در خبرها آمده بود که شهردار قبلی دهدشت اندکی بعد از کنار رفتن از شهرداری به عنوان قائم مقام سازمان آب و فاضلاب استان معرفی شد. جابجایی، ارتقاء و یا عکس آن عزل و سقوط در عرصه مدیریتی کشور امری طبیعی است ولی آنچه محل بحث در این مطلب خواهد بود رویه رفتاری گروه کثیری از مدیران در کشور و بویژه استان است که از مجموع ویژگی های مدیریتی تنها دارای یک فاکتور الحاقی هستند و آن فاکتور هم‌چرخش های مدام به سمت صاحبان و تصمیم گیرندگان قدرت در موسم های مختلف است. برای آن که سریع بر سر اصل مطلب برسیم مجبورم همین نمونه آقای شهردار را توضیح بیشتری بدهم. اسفندیار برخه خود را یک اصلاح طلب می داند که به محمود منطقیان نزدیک بوده است و با حمایت و لابی منطقیان بعد از ناکامی در دوره قبل شورا در این دوره به شهرداری دهدشت رسید . این در حالی است که برخه در دوران‌نمایندگی بزرگواری از این نماینده اصولگرا حمایت کرده بود. برخه در دور دهم هم موضعی که نشان دهد وی با عدل هاشمی پور نیست از خود بروز نداد و در این انتخابات از سید محمد موحد حمایت کرد و هیچ تردیدی نیست در این قائم مقامی که معمولا در چارت رسمی سازمان ها نیست مورد حمایت نماینده کهگیلویه بوده است. در این تصویر بدرستی عمق نگرش و رفتارهای سیاسی که از آن با عنوان‌"چرخش های موسمی" می توان یاد کرد دیده می شود. مدیرانی که فارغ از هر کارنامه، عملکرد و پاسخگویی راجع به نحوه مدیریت و دست آورد خود صرفا بواسطه یک چرخش و نزدیکی به افراد و احیانا تدارک شام و ناهاری همیشه بر مسند مدیریت هستند. اینکه مدیر از سوی نماینده حمایت شود اگر چه طبق تعارفات قانون به دخالت قوا در کار همدیگر تعبیر می شود و از قبل عملکرد مدیر نیز نماینده بعدها هیچ مسئولیتی نمی پذیرد اما در ساختار سیاسی ایران امری طبیعی است و بر نفس حمایت نماینده از برخه و یا هر کس دیگر قصد بحث و اظهار نظر در این مقال نداریم. اما آنچه که جای تامل و بررسی دارد حمایت از هر مدیری بدون از عملکرد و کارایی است که سبب شده شده است مدیران بدون از نگرانی نسبت به توانمندی و شایستگی با هزینه کرد برای نماینده مورد نظر خود با اتکا به فرصت هایی که قانون و کرسی مدیریت در اختیار آنها نهاده است خود را نه تنها حفظ که ارتقا نیز می دهند. این موضوع دو اتفاق را با خود به همراه دارد اول آنکه این افراد دیگران را هزینه خود می کنند و با استفاده از قدرت و نفوذ نزدیکی و رابطه ای خود ارتقا و حفظ خود را مطالبه بخش وسیعی از مردم جا می زند و دوم‌ هم این باور برای نماینده شکل میگرد که با این حمایت برای گروه وسیعی کاری انجام داده است و بی منت شده است. در حال حاضر نیز اکثر مدیران مستقر مدعی اند که از موحد و روشنفکر حمایت کرده اند که اولا در صداقت آنها شک وجود دارد چرا که آنها از طریق کانال های دیگری به این جایگاه رسیده بودند و در ثانی این موضوع احتمالا برای آنها مصونیت پاسخگویی در نزد برخی مجیزگوها و پادوهای بیسواد مجازی پدید خواهد آورد. مجیزگو ها که با توهم کار گروهی و تشکیلاتی به صورت هماهنگ توئیت می کنند و هر کاری که مورد تایید نماینده شان باشد را لایک می زنند. گلبونگ