات امام راحل(ره) و رهبرانقلاب سنخیتی دارد. مگر دین مبین اسلام سرنوشت هر قومی را به دستان خودش نسپرده؟ پس چرا آقای موحد سعی دارند این سنت حسنه را که به حق و به عدل می باشد؛ زیر پا بگذارند و دیگران را در سرنوشت کهگیلویه‌ی بزرگ دخیل سازند؟ کسی هست به گوش این کاندید محترم اما نامعقول برساند که : "در کهگیلویه بزرگ چه چیز را نیافتی که در آبادان می خواهی بیابی؟" این سفرهای آقای موحد بیشتر شبیه ترس قبل از شکست می ماند تا برنامه‌ریزی برای بعد از بُرد! انگار که امیدش را در شهرستان از دست داده و دچار نوعی درماندگی گشته باشد ؛ و البته این نوع درماندگی ها، نیاز مبرم به درمان دارند چون عزت شهرستان را خدشه‌دار می سازند و مهم تر از آن ، از حقوق مهم و اساسی مردم کهگیلویه که انحصارا به آن‌ها تخصص دارند، کاسته می گردد. چه شده که انسان رضای خداوند و نیت خالصانه در جهت خدمت به خلق را ، بدون آنکه در مسیری درست رهنمود سازد، قصد طی کردن آن را می کند؟! و البته آن هنگام که احساس خطر از شکست در آقای موحد احساس گشت ، میزان خلوصش در مسیر خدمت‌گذاری به شهرستان نیز مشخص گردید. و از اینروست که می گویم: توجیه را نمی شود تا همیشه پذیرفت، چون عیان را نمی شود تا همیشه پنهان ساخت. لابد توجیه هایی در آستین برای هر سفر موجود است اما دیده ها را نمی توان با شنیده ها طاق زد و عیان را نمی توان با زبان توجیه نمود. دردآور است که مرا ناچار به نوشتن سطرهایی می کنند که علت تقریر آن ها ، عملکردهایی است که بامجراهای قانونی،حقوق مردم کهگیلویه را دستخوش استعمال های ناحق می کنند و همینطور شان و منزلت کاندیداتوری شهرستان را محفوظ نمی دارند. از اینروست که باید گفت : "غم کهگیلویه حتی با رقص آبادانی هم از بین نمی رود. (مطلب منتشر شده نظر نویسنده است و انتشار آن در سایت افتونیوز به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نمی‌باشد)
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 5 نظر

  • 1 آبادان 1398/11/11 0:12:2

    هر جای تشریف میبرد اون منطقه چول ، از روزی که آمد آبادان تمام لرها را از هم جدا کرد

    پاسخ
  • 2 شهروند کهگیلویه 1398/11/9 22:39:19

    درود بر شما و بر نوشته ی بحقتان. درود بر مردم کهگیلویه بزرگ

    پاسخ
  • 3 ناشناس 1398/11/9 17:21:42

    این تصویر چه ارتباطی به آبادان دارد

    پاسخ
  • 4 علی 1398/11/9 16:13:9

    موحد به یک نسل و مکان خاصی تعلق ندارد دیدار موحد با فرزندان این خاک و بوم بوده که بدلیل بی عرضگی نماینده خود در شهرهای خوزستان برای لقمه ای نان زندگی می کنند و دوست داشتند که حمایت خود را به نوعی به بقیه نشان دهند و گرنه به امید خدا نتیجه این دوئل از همین الان مشخص شده هست و دارید الکی دست و پا می زنید که غرق نشوید

    پاسخ
  • 5 اصل قضیه 1398/11/9 16:9:52

    اصل قضیه این است که در آن ربع قرنی که آقای موحد نماینده بود تکیه اش و نفع متقابلش با همان تعداد معدود دوستان بود و هست که هر کدامشان اهل دیار دیگری هستند و فقط اسم کهگیلویه را یدک میکشد و علت اصلی همه محرومیت ها و عدم توسعه یافته گی و حتی پسرفت کهگیلویه بزرگ در این ربع قرن موحدی همین است و الی اگر از اول تکیه اش بر مردم کهگیلویه بود که اینقدر عقب ماندگی در نقطه نقطه کهگیلویه نبود وای بر آینده ما مردم کهگیلویه که باز اگر موحد آمد تباه تر و نابودتر میشود مگر اینکه مردم کهگیلویه خود را از این مخمصه بزرگ نجات دهند تا دیر نشده که افسوس مجدد فایده ای ندارد و خود کرده را تدبیر نیست خدا را شاهد میگیرم که در عمرم رو در رو عدل را یکبار ندیده ام و طرفدارش نیستم اما دلم برای سرزمینم میسوزدو تمام مناطق محروم و مردمانش را دیده ام

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها