رفتارناخوشایند با سرمایه ای به نام محمدرضاحیاتی/از خواندن اخبار حماسی تا تبلیغ تی شرت

رفتارناخوشایند با سرمایه ای به نام محمدرضاحیاتی/از خواندن اخبار حماسی تا تبلیغ تی شرت
افتونیوز _ دایره تنگ صداوسیما و سرمایه‌هایی که به حراج گذاشته می‌شوند! این را می‌توان توصیفی از اقدامات مدیران بالا دستی در صداوسیما دانست که با کج سلیقگی‌های خود تصاویری را رقم می‌زنند که برای مخاطب شوک‌آور است! به تازگی محمدرضا حیاتی گوینده قدیمی خبر که ۴۰ سال است در بخش‌های مهم خبری شبکه یک که از آن به عنوان ویترین معاونت سیاسی سازمان صداوسیما یاد می‌شود فعالیت کرده با یک تصمیم از سوی مدیران صداوسیما که او را ممنوع الکار کرده به فضای مجازی روی‌آورده و کارش به تبلیغ پوشاک در اینستاگرام رسیده است آن هم با همان لحنی که مهمترین اخبار ملی و حماسی کشور را در طول همه این سال‌ها می‌خوانده است. چنین موضوعی واکنش‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی داشته است برخی این اقدام گوینده با سابقه را مذمت کرده و بسیاری دیگر نیز به او حق داده‌اند که با توجه به تصمیم صداوسیما راهی متفاوت را برای ادامه فعالیت‌های خود برگزیند. حیاتی تا همین چند هفته پیش همچنان در اخبار شبکه یک حاضر می‌شد اما یک مصاحبه اینترنتی کار دست او داد. مصاحبه‌ای که در آن به یک خواننده پاپ خارج از ایران ابراز ارادت کرده و گفته بود از طرفداران قدیمی آهنگ‌های این خواننده است. او مدتی بعد از این مصاحبه خود خبر از ممنوع الکاری داد و گفت:«بالاخره ممکن است شخص آقای علی عسگری، مدیر خبر، معاون سیاسی و دیگر دوستان از حرف من ناراحت شده باشند ولی هر حرفی زدم فقط از روی صداقت و حرف دلم و مردم بوده است. از آن روز به بعد تلویزیون نرفته‌ام. تماس گرفتند گفتند فعلا نیایید.‌من هم گفتم چشم. عرض کردم من که بازنشسته شدم و همان موقع هم قبل از دستور شما تقاضا کردم اگر امکان دارد دیگر نباشم.» این گوینده با سابقه صداوسیما گفت:«اگرچه مردم و صداوسیما را دوست دارم و دو سوم عمرم را در صداوسیما گذرانده‌ام. چطوری می‌توانم چنین جایی را دوست نداشته باشم. ولی بالاخره باید روزی دل کند. دو مسئله سال‌ها من را زنده و سر حال نگه داشته است؛ یکی خود رسانه و یکی ارتباطی است که با مردم دارم. هیچ چیز جای این را نمی‌گیرد که با مردم در تماس باشی. من هرجا می‌روم مردم مشکلات‌شان را می‌گویند و فکر می‌کنند من می‌توانم  کاری کنم. من فقط می‌خوانم و بعضی وقت‌ها اشک می‌ریزم.» حیاتی ادامه داد:«تلویزیون خیلی از مجریان و گویندگان خود را از دست داده در حالی که باید از کسانی که روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده است و آن‌ها را به اینجا رسانده استفاده بهینه کند نه این که یک مجری راحت کنار گذاشته شود. خدا شاهد است ظاهر و باطن من همیشه همین بوده است و اصلا روی دیگر ندارم که می‌گویند حیاتی می‌خواهد آن را نشان دهد. در صورتی که اگر می‌خواستم از کار و موقعیتم استفاده کنم، به‌راحتی می‌توانستم. در این سال‌ها در مراسم و همایش‌های مختلف پیش روسای جمهور، ‌وزرا، ‌نمایندگان مجلس و مسئولان بوده‌ام اما هیچ خواسته‌ای نداشتم.» نکته جالب این است که در سال ۹۴ وقتی دوران ریاست محمد سرافراز در صداوسیما بود او طرحی را برای عدم به کار‌گیری نیروهای بازنشسته صداوسیما در دستور کار قرار داد و بسیاری از چهره‌های قدیمی که به ویژه در معاونت سیاسی صداوسیما در بخش‌های مهم فعال بودند را راهی خانه کرد اما حیاتی یکی از معدود نفراتی بود که از این طرح استثنا شد چرا که صداوسیما بر این باور بود که حیاتی به نمادی ملی برای خبرهای این سازمان تبدیل شده است. حالا اما این نماد ملی در پیج‌های اینستاگرامی به تبلیغ پوشاک می‌پردازد! او همچنین درمصاحبه دیگری ممنوع الکاری خود را با کرونا مقایسه کرد و گفت:«من مشکلی با کسی ندارم و ان‌شاءالله این مشکل هم موقتی است. باید با خیلی از مسائل روز کنار آمد. با مسائل دائمی هم باید کنار آمد؛ همان‌طور که می‌گویند با کرونا باید کنار آمد با خیلی از مسائل دیگر که دائمی است هم باید کنار آمد.» با این حال شاید حضور در تبلیغات اینستاگرامی بعد از آن بوده که او سیگنالی از جام جم دریافت کرده که باید برای همیشه با استودیو طبقه همکف ساختمان شیشه‌ای و اجرای اخبار خداحافظی کند. > گوشه‌ای از مدیریت سرمایه انسانی دایره تنگ مدیران صداوسیما البته تنها شامل حیاتی نشده و پیش از این نیز چهره‌های مختلفی بوده‌اند که سراز جاهایی درآورده‌اند که طبیعتا با ماهیت کار آنها در صداوسیما همخوانی ندارد. محمود شهریاری دیگر مجری برنامه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی صداوسیما بود که توانسته بود برنامه‌ها را به نحوی جذاب اجرا کند اما او نیز بارها و بارها ممنوع‌التصویر شد تا اخباری درباره اجرا و آواز خوانی او در عروسی‌ها شینده شود و این اواخر نیز مطالبی در اینستاگرام خود منتشر کرد که نشان داد ممنوع التصویری تنها فایده‌ای که داشته اینکه راه او را به طور کلی  از تفکرات مدیران مستقر در جام جم جدا کرده است. نکته مهم این است که درواقع چنین اقداماتی از سوی صداوسیما یک نکته را برجسته می‌کند اینکه آنچه کارمندان این رسانه می‌گویند تنها ظاهری است و در عمل هرچه می‌گویند از سوی مدیران بالا دست برای آنها نوشته می‌شود تا روخوانی شود، این موضوع خواسته یا ناخواسته یک امر مهم و البته تلخ را به مخاطب ارائه می‌دهد که در واقع کارمندان رویه و افکار رسانه ملی را قبول ندارند. در همین زمینه یک خبرنگار با سابقه صداوسیما از اینکه برخی از همکارانش این روزها در شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای خارج از ایران فعالیت می‌کنند اظهار ناراحتی کرده بود. مرتضی غرقی خبرنگار شبکه خبر و مجری برنامه «بدون مرز» در حساب کاربری خود در توئیتر با انتشار تصویری از احمد صمدی، خبرنگار سابق صدا و سیما در شبکه فارسی زبان ایران اینترنشنال، از پدیده مهاجرت مجریان و خبرنگاران صدا و سیما به شبکه‌های فارسی زبان خارجی ابراز تاسف کرد. جالب آنکه طبیعتا این خبرنگاران باید در چنین رسانه‌هایی عکس مواضعی که در صداوسیما داشتند را ابراز کنند بنابراین در چنین شرایطی تنها موضوعی که مطرح می‌شود این است که به دلیل مسائل مالی است که حیاتی سر از تبلیغ تیشرت درمی‌آورد و آن یکی به رسانه‌های خارج از کشور می‌رود. البته موضوع تنها به پول هم ختم نمی‌شود. افکار بسته، نفوذ لابی‌های مختلف در صداوسیما و اینکه اساسا در این سازمان هرکس زور بیشتری داشته باشد آنتن بیشتر و مزایای بهتری به او می‌رسد نیز بارها از سوی کارمندان صداوسیما مطرح شده است. در این مورد می‌توان مزدک میرزایی گزارشگر فوتبال را مثال زد که سال‌ها در این عرصه در صداوسیما تجربه کسب کرد و برای خودش نامی دست‌و پا کرده و طرفدارانی نیز در میان علاقه‌مندان فوتبال دوست صداوسیما داشت اما در نهایت آنطور که خودش گفت تبعیض‌ها را برنتابید تا لندن‌نشین شود و به یک تلویزیون فارسی زبان ماهواره‌ای برود. او توجه‌های تبعیض آمیز مدیران صداوسیما به کارمندان خود را دلیل مهاجرت به خارج از کشور دانسته بود. گفته می‌شود مزدک میرزایی طرح‌های مختلفی را به مدیران صداوسیما می‌داده اما آنها موافقت نمی‌کردند. > مدیران همیشه گلایه مند! جالب آنکه همواره مدیران ارشد صداوسیما گلایه می‌کنند که کمبود بودجه دارند و نیاز است دولت به این سازمان بیشتر کمک کند! اما وقتی تدبیر درباره سرمایه انسانی این سازمان وجود ندارد و نتیجه آن را به طور عیان می‌توان دید آیا تدبیر درباره سرمایه مالی در این سازمان وجود دارد؟ آیا وقتی به همین سادگی چهره‌هایی که سال‌ها در صداوسیما آموزش دیده اند، آزمون و خطا کرده‌اند را با کوچک‌ترین اتفاق از خود می‌رانند و راهی اینستاگرام یا لندن می‌کنند از این ساده‌تر سرمایه‌های مالی را هدر نمی‌دهند؟ به نظر می‌رسد صداوسیما به یک اصلاحات ساختاری نیاز دارد همچون برخی دیگر از سازمان‌های  کشور! مهمترین هنر یک مدیر بهره‌گیری درست از سرمایه‌های انسانی است که در اختیار او قرار گرفته است اما در صداوسیما چنین امری دیده نمی‌شود و نتیجه آن کاهش کیفی مخاطب است. مدیران سازمان  هر از گاهی با اعلام اینکه شبکه‌های صداوسیما ۹۰ درصد بیننده دارند بر این موضوع تاکید دارند که صداوسیما همچنان در هیبت رسانه ملی است و مخاطبان بسیاری دارد. فارغ از اعدادی مانند ۹۰ درصد که چقدر جای بحث دارد موضوع مهم دیگر اعتماد مخاطب به یک شبکه است. شاید بسیاری همچنان به رسم عادت برنامه‌های صداوسیما یا اخبار آن را دنبال کنند اما چند درصد از آنها به آنچه می‌بییند و می‌شنوند اعتماد می‌کنند؟ آنهم وقتی می‌بییند که برجسته‌ترین کارمندان صداوسیما پشت و جلوی دوربین آدم‌های متفاوتی هستند و هرجا این تفاوت احراز شود با یک تلفن ورود آنها به جام جم ممنوع می‌شود! 
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها