-
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان -
آقای بهرامی! جوان کهگیلویه و بویراحمدی کمفرصت است، نه کمهنر
بویار پارسه -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز
قتل رومینا و نظریه نکوهش قربانی؛ یادداشتی از صیاد خردمند

افتونیوز _ رومینا دختر سیزده سالهای که با پسری از خانه فرار کرده بود، بعد از دستگیری و بازگرداندن به خانه، توسط پدرش، با داس، در قتلی ناموسی، کشته شد
در روزهای که اینخبر در فضاهای عمومی و شبکه های اجتماعی انتشار یافت و موجی از واکنش ها نسبت به این حادثه در فضای عمومی و رسانه ای انتشار یافت.
در چنین وضعیتی در ابتدا واکنشی عاطفی به ماجرا بوجود می آید اما چون ناپایدار است زود فراموش میشود.
در آغاز اغلب تحلیل ها با رویکردی نقادانه سعی داشتند از منظری حقوقی پدیده قتل های ناموسی را تجزیه و تحلیل کنند.
استدلال باورمندان به رویکرد مقابله حقوقی این است: هرچند نظام حقوقی، برخواسته از جامعه است و فرهنگ عمومی و باورهای مردم، تاثیر فراوانی در نگرش قانونگذار دارند، اما قانون نیز نقش بهسزایی در تعیین انگیزههای فردی افراد و تصمیمات آنها خواهد گذاشت. نظامهای حقوقی با حمایتهای بهجا و شاید در مواردی تبعیضهای مثبت به نفع اقشار طرد شده، میتوانند مانع آسیب به آنها شوند. در واقع، قوانین پیشرو در ساحت قانونی یک کشور، خود سبب شکلگیری فرهنگها در بستر جامعه خواهند شد.
فارغ از درستی یا نادرسی گزاره های مطرح شده باید گفت باوجود اینکه، بررسی حقوقی قتل های ناموسی درخور اهمیت ویژه ای است اما کافی است بخشی از واقعیت جامعه را با مطالعه نظرات مردمی در شبکه های اجتماعی متوجه نوعی الگوی رفتاری به نام (سرزنش یا نکوهش فرد قربانی) خواهیم شد.
مردم به دلایل متعدد کسانی را که جرم یا خشونتی در موردشان اعمال شده است را سرزنش و ملامت میکنند، که این پدیده ریشه در تصورات غلط درباره قربانیها، خشونتگران، و ماهیت عمل خشونتآمیز دارد. گاهی قربانی به غلط، فردی منفعل تصویر میشود که خودش زمینهی بروز و تکرار خشونت را فراهم کرده است.
سرزنش قربانی پدیدهای است که در آن تقصیر یک جرم (اغلب در جرایمی مانند تجاوز و آزار جنسی، خشونت خانگی، یا حتی دزدی) به قربانی نسبت داده می شود. یعنی قربانی تا حدودی و یا حتی کاملاً بابت حادثه ایجاد شده مسئول میدانند.
در فاجعه قتل رومینا بسیاری اورا سرزنش می کنند و او را مسبب فاجعه پیش آمده میدانند فارغ از ارزش گذاری این دیدگاه ها رابطهای شکل گرفته و فراری به قصد ازدواج رخ داده درحالی که پدر خانواده، مخالف این ازدواج است. پدر از سویی، قدرت و اقتدار خود را از دست رفته میبیند اما از سوی دیگر از جانب اقوام نزدیک و دور و حتی همسایگان، برچسب بیآبرویی و بیغیرتی میخورد. او از این برچسبها میهراسد و تلاش میکند تا از آبروی خانوادگی خود پاسداری کند. او با سر بریدن دختر میخواهد داغ ننگ آبروریزی و بیغیرتی را از خود و خانوادهاش بزداید چرا که در این جامعه غیرت، ناموس و آبرو ستایش میشود و همین ناموسپرستی جوامع سنتی موجب میشود هر گونه هنجارشکنی از سوی فرد، مستوجب گناه و مجازات باشد.
باید پذیرفت، که ما یک جامعه یک دست و انسجام یافته نیستیم و در جامعه ای زندگی می کنیم که آمیخته و در هم تنیده از فرهنگهای بومی و سنتی متعدد است، در سالهای اخیر، شاهد پدیده های مختلفی مانند: ازدواجهای اجباری، کودک همسری، مسئله خونبس و ... بوده ایم و با وجود مقاومت بخشی از حیات اجتماعی با این پدیده ها همچنان الگوهای پدرسالارانه در ناخودآگاه ذهنی فردی و اجتماعی بسیاری از افراد جامعه وجود دارد و گاها در اشکال جدید تری بازتولید می شود.
بنظرمیرسد، افراد بسیاری همچنان رومینا را مقصر میدانند و سرزنش می کنند و برعکس پدر وی را اگر نگوییم قهرمان، بلکه حداقل برای وی حقی قائل هستند، کنار گذاشتن این باورها چندان کار سادهای نیست، برای فردی که در اجتماعی مدرن زندگی میکند، یا جزئی از طبقه متوسط تحصیل کرده ی باشد و تعلقات سنتی کمتری دارد، تغییر کردن و پذیرفتن مسائل جدید راحتتر است. باید معترف بود که در اجتماعات سنتی تر سطح تاب آوری و آستانه تحمل در مقابل چنین رویدادهای همچنان پایین است و مساله را با نوشتن یک قانون نمیتوان حل کرد و راه حل حقوقی صرف ساده انگارانه بنظر میرسد و چه بسا با اجرای چنین قوانینی جامعه در دامن مسائل جدیدتری افتاد.
برای حل چنین مسائلی شاید بتوان به ایده نولبرت الیاس گوش فرا داد وی معتقد است، با حرکت زمان به جلو، به تدریج معیارهای بیشتری بر خشونت حاکم شده و اعمال و شکلهای ناپسند رفتاری به پشت صحنه زندگی اجتماعی رانده میشوند و فرایند جدایی پذیری شدید اجتماعی و رانده شدن رفتارهای ناپسند به پشت صحنه رخ خواهد داد.
________________________________
صیاد خردمند
دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی
منبع روزنامه همدلی
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
-
شلیک به زندگی در مراسم شادی/ تیراندازی حین یک عروسی کشته و زخمی برجای گذاشت
-
سیمان سفید تنگ سپو؛ پروژهای ۱۸ ساله که در حسرت تحقق ماند
-
شکار غیرمجاز شبانه با سگهای آموزشدیده در کهگیلویه و بویراحمد
-
وزیر میراث فرهنگی/تفویض اختیار حوزه میراث فرهنگی و گردشگری به استاندار
-
مطالبه عجیب موحد از وزیر میراث فرهنگی/ منجی کهگیلویه باشید!
-
مدیران اینستاگرامی؛ خدمت یا نمایش؟
-
ذبح منافع عمومی به جای منافع شخصی/ مدافعین معاون استاندار دنبال چه چیزی هستند؟
-
داستان سرایی برای دوران پس از موحد/ نقدی بر ذهن آشفته ی شب نامه نویسان مجازی
نظرات ارسالی 1 نظر
تسلام هم پدر مجرم است و هم دختر..چون پدر تفسیر غلطی از اسلام و حق پدری خود اشت و جنایت وحشیانه را مرتکب شد.. دختر هم باید شان اسلام و ار زشهای جامعه را رعایت کند..متاسفانه برخی جوانان حتی فیلم فیاد و انحراف خود را با افتخار به اشتراک می گذارند و افتخار می کنند و این هم خیانت به خود و خانواده خود است و هم خیانت به جامعه..چون امنیت اجتماعی به خطر می افتد افراد سود جو هم سوء استفاده می کنند..در هر صورت هر دو مقصرند.. مانند اعتیاد که جرم است و هم بیماری.
پاسخ