بورس به کدام راه می‌رود؟

بورس به کدام راه می‌رود؟
افتونیوز؛ این روزها همه کارشناس #بورس شده‌اند؛ از در و دیوار تا توییتر و تلگرام، از روزنامه‌نگار و دانش‌آموخته‌ی اقتصاد تا کسی که می‌خواهد سر به تن بازار مالی نباشد؛ خلاصه حرف همه کس و همه جا بورس است. بیایید پیش از هر چیز چند نکته‌ی خیلی بدیهی را یک بار مرور کنیم که هر کس دوباره گفت «خیار سبز است» فکر نکنیم عجب دانشمندی‌ست؛ نخست، اراده‌ی حاکمیت است برای جهش بورس. امسال دولت نیمی از بودجه‌ی جاری را کسری دارد. رقم بودجه، ۴۰ میلیارد دلار است که دربرگیرنده‌ی حقوق و و تامین اجتماعی و بهداشتی، یارانه و در حقیقت هزینه‌ی اداره‌ی یومیه‌ی کشور می‌شود تازه منهای کرونا! بودجه‌ی ۹۹ با حدود تنها ۳ میلیادر دلار درآمد نفتی بسته شده که فقط ۷ درصد کل نیاز کشور برای هزینه‌ی روزمره است. حتا با حساب نفت‌های بازار سیاه که ترکیه و روسیه زحمتش را می‌کشند و «کشتی‌های ارواح»، درآمد نفتی بیش‌تر از ۱۵، ۲۰ درصد چاله‌ی ۴۰ میلیارد دلاری را پر نخواهد کرد. وقتی هم اقتصادی در کار نیست، بخش بزرگی از ۱۳ میلیارد دلار درآمد مالیاتی پیش‌بینی شده در بودجه برآورده نخواهد شد. به این ترتیب مملکت امسال نیمی از هزینه‌ی جاری خودش را کسری دارد پس یا باید پول خلق(چاپ) شود یا نقدینگی را بتوان از جیب مردم زد (به بورس آورد). این که یک‌سری دانشمند مدام همین را می‌نویسند، کشف خارق‌العاده‌ای نیست. دوم، پیش‌بینی سقوط بورس است. «کارشناس خبره‌ای» دو سال است می‌نویسد بورس تهران حبابی‌ست و به‌زودی می‌ریزد و انتظار می‌کشد بالاخره یک روزی بریزد تا بنویسید؛ «دیدید گفتم». بله، بازارهای مالی برای ابد صعودی نیستند و حتا در سیکل‌های صعودی نیز ریزش‌های اصلاحی دارند. اگر بازار مالی یک خط مستقیم و صاف صعودی باشد که الان وال‌استریت از منظومه‌ی شمسی خارج شده بود. بورس تهران هم فردا یا پس‌فردا یا شش ماه دیگر یا سال بعد یا چند سال بعدترش، وارد سیکل نزولی می‌شود. پیش از این که آن دوره فرا برسد هم سیکل‌های ریزشی اصلاحی خواهد داشت. مهم نیست که هر روز بنویسید بورس می‌ریزد، چون همان‌جوری که دو سال است این را نوشته‌اید، بورس بیش از ۱۰۰۰ درصد بازدهی داشته و خیلی‌ها بارشان را بسته‌اند. اگر کسی پیش‌گو و جادوگر کاردرستی باشد، تنها یک بار می‌نویسند «وقت ریزش بورس تهران است» و بعد سیکل نزولی از راه می‌رسد. هر واحد حرف چنین پیش‌بینی‌ای ده میلیون دلار قیمت دارد پس کسی مفت و مجانی آن را به شما نمی‌فروشد. سومین نکته‌ی بدیهی که دانشمندان هر روز می‌نویسند، فقدان تناسب رشد بورس با واقعیت‌های اقتصادی برخی شرکت‌هاست. در بورس تهران مانند خیلی از بورس‌های دیگر جهان، شرکت‌های بی‌بنیادی وجود دارند که یا ورشکسته‌اند یا تنها یک سربرگ و یک مهرند اما می‌بینیم که سهم همین‌ها هم رشد فزاینده‌ای داشته. این "پیراهن‌های عثمان" برای ترساندن تازه‌کاران بورس، گزینه‌ی خیلی جذابی‌ست چون آن‌ها نمی‌دانند که سفته‌بازی، حباب و بازی پول‌های درشت با سهم‌های مختلف، بخشی از هزاران متد یا تله در همه‌ی بازارهای مالی‌ست. در بورس تهران حدود ۴۰۰ شرکت فعالند، بخشی از آن‌ها، شرکت‌های بی‌بنیادی هستند که قیمت سهم‌شان در بازار گاوی بالا و بالاتر می‌رود اما این به مفهوم بی‌ارزش بودن کل یک مارکت نیست. حالا که دانسته‌های‌مان را دسته‌بندی کردیم، وقت پرسش اصلی‌ست؛ بورس تهران در چه وضعی‌ست و تا کجا پیش می‌رود؟ پاسخ بخش نخست پرسش را می‌توانیم با تحلیل به دست آوریم اما بخش دومش، جز چیزهایی‌ست که نمی‌دانیم، تنها می‌توانیم برایش تخمین و هدف‌گذاری داشته باشیم. شاید کسانی که تازه اسم بورس را شنیده‌اند یا تازه‌واردند، ندانند که روند صعودی کنونی بازار مالی ایران، ادامه‌ی روندی دو ساله ا‌ست که از فروردین ۹۷ آغاز شد، تنها دو سال پیش، شاخص بورس، ۷۰ هزار واحد بود! سه جهش پیشین بورس ما در تاریخ جدید ۲۹ ساله‌‌اش؛ یکی سال‌های ۷۳ تا ۷۵ است، دیگری رشد پنج ساله از ۷۸ تا اواخر ۸۳ و سومی، یک رشد چهارساله از ۸۸ تا اواخر ۹۲. دو رشد بلند‌مدت‌تر دوم و سوم هم‌چنین شاهد سیکل‌های ریزشی و رکود هم در میانه‌ی راه بوده اما هر بار بازار با استفاده از این فرصت تنفس، مسیر رشد دوباره را از سر گرفته تا سیکلش را کامل کند. بنابراین چیزی که دارد اکنون در بورس رخ می‌دهد، چندان هم بی‌سابقه نیست و اگر به این سابقه نگاه کنیم می‌توانیم نتیجه بگیریم سیکل‌های جهشی بورس تهران بلندمدت‌تر است و ما هنوز به قله‌ی رشد کنونی نرسیده‌ایم. این دوره هم مانند سیکل‌های پیشین، دارای چند عامل است و تا زمانی این عامل‌ها پابرجایند، می‌توان به ادامه‌ی روند امید بست ... بورس رشد کنونی خود را با عقب‌ماندگی چهارساله از تورم آغاز کرد، سپس جهش بلند بازارهای ارز و طلا، پیشران آن شد و اکنون عامل تازه‌ای به نام «سیل نقدینگی» وارد شده که آن را به جلو هل می‌دهد. این سیل که به ویژه از ابتدای امسال به سمت بورس آمده، تمام پیش‌بینی‌های مبتنی بر تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال را با خود شسته و اکنون موتور محرک بورس است. بنابراین برای آن‌که بدانیم بورس تا کجا پیش خواهد رفت، از این پس باید جریان نقدینگی را ره‌گیری کرد و به نظر می‌رسد این جریان «دست‌‌کم برای کوتاه‌مدت، احتمالن میان‌مدت و شاید هم بلندمدت» ادامه خواهد داشت. چند دلیل مهم در این‌جا وجود دارد؛ ۱) دلیل سیاسی؛ مشکل بودجه کسری بودجه‌ی دولت و جبران آن با بورس، یک دلیل مهم است. این کسری با عرضه پشت عرضه جبران می‌شود و عمومن هم برای سهام‌داران پربازده بوده. دولت از این ره‌گذر بسیار آسان بازارهای طلا و دلار را هم کنترل می‌کند و جلوی سرریز نقدینگی سرگردان به این بازارها می‌گیرد. شاید این بتواند بهترین پایان برای دولتی باشد که غرق در فاجعه بود؛ جهش بورس و شاخص بی‌سابقه هم‌راه با بازار آرام طلا و دلار ۲) دلیل اقتصادی؛ آمار و ارقام بودجه دولت امسال ۳.۵ میلیارد دلار (هزار درصد بیش‌تر از سال ۹۸!) از فروش اموال منقول و غیرمنقولش، ۶ میلیارد دلار از فروش اوراق مالی و حدود ۱ میلیارد دیگر هم از فروش شرکت‌های دولتی درآمد در نظر گرفته. این سیل عرضه‌های اولیه، به وجود آمدن صندوق‌های ETF و ... نتیجه‌ی همین بودجه است. امسال دولت بزرگ‌ترین فروشنده‌ی کشور خواهد بود و برای این که بیش‌ترین سود و بهره را بگیرد، نیاز دارد شاخص مثبت باشد تا نقدینگی به بورس بیاید و قیمت‌ها بالا و بالاتر برود تا هرچه گران‌تر بتواند آن‌چه عرضه می‌کند را به مردم بفروشد ۳) دلیل اجتماعی؛ جو مثبت عمومی و سهام عدالت یکی از پیشران‌ها در تمامی بازارها، جلب توجه عمومی‌ست. این‌که مردم یک روز طلا می‌خرند، یک روز دلار و یک روز به بورس می‌آیند بدون آن‌که بدانند چیست، یک رفتار اقتصادی شناخته‌شده در همه جاست. سیل تقاضا و انباشت پول در هر بازاری خودش عامل صعود قیمت‌ها می‌شود که نامش را «رشد» گذاشته‌اند و همیشه بخشی از آن واقعی و بخشی از آن حبابی‌ست. از سوی دیگری، فعالان بورسی برای سال‌ها عدد ناچیزی بودند. رشد تعداد تریدرها و سرمایه‌گذاران تقریبن از شش ماه گذشته شتاب فزاینده‌ای گرفته و اکنون با ورود درصدی از ۴۵ میلیون دارنده‌ی سهام عدالت هم به بورس، در چند ماه آینده، تعداد بورسی‌ها چند برابر می‌شود. حضور این تعداد بی‌سابقه از سرمایه‌گذاران در بورس، با هر رقمی که وارد شوند، نمی‌تواند بدون تاثیر مثبت در روند بورس باشد تمامی این نشانه‌ها و عامل‌ها به ما یک چیزرا می‌گوید؛ جریان نقدینگی واردشده به بورس فعلن ادامه‌دار است و تا این جریان قطع نشود، بورس می‌تواند به رشدش ادامه دهد. این دوره می‌تواند چند هفته ادامه پیدا کند یا چند ماه دیگر یا چند سال دیگر. پیش‌بینی چنین چیزی دیگر یک معادله‌ی تک مجهولی نیست، به ویژه که ماجراجویی‌های سیاسی و بین‌المللی داخلی و بیرونی، همیشه یک سایه‌ی تهدید دایمی برای حیات و ممات بورس تهران بوده و پیش‌بینی آن روندها هم دشوار است چه به نظر می‌رسد به شکل کاملن پرریسکی، وارد مدار «تصادفی» شده‌اند. نسخه‌ی شخصی من در چنین وضعیتی، "تارگت‌های چند ماهه" است؛ به این معنا که با ره‌گیری و دنبال کردن پدیده‌های اثرگذار، بتوان یک هدف‌گذاری کلی داشت برای چند ماه و تخمین زد بورس چه وضعیتی دارد، هرچند چنین روشی می‌تواند از حاشیه‌ی سود با ورود دیرهنگام یا خروج زودهنگام بکاهد. هدف‌گذاری کنونی من هم بر همین مبنا، شهریورماه است و تا آن وقت خیلی به نوسان روزانه‌ی بورس فکر نمی‌کنم، در اواخر این دوره است که استراتژی شخصیم را برای دوره‌ی بعدی به‌روز می‌کنم. دست آخر البته دو نکته‌ی خوش‌بینانه را هم می‌توان فراموش نکرد؛ دو جهش پیشین بورس، یکی ۴ ساله و دیگری ۵ ساله اما با شیبی به مراتب کم‌تر بود و به یک معنا این هیستوری می‌تواند بگوید که جهش کنونی هنوز برای پر کردن سیکل صعودی خود زمان می‌خواهد. نکته‌ی دوم این‌که روندهای نزولی پس از یک جهش بزرگ در بورس تهران همواره کوچک بوده‌اند، در حقیقت آن‌ها که در ابتدای رشد یا در میانه‌‌اش وارد بازار شده‌اند حتا اگر به هنگام خارج نشده‌اند، با زیان کمی به نسبت سودشان، بازار را ترک کرده‌اند. این، شاید به ما بگوید، روزی که این سیکل صعودی به آخرش می‌رسد.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 سیدغلامعباس موسوی نژاد 1399/2/13 12:43:58

    درود بر ساسان آقایی مطلب بسیار درستی بود و نگاه واقع بینانه... اینکه مردم ما دایما دنبال دلالی هستند . چیزی می خرند و دو روز بعد آنرا می فروشند و پول بیشتری دریافت می کنند و فکر می کنند رشد داشتیم فکر می کنند پیشرفت کردیم... درصورتیکه قادر به خرید کالای اولیه نیستند

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها