من سردار هستم، یک معلول تنها و دل خسته! حاضر بودم سالم باشم حتی اگر بار دنیا را به دوش بکشم

من سردار هستم، یک معلول تنها و دل خسته! حاضر بودم سالم باشم حتی اگر بار دنیا را به دوش بکشم

افتونیوز؛ صیاد خردمند/ معلولیت، کلمه‌ای که هر شنونده‌ای را به تامل وا می‌دارد و انسان مغرور را ناگزیر می کند بیش از پیش قدر نعمت سلامتی را بداند. معلولان در پشت دیوارهای بلند تنهایی در چنگال مشکلات اسیر هستند و در حجم  بی اعتنایی روزگار سپری می کنند برای درک (سردار)فقط باید با ویلچرهای او حرکت کرد  و با چشم او جهان اطراف دید و لمس کرد. کافی است جای سردار  باشید بسیاری بی‌تفاوت از کنار مشکلات روزمره مانند اجاره خانه  قسط وام و.. عبور خواهید کرد و حسرت راه رفتن را خواهید خورد.سردار در  کنج عزلت و گوشه‌نشینی است  سال هاست می‌شود به این شرایط عادت کرده اما همچنان تجربه معلولیت برایش سخت و سنگین است. سردار مارژ  ۲۶ساله ساکن روستای بی منجگان در نزدیکی شهر دهدشت است  او با پدر یک برادر  سه خواهر معلول دیگر خود زندگی می کند. سردار می گوید از سال ۱۳۸۶ زمین گیر شدم و اکنون ۱۴سال است روی ویلچر روزگار را سپری می کنم. او می گوید تلخ ترین اتفاق زندگی ام مرگ مادرم بود او در سال۱۳۹۱رفت و ما را تنها گذاشت، بعد از رفتن او روزگار بیش از پیش برایم سخت تر و تلخ تر شد. سردار با تبسم همیشگی  و چشمانی پر مهرش با ما از درد می گوید. سردار ادامه میدهد و عنوان می کند :تا قبل از معلولیت تا ۱۰سالگی میتوانستیم راه بروم با هم بازی هایم بازی میکردم اما از همان موقع فهمیدم از نظر جسمی تفاوت های با بقیه بچه ها دارم، البته پیش از آن از زبان بقیه َبزرگترها شنیده بودم که من هم به سرنوشت خواهران بزرگترم دچار میشوم. روزه به روز ناتوان تر شدم تا اینکه بالاخره روزگار ما اینگونه شد . هر چه سن ام بالا تر میرود بیشتر بی حوصله و کم طاقت میشوم، زندگی برایم روز به روز سخت تر و تلخ تر شده است، هر روز آرزوی مرگ میکنم حتی فکر خودکشی به سرم میزند حوصله روزگار و زندگی را ندارم. سردار از مسولین اداره بهزیستی دهدشت بسیار گلایه مند است، او می گوید مستمری ماهیانه  ام ۱۵۳ هزار تومان است و کمک‌دیگری به من نشده و حمایتی از من صورت نمی گیرد. قبلنا قانون بهزیستی  هر سه سال یکبار ویلچر را برامون عوض میکردند اما الان قانون شش سال یکبار شده است یک برادر دارم که خداروشکر  به سرنوشت من و خواهرانم دچار نشد و الان زندگی خود را دارد و خداوند به اون دو فرزند پسر داده است که تنها دلخوشی های من و خواهرم هستند. با ناراحتی  می گوید تا  دوسال پیش کبوتر نگه داری میکردم و از این راه درآمد ناچیزی داشتم اما حالا اغلب اوقات روز بیکار و بی حوصله ام  یا در اینترنت می چرخم یا فاصله روستا تا شهر مسافت ۸کیلومتری را ویلچر میروم و در شهر چرخی میزنم، بغض گلوی سردار را می گیرد و می گوید: حاضر بودم سالم باشم اما بار دنیا را روی دوش خود می کشیدم، هیچ گاه مانند انسانهای معمولی زندگی نکردم و مسائلی که آنها درگیر اون هستند را درک نمی کنم، نمیدانم عاشقی چیست؟ و هر گاه از آن می گویند از چه چیزی حرف میزنند! شاید بسیاری تا فصل زمستان و بارش باران مدام لحظه‌شماری می‌کنند اما باران برای من  همواره کلمه‌ای بوده است که لرزه به جانم می‌اندازد و فکر اینکه در هوای بارانی  چگونه از خانه بیرون خواهم رفت واقعا برایم عذاب‌آور است و معلولیت و مشکلات باعث می‌شود تا بهترین نعمات الهی برای معلولین تهدید بزرگی تلقی شود سردار خواسته ای دارد، او می گوید: اگه یه دکه ای کوچکی داشته باشم و فروشندگی کنم شرایط ام خیلی بهتر میشود، زندگی عادی برای شهروندان هر جامعه در گرو فراهم بودن بستر مناسب هماهنگ با نیازهای افراد است و که قاعده هم سالم و معلول نمی شناسد و وقتی بستر مورد نیاز نباشد یعنی زندگی روال عادی ندارد. سردار جوان ۲۶ساله ای روی ویلچر است که دردمند و دردکشیده است و آرزومند حیات و زندگی ست شاید حرف زدن از مشکلات معلولان تا حدودی تکراری و نخ نما شده باشد. اما، واقعیت این است که مشکلات آنها تمامی ندارد. در حالی که سازمان بهزیستی به عنوان متولی حمایت از حقوق معلولان است که همچنان به مستمری که حداقل ترین نیازها را نیز برآورده نمی کند. معلولیت ها گاهی به قدری دردآور و رنج آفرین است که در نهایت فرد معلول را دچار سرخوردگی می کند و او دیگر نمی خواهد زندگی کند. درست مثل سردار که می گوید همه چی برای او تمام شده است و چشم انتظار مرگ است. گزارش : صیاد خردمند
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 ح 1403/4/25 19:34:49

    دکتر پزشکیان مرد عمل از جنس مردم فقرا مستعضفان معلولان ما معلولان نه سیاسی هستیم نه ضد انقلاب نه اختلاسگر نه دزد ووووو وطنمان نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری خیلی دوست داریم و همیشه در صحنه های مختلف مثل انتخابات مجلس نمایندگان ریاست جمهوری شرکت کردیم و خواهیم کرد انشالله به امید خدا ما معلولان که تا بحال دیده نمی‌شدیم انشالله معلولان را هم دریابید خواسته ما تنها معشیت گرونی کمر شکن لحظه به لحظه ثانیه به قیمت اجناس عوض میشوند با اندک ماهانه معلولان زندگی روزمره خیلی سخته همیشه شرمنده زنو بچه ها شدیم واقعا شرمندگی پیش خانواده خیلی سخته امید ما معلولان بعد از خدا شمایید دکتر پزشکیان از جنس مردم صادق صادقانه شفافیت عدالت حامی فقرا مستعضفان معلولان قشر ضعیف جوانان عزیز بزرگوار وطنم پاره تنم ایران سرای من است درود بر نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری و دکتر پزشکیان انشالله ما معلولان بدون خونه اجاره نشین اندک ماهانه دریابید واقعا خیلی سخته دوساله عیدی معلولان قطع کردند هنوزم چشم انتظار موندیم اندک عیدی شاید واریز کردند 🥀😔🥀 ماده ۲۷ ما معلولان چندین سال است اجرا کردند نمایندگان مجلس و دولت اجرا شده ولی خبری نیست هنوز لطفاً پیگیری کنید ممنونم دکتر پزشکیان مرد عمل مردمی از جنس مردم واقعا دروغ بلد نیست وعده‌های انتخاباتی عملیاتی شده میدانیم همون نمایندگان مجلس قبل رأی گیری قول داده بودند ماهانه معلولان طبق قانون کار واریز میشود ولی خبری نیست واقعا خیلی سخته زندگی روزمره معلولان بدون خونه اجاره نشین اندک ماهانه ما معلولان همه یکسان پای به پای همه مردم ایران عاشق ایرانمان هستیم ولی واقعا کسی درد ما مشکلات معیشتی زندگی ما اجاره نشینی بدون خونه دردمان شریک و حس نمیکنند همیشه شرمنده خانواده هستیم تا امروز گناه ما غیر از اینکه خدا معلولمان کرده کیست واقعا مگه ما معلولان حق زندگی نداریم مثل همه یکسان 😔🥀😔 ای کاش ما معلولان هم سالم بودیم کمی هم معلولان در راه خدا و پیامبران خدا کمک میکردیم

    پاسخ
  • 2 ماندانا 1399/2/17 19:25:31

    درود خردمند عزیز،دغدغه اجتماعی باید از جنس فروغ و فریدون فرخزاد باشد تا به دل بنشیند

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها