قلدری، خشونت و فقر روایتی از نزاع های دست جمعی در استان

قلدری، خشونت و فقر  روایتی از نزاع های دست جمعی در استان
تحریریه اجتماعی افتونیوز _ خشونت و پرخاشگری یک معضل اجتماعی در جوامع ما به شمار می رود که بر زندگی هزاران نفر در هر سال تأثیر می ‌گذارد و خشونت ‌های شدید علیه جان و مال افراد باعث ایجاد ترس در جامعه شده است. در روزهای اخیر در اخبار شاهد به قتل رسیدن دانشجوی دندان پزشکی در نزاع خیابانی بودیم و این اتفاق تلخ نشان داد بار دیگر نشان داد باید برای حل نزاع های دست جمعی که ریشه فرهنگی دارد چاره اندیشی کرد. نزاع نوعی بی نظمی در روابط اجتماعی میان افراد و گروه ها است که یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد محسوب می شود. این مسئله پیامد های اجتماعی گوناگونی را در بر داشته که از مهم ترین آن ها می توان به کاهش ابعاد گوناگون امنیت در استان شده است. نتایج یک پژوهش در استان کهگیلویه و بویراحمد نشان می دهد: جوانان، مردان، مجردها، روستائیان و افراد دارای پایگاه اقتصادی پایین، به میزان بسیار بالایی در نزاع های دسته جمعی شرکت داشته اند؛ افراد دارای تحصیلات زیر دیپلم و بی سواد ۶۴ درصد نزاع های جمعی را به خود اختصاص داده اند. بیشتر نزاع ها در روستاها رخ داده و در شهرها نیز اکثر نزاع ها در معابر عمومی شهر رخ داده اند. در ارتباط با زمینه های بروز درگیری بین گروه ها، مسائل ملکی- زراعی بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند و بعد از آن نیز شوخی ها و بی احترامی های کلامی، مسائل مالی، اختلافات قدیمی، ناموسی، خانوادگی و... در رتبه های بعدی قرار داشته اند. همچنین اکثر سلا ح های مورد استفاده از نوع سرد بوده اند؛ از نظر حجم جمعیت شرکت کننده در نزاع، بیشترین نزاع ها مربوط به نزاع های با ۳ تا ۱۰ نفر شرکت کننده بوده است، در ۴۲/۳ درصد از پرونده ها سابقه درگیری وجود داشته است که از این میزان تنها ۴۰/۹ درصد به مراجع قضایی و انتظامی مراجعه داشته اند و در ۳۶/۳۶ درصد نیز ریش سفیدان وساطت کرده اند. ۷۵ درصد از طرفین درگیر هیچ گونه نسبت خویشاوندی اعم از سببی و نسبی نداشته اند، اما بیشتر افراد غیرخویشاوند (۶۹/۲ درصد) سابقه آشنایی با همدیگر داشته اند. در نهایت نیز در ۳۲/۷ درصد از پرونده ها طرفین درگیری به یکدیگر رضایت داده اند و بیشترین حکم صادر شده از طرف مراجع قضایی جریمه نقدی به حساب دولت بوده است. ناصر محمدی فعال اجتماعی در گفت و گو با افتونیوز معتقد است این معضل در حد تقریباً بالایی نسبت به میانگین سطح کشور در استان مشاهده می شود که با توجه به جمعیت جوان استان شیوع اینگونه عادت و درگیری ها می تواند علاوه بر خسارت جانی و مالی غیر قابل جبران، روحیه پرخاشگری، خشونت و انتقام را تقویت کند که این امر بطور کلی آسیب های فراوانی را به دنبال خواهد داشت. وی در ادامه می افزاید: روح قبیله گرایی و تعصبات طایفه ای از جمله عوامل تشدید منازعات است. علیرضا اوحدی نیا فرهنگی و فارغ تحصیل جامعه شناسی بر این باورست خرده های های نادرست در سطح استان سبب اینگونه آسیب ها شده است وی معتقد است دلیلی ندارد همه به همه فرهنگ بومی خود فخر و افتخار کنیم برخی خرده فرهنگ ها کارکردی برای دنیای امروز ندارد و به اصطلاح خرده فرهنگ بازدارنده هستند و تناسب چندانی با جهان امروز ندارند و باید حذف گردند وی اضافه می کند : باید با نگاهی آسیب شناسانه به استقبال این آسیب های اجتماعی رفت تا بتوان برای حل آنها چاره اندیشی کرد. علل اجتماعی: حاشیه ‌نشینی گسترده و مهاجرت روستائیان به شهرها، کسب شهرت در بین خانواده‌ ها و همسالان، فعال بودن جمع ‌های دوستان در مناطق حاشیه شهر، وجود طوایف مختلف در شهر خرم‌آباد، وجود جمعیت شناور و غیربومی که از این تعداد ۷۰ الی ۷۵ درصد روستایی هستند که جهت کسب ‌وکار به شهر مسافرت می ‌کنند، چرای دام ‌ها در اراضی متعلق به غیر، نقش زنان در تحریک به نزاع و عدم آموزش توسط نهادهای فرهنگی. همچنین درخصوص علل اجتماعی می توان به عدم تعامل و همکاری بین ادارات و نهادهای فرهنگی اجتماعی در راستای پیشگیری از نزاع دسته جمعی، عدم همکاری باریش سفیدان و بزرگان طایفه در راستای پیشگیری از درگیری‌ های دسته جمعی، ناسازگاری برخی افراد با شرایط و تغییرات به وجود آمده در سبک زندگی، محرویت های آموزشی اعم از صداوسیما، مطبوعات و آموزش‌ و پرورش در برخی مناطق اشاره کرد. علل اقتصادی: فقر شدید مالی در مناطق روستایی بعضی مناطق شهری، بیکاری، فقر مالی، فاصله طبقاتی در بین اقشار مختلف جامعه، تورم و مشکلات اقتصادی در سطح کلان، سخت بودن شرایط سازگاری نوجوانان و جوانان با سنت ها بطوریکه برخی توان کارهای کشاورزی و دامداری را نداشته و یا با سبک زندگی سنتی سازگاری ندارند، مشکلات اداری مربوط به اسناد زمین و یا منزل مسکونی، کلاهبرداری برخی افراد که منجر به مشکلات اقتصادی و در پی آن درگیری و نزاع می شود، توسعه‌ نیافتگی اقتصادی، عدم وجود کارخانه‌ها صنعتی در استان، نبود فرصت ‌های شغلی برای جوانان بومی، نیازهای شدید مالی در روستاها و مناطق محروم شهری، فقر اقتصادی که به دنبال آن فقر فرهنگی و اجتماعی خواهد آمد، عدم اشتغال جوانان، مشاغل کاذب و کم درآمد، اختلاف درخصوص مسائل کاری، داشتن مشکل در تصمیم ‌گیری‌ های مادی، محرومیت های اقتصادی، تورم و گرانی ‌های اخیر، بلاتکلیف بودن جوانان و نوجوانان در خصوص ادامه زندگی، توزیع ناعادلانه پول و اعتبار در بین اقشار مختلف جامعه، عدم توجه به اقشار کم درآمد، عدم مدیریت در بخش کشاورزی و دامداری، درآمد ناکافی، اختلاف طبقاتی، مشکلات اقتصادی و معیشتی در جامعه، بیکاری و نبود امکانات اولیه زندگی، اختلافات مالی، پایین بودن امید به زندگی با توجه به منبع درآمد و ... علل روانشناسی: این علل شامل تجرد، حس استقلال ‌طلبی، بزرگ منشی، غرور کاذب، هیجانات دوران بلوغ (غلبه احساس باعقل)، افسردگی و ناامیدی در این دوران به دلیل نرسیدن به ایده‌ آل های شخصی، ضعف در پذیرفتن مسئولیت ‌های اجتماعی، ضعف در قیود و پایبندی به گروه‌ های اجتماعی، ضعف خانواده‌ ها در الگوهای صحیح و اصولی تربیتی فرزندان، قانون گریزی، عقده حقارت، سرکوبی و ناکامی، عجول بودن و شتاب ‌زده عمل کردن و احساس حقارت در بین بعضی از جوانان ونوجوانان است.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها