-
"فریدون داوری" شاعر عشق و حماسه
ایرج اقبال فر
-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
پذیرش فرهنگی یک آسیب اجتماعی /حتی برخی زنان با قتل های ناموسی موافق اند
تحریریه اجتماعی افتونیوز _ سخنگوی دولت روز گذشته در واکنش به حوادث خرداد ماه و سریال خشونت علیه زنان گفت که «متاسفیم در چند روز گذشته اخباری درباره دختران بیگناهمان شنیدیم، این موضوع را در کمیسیونهای اجتماعی و فرهنگی دولت بررسی خواهیم کرد.» خشونتهایی که تنها بخشی از ماجرای موسوم به «قتلهای ناموسی» است که به واسطه گسترده شدن شبکههای اجتماعی آشکار شدند، اما بخش پنهان آن، زندگی زنانی است که در لابهلای فرهنگهای بومی و دست نخورده، زیر سایه بایدها و نبایدها دیده نمیشوند و کسی از آنها خبری ندارد. زنان و دخترانی که در درگیریهای قبیلهای وجهالمصالحه یک قتل قرار میگیرند تا برای همیشه از پدیدهای به نام «حق انتخاب» دور باشند، اگر هم بخواهند در برابر تصمیمی که برایشان گرفته شده است مقاومت کنند، کشته میشوند. حالا این روزها زخم کهنه خشونت علیه زنان بار دیگر سر باز کرده و مورد توجه قرار گرفته است. در میان همه متهمهای حوادث اخیر انگشت اتهام به سوی «فرهنگ» نشانه رفته، فرهنگی که «امانالله قرائی مقدم»، جامعهشناس ایرانی در گفتوگویی با روزنامه «همدلی» در توصیف آن میگوید:«فرهنگ به قدری عمیق است که زشتی را به زیبایی تبدیل میکند. به تعبیری فرهنگ، اختیاری ولی اجباری است. تا وقتی که بخواهید مطابق فرهنگ رفتار کنید با شما کاری ندارد، انگار که آزاد هستید، اما اگر بخواهید یک قدم خلاف آن بردارید به شما اجازه نمیدهد، یعنی طوری فرهنگ شما را تربیت میکند که اصلا اجباری بودن آن را احساس نمیکنید.»
قرائی مقدم در این گفتوگو که شرح آن در ادامه آمده است از لزوم پوستندازی فرهنگ و راهکارهای عبور از بد فرهنگی میگوید.آقای دکتر، مطمئنا از حوادث یک ماه گذشته مطلع هستید، خشونت علیه زنان و قتلهای ناموسی مانند یک سریال دارد تکرار میشود، از هر سو خبر تلخی میرسد، شما به عنوان یک جامعهشناس حوادث اخیر را چطور بررسی میکنید؟واقعیت این است که این قتلهای ناموسی دارد حرمت و حیثیت مردم ایران را زیر سوال میبرد. از سویی دیگر حوادث مشابه آن در بسیاری از کشورهای اسلامی منطقه هم وجود دارد، در افغانستان، پاکستان، عراق، در ایران هم با وجود افزایش سطح تحصیلات اما همچنان ادامه دارد، چرا که این مسائل در طول تاریخ بوده، اما حالا این فضای مجازی و تلفن همراه و خبرنگارها سبب هویدا شدن آن شدهاند. معتقدم این پدیده اجتماعی در یک کلام ریشه فرهنگی و اعتقادی و برداشتی خاص از مذهب دارد، و تا فرهنگ جامعه درست نشود ما همچنان درگیر آن هستیم.کمی این نگاه فرهنگی را برای ما توضیح میدهید؛ بنیادهای آن چیست؟ببینید؛ از نظر مردمشناسی در تحقیقات «مارگارت مید» (مردمشناس آمریکایی) در جوامعی که جوانان با محدودیت روبهرو هستند و روابط دختر و پسر محدود و بسته است این پدیده وجود دارد. به عبارتی در چنین مواقعی با رسوبات فرهنگی مواجه هستیم. اجازه دهید اینگونه تشریح کنم، به تعبیر «ویلفردو پارتو» »(جامعهشناس ایتالیایی)، ما یک «رسوبات» داریم و یک «مشتقات»، رسوبات چیزی است که در خون شما رسوب کرده، از کی؟ از لحظه تشکیل نطفه، مباحث علمی زیادی در این خصوص وجود دارد. شما از کودکی متاثر از رسوبات فرهنگی هستید، نام شما و تربیت شما متاثر از همین رسوبات است. اصلا از خود شما میپرسم در مدرسه، شما در کتاب ابتدایی چه خواندید؟ از همان اولین کلمه مردسالاری هست، «بابا نان داد»، بعد میگوید «سارا در سبد انار دارد» اما «دارا» چه کار میکند؟، «دارا سوار بر اسب است». کتاب میگوید، «کبری خانم زن خانهداری است»، اینها یعنی گام اول خشونت علیه زن، وقتی زن ارث مساوی ندارد، اجازه طلاق ندارد، امکان مسافرت بدون اجازه پدر ندارد، اینها یعنی رسوبات فرهنگی؛ یعنی زن جایگاه پایینی دارد. حالا مشتقات چیست؟ مشتقات همین رفتارهایی است که میبینیم، دخترشان را میکشند، زن را میزنند، در بعضی از شهرهای ما دختر ارث و میراث خودش را باید به برادرش بدهد. مشتقات متاثر از آن رسوبات فرهنگی است.ما میدانیم شما سالها قبل درباره قتلهای ناموسی تحقیقات زیادی داشتید، چه اطلاعاتی به دست آوردید و به چه نتایجی رسیدید؟من از دهه پنجاه در ایران روی قتلهای ناموسی و گریز دادن دختران کار کردهام. این پدیده که متاسفانه در اکثر کشورهای اسلامی و در کشور ما هم وجود دارد، در تمامی استانها دیده میشود. شما نگاه کنید در شمال کشور داشتیم، در کرمان داشتیم، در جنوب کشور هم در موارد متعددی در خوزستان هست. در غرب، در کرمانشاه، کردستان، ایلام، کهگیلویه، در آذربایجان با این پدیده روبهرو هستیم. در آن دوره چندین مقاله درباره قتلهای ناموسی نوشتم که برای زمان خودش بحثهای زیادی ایجاد کرد، اما بیست سال قبل فضای مجازی این شکلی نبود که اطلاعرسانی شود. آنجا هم در نتیجه کار به مباحث فرهنگی رسیدیم.شما یک مقاله دارید تحت عنوان «قتلهای ناموسی یا نهوه کردن در میان قبایل عرب خوزستان» فکر میکنم به این اشاره میکنید، کمی درباره نتایج آن تحقیق بگویید؟بله این مقاله را حدود سال ۷۹ برای مجله قوه قضائیه نوشتم، اکثر قضات هم آن را خواندند، هنوز هم قابل دسترس هست. البته همانطور که گفتم این پدیده استثنا ندارد و کم و زیاد در همه استانها هست، اما در آن مورد که من روی آن کار کردم درباره خوزستان بود. در این منطقه قتل را یاری میکنند یعنی پدر، برادر و پسرعمو دختر را به دلایل مختلفی مانند مسائل ناموسی میکشند. در این موارد مثلا پسرعمو که این کار را انجام میدهد چنین رفتاری را حق خودش میداند. در بسیاری از آن مناطق پسرعمو است که اجازه ازدواج یک دختر را میدهد. به همین دلیل وقتی در آن مناطق میخواهند به خواستگاری دختری بروند سوال میپرسند که «آزاد» است؟
یعنی منظورشان این است که پسرعمویی ندارد که مخالف باشد، اگر گفتند آزاد هست، ادامه خواستگاری را پی میگیرند. بنابراین در همین مورد اخیر در آن منطقه پسرعمویی به خودش اجازه داده که دخترعمو را بکشد، برای اینکه او را حق خودش میداند. موقعی که همین مقاله «نهوه کردن» را نوشتم، دو دانشجوی دختر عرب داشتم، یکی از آنها دختر یک رئیس قبیله بود، برای اینکه آنها بیشتر به این موضوع شناخت داشتند، مقاله را قبل از چاپ به این بچهها دادم و گفتم بخوانید و ایراد بگیرید، خواندند و ایرادهایی گرفتند، بعد از آنها سوال کردم شما با اینکه دختر را بکشند موافق هستید؟ دختر رئیس قبیله گفت، بله، باید بکشیم. البته دختر دیگر مخالف بود. میخواهم بگویم ساختار فرهنگی حتی روی زنان هم در خصوص اقدامی علیه خودشان تاثیر میگذارد. یک اصل دیگری هم بود به نام «فصل»، در این شرایط اگر زن شوهرداری با مرد دیگری دیده میشد، مرد باید زن را بگیرد و یک دختر و یک زن به شوهر اول بدهد. این در آن مناطق است. یا مورد دیگر در شهرهایی دیگر مانند لرستان و کردستان ما مسئله «خون بس» داریم. در این شرایط مثلا اگر درگیری یا قتلی باشد، برای برقرار کردن صلح به خانواده مقتول دختری برای خاتمه دادن به درگیری به بهای خون مقتول داده میشود. میخواهم بگویم قتلهای ناموسی از این نوع نگاه به زن است که شکل میگیرد.بنابراین در چنین شرایطی ما با یک وضع نامطلوب روبهرو هستیم، برای تغییر این وضعیت باید کاری انجام دهیم، شما گفتید فرهنگ عامل اصلی است، برای تغییرش چه باید کرد؟ با نظر افرادی که راه حل این تغییر را در قانون جستوجو میکنند، موافق هستید؟به قول مارکس و انگلس و دیگران، نوآوری و ابزار آن خودش تغییر فکر و فرهنگسازی میکند، حتی یک بار مقام رهبری در سخنرانی اول فروردین سال نود و هفت در مشهد چنین گزارهای به کار بردند که فنآوری و تکنولوژی فرهنگ و سبک زندگی میآورد. بنابراین باید ابزاری استفاده کنیم که از چنین فرهنگی جلوگیری کند، یکی از این ابزارها قانون است، اما این قانون باید به اجرا دربیاید، چرا که قانونی که به اجرا در بیاید فرهنگسازی میکند. از سویی دیگر متاسفانه قانون به دست کسانی وضع میشود که در همین فرهنگ مردسالار و با همین ارزشها و هنجارها بزرگ شدهاند. ببینید؛ در همین اواخر که قانون حمایت از اطفال و نوجوانان را مجدد وضع کردند چیزی حدود ده سال طول کشید، چرا؟ برای اینکه با مخالفت برخی از روحانیون یا نگاههای سنتی رو به رو بوده است و تصویب نمیشد. قانون خوب است، اما زمانی که به اجرا در بیاید، توجه کنید لحظهای که قانون بخواهد اجرا شود مجدد قرار است توسط قاضیای اجرا شود که متاثر از همان رسوبات فرهنگی است، بنابراین اجرای آن سخت میشود. در صورتی که این پروندهها و موارد قانونی باید در دادگاه تخصصی با قضات تخصصی بررسی شود نه یک قاضی که برای محکوم به اعدام حکم صادر میکند، برای یک دختر هم حکم صادر کند.شما از قانون به عنوان یکی از ابزارها نام بردید و برای آن شرط ضمانت اجرا هم گذاشتید، چه ابزارهای دیگری وجود دارد؟بله نباید به قانون بسنده کرد، اگر ارادهای برای فرهنگسازی هست، باید از همه ظرفیتها استفاده کرد، از کتابهای درسی، از ضربالمثلها، از کوچه و خیابانها، از سریالها گرفته تا بالای منبرها، باید یاد بدهیم که کسی حق ندارد دختر را بکشد، نباید خشونت علیه او برقرار کند، این تغییر فرهنگ یکی از ابزارش قانون است، اما قانون به تنهایی کاری از دستش برنمیآید، به عبارتی لازم هست اما کافی نیست.
بگذارید اینگونه بگویم باید از درون خانواده شروع شود، مثلا مادری دختری را بلند نکند که برو برای برادرت آب بیاور در حالی که او خودش میتواند چنین کاری انجام دهد، نگوید حرف برادرت را گوش کن، نگوییم بیچاره دختر به دنیا آورده، نگوییم دختر هم شد بچه، وقتی میگویند زن ناقصالعقل است نتیجهاش همین میشود. وقتش رسیده تفاوتی بین دختر و پسر قائل نشویم، و چون این تفاوت در اعتقاد ریشه دارد، میبینیم که این دخترکشی و قتلهای ناموسی وجود دارد. اگر همه به میدان بیایند آن وقت امیدی هست که این موارد کمتر شود.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- آغاز مازوتسوزی در ۲ کارخانه سیمان یاسوج و مارگون
- پدرم فرزند تو بودن کار راحتی نیست/مادرم بر دستانت بوسه میزنم/ مردم عزیزم چیزی کم نگذاشتید
- پیام تسلیت رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئول کانون بسیج هنرمندان گچساران در پی درگذشت شاعر هماستانی
- گزارش تصویری از مراسم تشییع و خاکسپاری شاعر هماستانی در دهدشت
- مکاتبه تاجگردون با وزیر دادگستری درباره قوانین قاچاق و تعزیرات
- لایحه موضوع دوتابعیتی فرزندان مسئولین چیست؟!/ دلایل تاجگردون برای رای منفی به این طرح
- پیام تسلیت دبیر هیات دولت در پی درگذشت شاعر هماستانی
- پیام تسلیت استاندار اسبق استان های لرستان و کهگیلویه و بویراحمد در پی درگذشت استاد فریدون داوری
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!