فصل درو و خوشه چینی / در لوداب خبری از کشاورزی مکانیزه نیست!

فصل درو و خوشه چینی / در لوداب خبری از کشاورزی مکانیزه نیست!
افتو نیوز _ جخون ،کلور ،بافه و داس و‌..اصطلاحاتی که با ورود انسان به دنیای مدرن کم کم رخت بربستند.ولی در اینجا لوداب هنوز با این واژه ها مردم زیست می کنند. خوشه چینی و تحمل گرمای جوزا،  می تواند طاقت هر کسی را ببرد.تکرار این سبک زندگی ملال آور و سود بسیار پایین حاصل از این نوع کشاورزی باعث شده که اغلب جوانان روستاها را رها کنند و به شهر ها هجوم ببرند. کشاورزان قبل از رسیدن فصل درو داس ها را تیز می کنند. درو در مرحله ی اول توسط خود صاحب مزرعه به همراه زن و فرزندانش انجام می شد و چنانچه سطح زیر کشت از توان خانواده بیشتر بود برای درو به فامیل و بستگان و نزدیکان  کمک می گرفتند. از دیرباز افراد زیادی به کار دروگری گندم و جو با داس اشتغال داشتند و از اوایل خرداد برای برداشت گندم روستا ،در آنجا کار می کردند و حق الزحمه دریافت میکردند و یا در محصول شریک می شدند. آنها در فصل دروی گندم ،جهت دروگری به روستاهایی که دارای مزارع بزرگ بودند، می رفتند تا ضمن کمک به برداشت محصول زارعین، گندم مورد نیاز خودشان را تأمین کند. حال در این روزها که گزارش های مبنی بر نبود کمباین در استان شنیده می شود ،منطقه لوداب همچنان از داس، جخون، خوشه چینی رهایی نیافته که به کمباین و بفکر ابزارآلات مکانیزه کشاورزی بیفتد. کشاورز بعد از درو به وسیله داس، شروع به جمع آوری دسته ها و خرمن نمودن آن ها در یک جا می نمود و جخون جمع میشد. در حال حاضر با استفاده از ماشین آلات خرمن کوبی جدید ، دیگر کسی آن دوران را یاد نمی کند؛مگر پیرمردان و پیرزنان که برای ما جوانان ،چه سختی هایی که نکشیدند و چه دردهایی که تحمل نکردند. دنیای جدیدی که ما به آن وارد گشته ایم از ویژگی های برخودار است.تغییرات سریع و شتاب زده و خلاقانه، از ویژگی های مهم دنیای مدرن است؛ به گونه ای که معیشت و سبک آن را دچار تغییرات عظیمی کرد.بخش کشاورزی در راستای نیاز بشر به مواد غذایی و تامین خوراک ،دچار تحولات زیادی گشت.ابزارهای سنتی، کم کم جای خود را به ابزارهای مدرن که کار کشاورزی را راحت تر و محصول به دست آمده را بیشتر و بهتر می کنند، داد. ولی هنوز در مناطقی از ایران سبک کشاورزی بسیار ابتدایی(استفاده از داس و زحمت نقل و انتقال خرمن ها) است . محمد علی:کشاورزی اینجا خیلی زحمت و کار دارد .از کشت تا درو رنج آور هست و نفعی هم ندارد به رنج و زحمتش نمی ارزد.از او می پرسم پس چرا وقتی صرفه اقتصادی چندانی ندارد باز هم این کار را می کند؟ می گوید:ما اینجا به غیر از کشاورزی و دامداری که برای دام ها هم که شده باید کشاورزی کنیم ،دیگر راه درآمدی نداریم؛ اگر این کار را نکنیم چه کسی به ما نان می دهد. موسی :من سالانه مقداری جو و گندم و عدس کشت می کنم .خدا را شکر راضی ام و می توانم نیاز سالانه خود را تامین کنم.آرد برای خود و کاه برای دام هایم تهیه می کنم.از او پرسیدم آیا از جو و گندم ها در پایان سال چیزی می ماند یا درآمدی هم از راه فروش آنها دارد یا نه؟پاسخ می دهد:بله ،من گاهی گندم یا جوها را به ماشین های میوه فروشی می دهم و میوه بر می دارم . علی شاه : اینجا خودم و زنم هستیم. بچه هایم در شهر هستند و مجبورم خودم نیاز های زندگی ام را تامین کنم .کشاورزی کردن برای ما خیلی سخت هست ؛چون زمین هایم را با چهارپایان خرمن کوبی  می‌کنم. موقع چیدن آنها هم دونفری می چینیم و بریدن و کشیدن آنها برای ما خیلی خسته کننده ورنج آور هست. کشاورزی ای که به سبک سنتی در روستاهای لوداب انجام می شود، شاید نیاز به آرد و کاه مورد نیاز حیوانات را تامین کند؛ ولی بسیار ملال آور و خسته کننده و ابتدایی است و دارای کمترین منفعت اقتصادی می باشد. از جمله هزینه های که به کشاورزان تحمیل می شود عبارت اند از: هزینه کشت با تراکتور ،کود شیمایی،کارگر ، درو و کشیدن بار و حمل و نقل از جمله هزینه هایی  است که به کشاورزان تحمیل می شود و اینها خود مقدار سود را خیلی پایین می آورند که اغلب سود بسیار اندک و یا حتی ضرر می باشد.بیکاری ،بی آبی و... عوامل زیادی هستند که باعث می شود مردم این منطقه به کشت دیم بپردازند.با توجه به اینکه لوداب دارای رودخانه بزرگی است، نیاز است که با برنامه ریزی در راستای استفاده بهینه از آب ،زمینه تغییر کشت این زمین ها فراهم شود. ________________________________ گزارش : علیرضا اوحدی نیا        
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها