وجوب و وجود تیم رسانه ای و هواداران مجازی به منظور تبلیغات و اطلاع رسانی، نیاز سیاسیون، لازمه ی کار سیاسی و البته نیازمند صرف هزینه و بالاتر و مهم تر از همه اینها نظارت و کنترل اوضاع از سوی فرد بالادستی است. منازعات سیاسی مجازی در کهگیلویه شاید متفاوت از دیگر دیار باشد به گونه ای که بعضاً فعالین مجازی و حتی خبری و تحصیل کردگان و مدعیان دانش و اندیشه اش عاری از سواد رسانه ای و تحصیلی هستند که منجر به گاف زدن می شوند که باز دودش به چشم همگان میرود و شرمساری آن برای فرد بالادستی و اصطلاحاً لیدر و رهبر جریان سیاسی می ماند. خطا، سهو و اشتباه، طبیعی و جزء لاینفک هر کاری است اگرچه از آنانکه ادعایشان بیشتر است بیشتر انتظار میرود اما اهل علم و دانش و فضل و تواضع و اصالت، نیک می دانند که به محض رؤیت و اثبات اشتباه (گاف و سوتی) می بایست اذعان و اقرار به خطای خویش نموده و کمترین پیامد آن طلب عفو و پوزش است چرا که: 《العذر عند الکرام الناس مقبول.》 اما ناآگاهان و جاهلان با توجیهات غلط و آسمان ریسمان بافتن بر اشتباه خویش اصرار دارند که شوربختانه مصداق عذر بدتر از گناه می شوند. در تازه ترین مطالب منتشره در این فضای بی در و پیکر مجازی، سایتی گمنام از خانه های تیمی تخریب گر نماینده فعلی کهگیلویه به قول خودش پرده برداشته است که اگرچه همچون گذشته که کمر به تخریب نماینده پیشین بسته بود و هر روز مطلب واهی می نگاشت اما ارزش پاسخگویی نداشتند این بار هم مطلبش ارزش مطالعه و پاسخ ندارد اما ذکر نکات و طرح سوالاتی را ایجاد و ایجاب می نماید. نکند خدای ناکرده اشتباه فاحش نماینده فعلی برای عضویت در کمیسیون انرژی ماحصل مشاورت چنین اشخاصی بوده باشد؟ بر فرض محال و غیر ممکن وجود خانه های تیمی علیه نماینده فعلی، چه کار شاق، خلاف عرف و اخلاقی انجام داده اند؟ البته اذعان می کنم به وجود بلامنازع گفتمان انتقاد و مطالبه گری، چرا که باید بدانند در حکومت امروز با دوران ۱۶ ساله تفاوت های اساسی وجود دارد. آیا انتقاد فردی در دهدشت آنهم در گروه واتساپی باعث عدم ورود آقای موحد به کمیسیونی خاص و تأثیرگذار شده است؟ آیا اینگونه برخورد با مخالفین و منتقدین، نشانه ی ضعف، عصبانیت، دستپاچگی، سردرگمی و عدم وجود خوراک رسانه ای ناشی از ضعف عملکرد نماینده نیست؟ آیا در ۴ سال گذشته توپخانه مخالفین سردار هاشمی بصورت ۲۴ ساعته فعال نبود؟ صدالبته بهترین پاسخ به چنین افتضاحات رسانه ای سکوت است. از سویی دیگر، فرد دیگری از حامیان چشم و گوش بسته ی سید محمد موحد، یکی از مخالفان و منتقدان جریان سیاسیِ متبوعِ خویش را صرفاً به جهت مخالفت علنی با مراد خویش و نوشتن مطالب و مقالات انتقادی، معلوم الحال خطاب کرده است!!! عجیب تر اینکه خود را هم معلوم الحال دانسته است !!! چراکه به نظر میرسد معلوم الحال از نگاه وی معنای دیگری دارد که فرهنگ نامه های معین، دهخدا، عمید و... از درکش عاجز و متاسفانه غافل ماندند و آن عبارت از این است که: شخصی در اتخاذ موضع سیاسی شفاف، ثابت قدم، پایدار، وفادار و متشخص باشد. به عبارت عامیانه؛ چون طرف موضع سیاسی مشخصی دارد پس حالش معلوم است. "قابل توجه دکتر حداد عادل" به راستی چه باید کرد؟، تکلیف چیست؟ و اینان کیانند؟ در نگاه اول آنچه به ذهن متبادر می شود این است: ضرب المثل معروف ((بادمجان دور قاب چین)) و شخصیت معروف جان نثار در فیلم شب های برره. آنان مشق خودشان را نوشته و می نویسند اما لاجرم منِ مخاطب یک تکلیف دارم و مراد این مریدان نیز تکلیف دیگری. من نوعی که از کنارشان می گذرم و دعایشان می کنم. اما با نماینده ام در مجلس شورای اسلامی نیز سخنی دارم. جناب آقای سید محمد موحد یا دستور دهید اینان را با تشکیل دوره های ضمن خدمت بر فهم و بینش و سوادشان بیفزایند و یا با پرداخت تمام و کمال دستمزدشان، از دور و بر خویش بِرَهان. والسلام. من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال سید حسین رهی   یادداشت نظر نویسنده است انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی ازآن نیست