-
"فریدون داوری" شاعر عشق و حماسه
ایرج اقبال فر
-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
خامی و خائیز سالها در آتش ِ سُرب ِ گلوله ی تفنگ های شکاری و ته مانده ی سیگار جهالت ما سوخته اند
این روزها ، سنگ به سنگ و سطر به سطر ِداستان ِ کوه های استان ِما ، حُزن انگیز و غصه دار است .
اینبار فضای مجازی به انحا و طُرق مختلف ، سریع تر از باد ،خیزبرداشته تا این خبر را در گوشه به گوشه ی این کشور پخش نماید که : دار و ندار ِ میراثی و تاریخی ِ دو برادر به نام های ( خائیز وخامی ) در آتش میسوزد و فریاد رسی نیست ...
از گریه ی بلوط های تنومندی خبر دادند که حکم ِ یک ریش سپید را میان قبیله داشتند . از خزان دهشتناک ِ عمر ِجوجه کبگ های اسیر میان ِ شعله ی بی رحم آتش ، عمق ِ دردها و زخم هایی که هیچ وقت نگاشته نخواهند شد و باید آنها را تنها بدون حرف و کتابت ، تا همیشه ی این روزگار گریست ...
من اول بار بعد از آن شعر دبستانی، بعینه دردناک ترین تصویر رادیدم و گریستم 👇🏻
یکی روبهی دید بی دست و پا
دیدم اما اینبار با دست و پای سوخته در آتش
و تو بعدا در مسیر تاریخ ، درد ِ جگرسوز ِ نهفته در فریاد و فغان آن مرد عشایری متعهد را در (واویلا سردادنش ) خواهی شنید...
به راستی ، مدرک ِ من ِ کتاب خوانده ، چقدر حقارت ِ خویش را در برابر ِ ارتفاع ِ فهم آن قهرمان ِ مانای خائیز فریاد خواهد زد...!؟
اینجا استرالیا نبود .کوه ِ خامی وکمی آنطرف تر، برادر معمر و سالخورده اش ، یعنی؛ کوه خائیز بود که سالها درآتش ِ خامی ِ ما سوخته و زخم برداشته اند.
تاچشمت کار می کند ، آتش می بینی و خاکستر ِ درختانی که زنده زنده در شعله ی بی رحم آتش جان می دهند و چه چیزی جانگدازتر و وحشیانه تراز ریختن ِ خون ِ بلوط های بی آزار وبیگناه ِ زاگرس ...
برای من ، هیچ قتلی ، غارتی و جنگی درطول تاریخ ، وحشیانه تر ازریختن خون ِ درختان بلوط نبوده است .
آری !سالهاست که خام بودن ما ، کوه ِ خامی را آتش زده است و جگر ِ کوه ِخائیز نیزاز داغ برادر سوخته و کباب گشته است .
کدامین ضلع و گوشه از فرهنگ ِ غنی و کهن ِ این اقلیم و مرزوبوم جویده شده و آسیب دیده است که اینچنین می لنگیم ؟
چرا از تقریر و تحریر ِحقیقت، لرزان و ترسانیم و پا عقب میکشیم ؟!!!
من و تو که اینهمه نبود ِ بالگرد ِ آبپاش را در فضای مجازی هوار می کشیم و آهنگ های غمین میگذاریم که (( کاری از دستم برنمی آید)) مگر بی خبریم از اینکه خائیز و خامی سالهاست از سرخی ِ سرب ِ گلوله های آتشین ِ تفنگ های شکاری و ته مانده ی سیگارِ جهالت ِ من ، تو و دیگری سوخته اند ، نفس نمی کشند و صدایشان هم در نمی آید و شروع این قصه ، باز سوختن است و سوختن و سوختن !!!
من و تو چه می دانیم که این دواسطوره ، زخم برداشته ی تعصب و جهالت ِ دامنه دار و تمام نشدنی عده ای بیمار و ناقص العقل اند...
و تونیز بهتر از من میدانی که درخت ِ فرهنگ ، اگر درزمین ِ ذهن و بینش ما کاشته شود و آب داده شود ، دیگر بلوط ها نمیسوزند وچرنده ها ، خزنده ها و پرنده ها در آتش ِ جهالت کباب نمیشوند .
حتماتو بیشتر دیده ای و خوانده ای که وقتی درخت ِ فرهنگ پژمرده و خشک گردد ، ما به دنبال ِ آبپاشی برای پاک کردن کردن اشتباه ِ خویش میگردیم .
مرورکنیم این واقعیت ِ تاریخ را 👇🏻
هرگوشه ی تاریخ و جغرافیا که فرهنگ نحیف و کم رنگ بوده است ، سوختن ، بیشترین شعله ها را کشیده است .
اگر درخت ِ فرهنگ آبیاری شود ، ساختن جای سوختن را پر می کند و خائیز و خامی در اوج ِ سبزی و نشاط ، نغمه ی امیدبه زندگی را سر می دهند.
کسی چه می داند که همین خامی ، خائیزو بزرگترشان ، یعنی ؛ دنای جاوید بوده اند که حماسه ها ، اشعار ، ترانه ها ، تاریخ و باورهای این سرزمین را در میان اذهان ،افکار و زبان ها ساری و جاری ساخته اند.
آری ! بنویسیم و تکرار کنیم که خائیز و خامی ِ خیال پرور و خیال آفرین ، از خام بودن ما آتش گرفته اند و هویت و باور ِ نیاکان ما بربلندی های سیاه و زغال شده ی این دو ،شکاف و ترک برداشته است.
بنویسیم که خائیز و خامی بخشی از شناسنامه و هویت ما بوده اند و ما چه بی خبر و بی تفاوت به جنگ با هویت ِ خویش پرداخته ایم .
بنویسیم که وقتی جهالت ها، هر آن در حال جرقه زدن می باشند ، تدبیرها نیز خاکستر خواهند شد .
بنویسیم تا وقتی میان ِ ساختن و سوختن تمیزی قائل نیستیم باز صدها بالگرد ِ آبپاش، قادر به خاموش کردن ِ شعله ی خطاها و لغزش های گسترده ، تکراری و همیشگی ما نیستند.
فراموش نکنیم ، سرانجام روزی آه ِ سوزناک بلوط های آتش گرفته و حیوانات زبان بسته دامن ما را خواهد گرفت.
درپایان ، از طبیعت و حیات وحش عذر خواهی کنیم و تشکر کنیم از همه ی کسانیکه در اطفای حریق کوه خائیز و خامی نقش داشته اند .
منصفانه مرور کنیم که همگان مسئولیم . فقط مدیران مسئول نیستند . بعضی از ما خود ، شاخه ی درخت ِ فرهنگ را شکسته و سوخته ایم .
آری ! بنویسیم که از ماست که برماست
سید ابوتراب دولتخواه
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- مکاتبه تاجگردون با وزیر دادگستری درباره قوانین قاچاق و تعزیرات
- لایحه موضوع دوتابعیتی فرزندان مسئولین چیست؟!/ دلایل تاجگردون برای رای منفی به این طرح
- پیام تسلیت دبیر هیات دولت در پی درگذشت شاعر هماستانی
- پیام تسلیت استاندار اسبق استان های لرستان و کهگیلویه و بویراحمد در پی درگذشت استاد فریدون داوری
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
- معاون بیمهای تامین اجتماعی گچساران منصوب شد+ حکم
- پیام تسلیت استاندار در پی درگذشت شاعر هماستانی
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
نظرات ارسالی 2 نظر
عالی بود.دوبرادرخامی وخاییز
پاسخدست مریزاد
پاسخ