شعاع قدرت قربانگاه سرمایه های انسانی

شعاع قدرت قربانگاه سرمایه های انسانی
چند روز گذشته خبر دادگاه اکبر طبری در صدر اخبار داخلی بود. طبری معاون اجرایی دفتر ریاست سابق قوه قضائیه بود. بیش از یک سال است که زمزمه تخلفات او به رسانه‌ها درز کرده است. چند ماه پیش، او بازداشت شد و بالاخره در این چند روز چند جلسه دادگاه علنی برای او برگزار شد. سرنوشت دادگاه‌ها هنوز مشخص نیست و باید دید درنهایت چه می‌شود اما تاکنون اتفاقات دادگاه او حواشی زیادی به دنبال داشته است. به‌نظر می‌رسد جامعه، دادگاه طبری را با حساسیت دنبال می‌کند؛ چندان که این دادگاه‌ها می‌تواند تبدیل به یک نشانه بشود.  همین ابتدا باید گفت که کیفرخواست نماینده دادستان با آنچه در رسانه‌ها تاکنون مطرح شده بود فاصله زیادی داشت. حجم تخلفاتی که پیش از این در رسانه‌ها مطرح شده بود بسیار بیشتر از این بود که در دادگاه دیدیم. تخمین ما بر اساس آنچه رسانه‌ها طرح کرده بودند شبکه‌ای بسیار گسترده و رقم‌های بسیار بالاتر از این بود. هرچند همین ارقام ادعا شده در دادگاه نیز مبالغ کمی نیست اما کیفرخواست رسانه‌ها بسیار سنگین‌تر از نماینده دادستان بود. البته همیت محاکمه امثال طبری، به حجم جرائم ارتکابی نیست بلکه مسئله، اصل ارتکاب جرم در شعاع راس هرم قدرت است. بارها نوشتم که فسادِ «شعاع قدرت»، پاشنه‫آشیل جمهوری اسلامی است. اعمال و حواشی «حاشیه قدرت» در جمهوری اسلامی تقریباً دامن همه را گرفته است. اساساً فساد حاشیه قدرت، یک فساد سیاسی است نه اقتصادی، اینکه ساختارها به گونه‌ای است که شعاع قدرت در جمهوری اسلامی به‌راحتی می‌توانند فساد کنند. شوربختانه هنوز ما نتوانسته‌ایم قدرت را غیرشخصی کنیم. هنوز ما نتوانسته‌ایم قدرت را به احصای صحنه رسمی درآوریم و بخش زیادی از قدرت، در پستوهای غیررسمی گیر افتاده است. مسئله، امکانِ پستو در ساحت قدرت است؛ اینکه در آنجا فساد رخ می‌دهد، یک اتفاق طبیعی است. اساساً زبان پستو، زبانی فسادخیز است. مسئله این است که اساساً چرا قدرت، شعاع غیررسمی و غیرشفاف داشته باشد؟ این می‌تواند یک سوال الهیات سیاسی باشد! از همین رو، معتقدم فساد شعاع قدرت در جمهوری اسلامی، اول اینکه دارد تبدیل به قائده می‌شود و دوم اینکه یک فساد سیاسی است، نه اقتصادی!‫ محاکمه طبری کار مطلوبی است اما شک نکنید نه طبری آخرین نفر است و نه این محاکمه می‌تواند از حجم فساد شعاع قدرت در جمهوری اسلامی کم کند. چنانچه تاکنون نیز دادگاه‌های مفاسد اقتصادی هم نتوانسته‌اند از حجم فساد اقتصادی کم کنند. فراموش نکنیم کشف فساد، خبر از فساد می‌دهد ولی جلوی فساد را نمی‌گیرد. محاکمه فاسد آخرین گام مبارزه با فساد است. باید نقاط فسادخیز را حذف کنیم. در جمهوری اسلامی همه باید یک تصمیم جدی بگیرند. باید تمام قدرت را رسمی و آفتابی کنیم. تمرکز قدرت به طور طبیعی شعاع تولید می‌کند. از طرف دیگر، مناسبات قدرت در کشور ما به گونه‌ای است که می‌تواند ثروت تولید کند. جمع این دو امر به طور طبیعی، فساد تولید می‌کند. به عبارتی قدرت، ثروت می‌سازد و هرکجا قدرت منشاء ثروت شد، حتماً فسادی وجود دارد. هرچقدر نیز در انتخاب مسئولان دقت ورزیم، تا این مشکل ساختاریِ قدرت وجود دارد همچنان شاهد فاسد شدن شعاع قدرت هستیم. سال‌ها است که اخباری از سوءاستفاده مسئول دفتر، معاون، فرزند، برادر و... فلان مقام ارشد در نظام می‌شنویم. چه بزرگانی که قربانی شعاع قدرتِ خویش نشدند. باید فکری به حال شعاع قدرت در جمهوری اسلامی کرد؛ جایی که قربانگاه سرمایه‫های انسانی جمهوری اسلامی شده است!
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها