-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
-
خلاصهای از مصاحبه با انقلابیون
علیرضا کفایی
- پیشنهاد سردبیر
- 1
- پنج شنبه , 11 اردیبهشت 1399 -PM -11:16
« دلایل و نمودهای پوستاندازی جریانهای اصلی سپهر سیاست ایران »
این روزها در فضای سیاسی کشور در رابطه با فعالیت احزاب سیاسی، شاهد اخباری در رابطه با اثرگذاری استراتژیهای دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب هستیم. انتخابات اسفندماه ۹۸ درواقع شروع یک خیز برای جریانهای سیاسی، بهخصوص جریان اصلاحات بود؛ چرا که در این دوره از انتخابات نقاط ضعف آنها بیش از هر زمان دیگری آشکار شد. حالا هم که انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری را در پیش داریم بر بازنگری و آسیبشناسی این جریان تاکید میشود.
در طی سالهای گذشته اصولگرایان شاهد تغییراتی در دورن خود بودهاند که نُمود عینی آن ظهور طیفهای جدیدی از دل این جریان بود که نه تنها از آن عبور کرده، بلکه حتی قدرت بیشتری نیز به دست آوردهاند، طیفهایی از جنس پایداریها یا نواصولگرایی. اما ماجرا اینطرف یعنی در جریان اصلاحات تا حدودی متفاوت است و نمیشود گفت طیف جدیدی از دل آن بیرون آمده یا قدرت بیشتری کسب کرده است. اما نمیشود به طور قطع گفت تغییراتی نداشته، چرا که همین پسلرزههایی که بعد از استعفای موسویلاری از شورای سیاستگذاری اصلاحات، نوید یک تحول ساختاری در این جریان را میدهد. به گونهای که خود اصلاحطلبان نیز بر این باورند که باید تغییراتی اساسی برای ادامه حیات این جریان داده شود. آیا در جریان سیاسی اصلاحات مانند اصولگرایان طیفهای جدیدی ظهور خواهند کرد و به نوعی عبور از اصلاحطلبی رخ خواهد داد یا نه این تحولات و اصطلاحاتی مبنی بر نئواصلاحطلبی در راستای آسیبشناسی این جریان است؟
احزاب سیاسی در ایران که همیشه کارکردی فصلی داشتهاند و حتی برخی از آنها به نام احزاب فصلی یاد میکنند گویی حالا به نقطه پایانی رسیده و حتی همان کارکرد فصلی خودشان را از دست دادهاند. دو جریان سنتی و ریشهدار اصلاحات و اصولگرا حالا شاهد ظهور طیفهایی از دل خود هستند که با استراتژی این دو جریان فاصله دارند.
در جریان اصولگرایی طی سالهای گذشته و در انتخابات دوره قبل ریاستجمهوری و همچنین مجلس ما شاهد پیدایش و حتی قدرتگیری طیفهایی بودیم که خیلی تمایل نداشتند به آن چارچوب اصولگرایی سنتی پایبند باشند. درواقع بعد از حضور محمود احمدینژاد در صحنه سیاسی کشور، طیفی تندرو به نام پایداری شکل گرفت که خود اصولگرایان انتقادهای زیادی به آن دارند. بعد از چند سال، اصولگرایان حالا طیف دیگری را نیز در مقابل دارد که میشود گفت آن نیز هم به نوعی از اصولگرایی سنتی عبور کرده است، این طیف همان نواصولگرایی قالیباف است. هردوی این طیفها در میزان قدرت و تاثیرگذاری و همچنین عبور از اصولگرایی دارای نقاط اشتراک هستند. درواقع اصولگرایان سنتی در طی این سالها آرام آرام از صحنه سیاسی و رقابتی کنار گذاشته شدند و ما میبینیم که همچنان در وحدت درونی جناحهای خود ناتوان هستند، امری که از آن به عنوان یکی از دلایل شکست آنها در انتخاباتها، نام برده میشود.
اما به نظر میرسد چنین تغییراتی فقط در جریان اصولگرایی رخ نداده و اصلاحات نیز از این امر مستثنی نبوده است. کنارهگیری برخی چهرههای تاثیرگذار به خاطر شرایطی که بر آنها تحمیل شد و نداشتن فعالیت حزبی باعث شد که ما شاهد ظهور طیفهایی باشیم که چندان اصلاحطلبی محسوب نمیشوند. برخی میگویند عدم اجماع همه جناحها و طیفهای اصلاحطلب در انتخابات اسفندماه ۹۸ که در نهایت اصلاحطلبان ۵ لیست را معرفی کردند، خود گویای این تغییر و تحولات باشد. اصلاحطلبانی که پیش از این با فراخوان رئیس دولت اصلاحات همگی یک لیست را معرفی میکردند حالا با انتقاداتی که به تصمیمگیری بزرگان و همچنین عملکرد شورای عالی سیاستگذاری داشتند در این دوره خودشان لیست جداگانه منتشر کردند.
درواقع اصلاحطلبان هم مانند رقیب با اختلافات درون گروهی مواجه هستند که در مقاطعی علنی و رسانهای هم میشود. این انتقادها و اختلافنظرها در انتخابات اسفند۹۸ نمود بیشتری به خود گرفت و حالا بعد از استعفای موسویلاری از عضویت در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هر روز شاهد تحلیلها و پسلرزههای بعد از آن هستیم. درواقع اصلاحطلبان که قبول کردهاند عملکردشان در طی این سالها نقد جدی داشته، هر کدام یک راه برای برونرفت از آن پیشنهاد میکنند. عدهای حامی ادامه کار شورا هستند و برخی مخالف جدی آن و عدهای هم معتقدند که اگر اصلاحاتی صورت بگیرد شورا میتواند مانند گذشته عمل کند. اما در این بین اکثرا موافق تحولات ساختاری و جدی هستند و افرادی همچون عبدالکریم حسینزاده، نایب رئیس فراکسیون امید مجلس معتقد است که جریان اصلاحات تا «کن فیکون» نشود و در چهرهها، احزاب، ایده و رویههای آن تغییرات اساسی ایجاد نشود دیگر توان نقشآفرینی تاثیرگذار در عرصه سیاسی کشور را نخواهد داشت. این را اگر در کنار پیشنهادهایی مثل نئواصلاحطلبی محمدعلی وکیلی بگذاریم به خوبی روشن میشود که اصلاحات در مسیر تحولات قرار گرفته است.
اما این تحولات با ظهور طیفها همراه خواهد شد؟ این سوالی است که تا به حال جوابی برای آن یافت نشده است. اما وقتی میبینیم که در جریان اصولگرایی دو طیف تندرو و نواصولگرایی در حال حاضر قدرت را در اختیار دارند یا در جریان اصلاحات طیفی به نام اعتدال توانست در هر دو دوره انتخابات مجلس پیروز شود، اینگونه القا میشود که اصلاحطلبان نیز مانند اصولگرایان شاهد شکلگیری طیفی خارج از خود هستند. اما این همه ماجرا نیست و ظهور آنها بسترهای خاص خود را میطلبد. این جریانها باید قدرت عضوگیری بالایی داشته باشند و هچنین حرف تازهای فراتر از گفتمان اصولگرایی یا اصلاحطلبی ارائه دهند که دارای پیشینهای قابل قبول و قابل اعتماد باشد.
در جبهه اصلاحات ماجرای اختلافنظرها و انتقادهای طیفهای مختلف آن به عملکرد شورایعالی سیاستگذاری برمیگردد. این شورا گرچه در سالهای اخیر توانست تاثیر چشمگیری بر فضای سیاسی کشور بگذارد و عملا روند انتخابات را به نفع اصلاحطلبان بچرخاند، اما حالا دیگر مرجعیت سیاسی خود را از دست داده است. اختلافات اصلاحطلبان بیشتر حول محور عملکرد شورا میچرخد و تحولات ساختاری در همین راستا مدنظر است و بعید به نظر میرسد طیف جدیدی از دل آن بیرون بیاید. در حال حاضر هم میبینیم تحلیل بیشتر در راستای ادامه فعالیت آن یا تحولاتی اساسی در این جریان سیاسی است. به همین خاطر اینکه گفته میشود عمر استراتژی اصلاحطلبان به پایان رسیده است و باید منتظر ظهور طیفهای جدیدی از دل آن باشیم، سخن درستی نیست. هر چند باید منتظر ماند و دید که جریان اصلاحات که یک سال تا انتخابات ۱۴۰۰ فرصت دارد چه برنامه و راهکاری برای احیای پایگاه اجتماعی خود و جلب اعتماد دوباره آن دارد. آیا این اختلافات منجر به جدایی طیفهای مختلف آن خواهد شد یا نه یک جریان جدیدی از دل آن ظهور خواهد کرد.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
- غبارروبی گلزار شهدای گمنام گچساران به مناسبت هفته بسیج/ تصاویر
- تشریح بیمه "زنان خانهدار و دختران" از زبان سرپرست تامین اجتماعی گچساران
- پیشرفت ۸۰ درصدی پروژه ایمن سازی و رفع نقاط حادثه خیز سپیدار - بنستان محور یاسوج - دهدشت
- مارگون با ۷۰ برنامه به استقبال هفته بسیج میرود/ جزییات
نظرات ارسالی 1 نظر
سلام دوستان چرا دلتان را به این شعار های که خالی از حقیت است خوش می کنید ولا هر دو گروه برای ما معامان مانند دو لبه قیچی هستند فقژ و فقط به فکر خودشان و نزدیکان خود هستند هر دو گروه دو روی یک سمه هستند ما را مسغول می کنند تا فرزندشان در کشوری خارج مشغول خوش گزرانی باشند به فمر خودتان باشبد که خربزه اب است به کبک گفتند بهار امد گفت به من چه من که خوراکم ریک است چه فرقی برام دارد بهار یا زمستان خدای دست بردارید از طرفداری این و ان
پاسخ