تکرار اشتباه دیگر اشتباه نیست

تکرار اشتباه دیگر اشتباه نیست

داستان اشتباهات یا خطای انسانی در کشورما با فاجعه همراه شده است. فهرستی از اشتباهاتی که در کشور ما به عنوان خطای انسانی توصیف می‌شود، عمدتا با مرگ شهروندان همراه است. خطای انسانی خلبان، خطای انسانی رانندگان قطار و اتوبوس و تریلر و پراید، خطای انسانی پزشکان، خطای انسانی مسئول پدافند هوایی و اینک خطای انسانی در ناو جماران و انهدام ناوچه خودی کنارک.

هنوز زخم‌هایی که از سرنگونی هواپیمایی اوکراینی حامل هموطنان التیام پیدا نکرده که در یک خطای انسانی دیگر، تعدادی از سربازان مدافع وطن جان برسر اشتباهی دیگر می‌گذارند و آب‌های خلیج فارس را با خون خود سرخ می‌کنند. گویی سرنوشت ماست که تبعات یک خطا را با خطای دیگری به پایان برسانیم.

هنوز داغ بازماندگان مسافران بی‌برگشت هواپیمای اوکراینی تازه است. هنوز وجدان عمومی از پنهانکاری چندروزه مقامات مسئول جریحه‌دار است. هنوز جامعه منتظر یک عذرخواهی واقعی است، اما دریغ که تنها یک فاجعه دیگر درد آن را به فراموشی می‌سپارد.

از امروز باید سوگوار محافظان خلیج فارس باشیم.

پوسترهایی با پس‌زمینه ناو و دریا و خلیج فارس و پرچم ایران منتشر کنیم؛ با دلنوشته‌هایی در فضای رسانه‌ها اشک از مخاطبان خود بگیریم یا با یک تشییع جنازه باشکوه فرزندان وطن را تا آرامگاه ابدی‌شان بدرقه کنیم و چند روزی نیز درگیر مباحث مربوط به اعلام نام قربانیان به عنوان شهید شویم و بعد هم یک خط ممتد فراموشی تا فاجعه‌ای دیگر به یادمان بیندازد که در یک قطار چند نفر، در یک هواپیما چند نفر و در یک مانور دریایی چند نفر را از دست داده‌ایم.

گویی هیچ جایی برای ذخیره این فاجعه‌ها برای درس‌آموزی نداریم؛ تنها در حافظه کوتاه‌مدت ما می‌مانند و بعد هم با ورود اتفاقی دیگر، از آن خارج می‌شوند و جای خود را به فاجعه‌ای دیگر می‌دهند. گویی ما فراموشی را به مکانیسمی ابدی تبدیل کرده‌ایم که از رهگذر آن قرار نیست هیچ چیزی از فجایع گذشته در ذهن‌مان ماندگار شود. اما این فراموشی خود فاجعه‌ای بزرگ‌تر از این‌هاست که برشمردم. اگر کودک هم می‌بودیم در ذهن‌مان می‌ماند که بار دیگر دست به یک شیء داغ نزنیم. فراموشی‌ای که گویی اولیای امور بسیار به آن دل بسته‌اند تا از بار مسئولیت خود کم کنند و در ذهن خود بگویند:«همین چند روز است، همه چیز فراموش می‌شود. همه آرام می‌گیرند و ما هم – که برای لحظاتی از صندلی‌مان نیم‌خیز شده بودیم – به صندلی‌هایمان باز می‌گردیم.»

این موقعیت دردناک‌تر از موقعیت‌هایی است که برشمردم. آنها به هرحال تمام می‌شوند و درد و داغ حاصله از آن‌ها فرو خواهد نشست. اما این که برای بی‌مسئولیتی هیچ پایانی متصور نباشیم، درد را در جان مردمان تمدید خواهد کرد. بی‌مسئولیتی در این نوشتار همان است که در رفتار مسئولان خود را نشان می‌دهد که همه فاجعه را در کلمه «اشتباه» خلاصه می‌کنند و از بار خود می‌کاهند و البته باری بر بار داغدیدگان می‌افزایند. اشتباه بر بار اول اطلاق می‌شود، اما اگر تکرار و تکرار شود، نوعی رویه مدیریتی است و طبیعی است که در این مدیریت انتظار پذیرش اشتباه از سوی مردم بی‌جاست. آنچه اشتباه را در نظر مردم قابل اغماض می‌کند، پذیرش، اقرار و تلاش برای تکرار نشدن است، که البته هیچ کدام از اتفاقات پیشین، واجد این موارد نبوده است.

سرمقاله همدلی - سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۹۹
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها