چرا عارف بر لاریجانی اولویت دارد؟

چرا عارف بر لاریجانی اولویت دارد؟
افتونیوز _ در میان گمانه‌زنی‌های انتخاباتی، نام محمدرضا عارف هم پررنگ دیده می‌شود؛ کسی که در سال ۹۲ خود را به‌عنوان یکی از شانس‌های نخست ریاست‌جمهوری مطرح کرد و توانست تا لحظه انصرافش، سرمایه اجتماعی درخور توجهی به دست آورد، برای انتخابات ۱۴۰۰ هم به نظر می‌رسد شانس کمی نداشته باشد؛ خاصه آنکه اگر اصلاح‌طلبان در مباحثات انتخاباتی خود، بر سر او به اجماع برسند. به گزارش افتونیوز به نقل از شرق جبهه اصلاحات بعد از انتقادهایی که به عملکرد دولت روحانی شد، تا این لحظه به این نتیجه رسیده است که دیگر نمی‌توان با نامزد غیراصلاح‌طلب وارد انتخابات شد؛ موضوعی که البته هنوز حزب کارگزاران سازندگی آن را نپذیرفته است. در این بین، اگر قرار باشد اصلاح‌طلبان با نامزد کاملا اصلاح‌طلب وارد انتخابات شوند، عارف که حتی سابقه معاون‌اولی رئیس دولت اصلاحات را نیز در کارنامه دارد، می‌تواند گزینه مناسبی باشد. از   وزارت  پست  و  تلگراف  و  تلفن  تا  معاون‌اولی  دولت اصلاحات محمدرضا عارف قبل از انقلاب در زمینه برگزاری جلسات مذهبی در دوران دانشجویی در دانشگاه تهران نقش داشته ‌است. او در سال ۱۳۵۴ از سوی کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک دستگیر شد. عارف بین سال‌های ۵۴ تا ۵۹ در انجمن‌اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا عضو رسمی بوده و فعالیت می‌کرد. او بین سال‌های ۵۹ تا ۶۰ معاون شرکت مخابرات بود و از ۶۱ تا ۶۲ سرپرست شرکت مخابرات شد. در همین سال‌ها، معاونت آموزشی و معاونت دانشجویی وزارت فرهنگ و آموزش عالی را نیز بر عهده داشت. علاوه بر این، قائم‌مقامی وزارت فرهنگ و آموزش عالی و معاون آموزشی در سال‌های ۶۲ تا ۶۳ نیز در کارنامه ‌او دیده می‌شود. عارف از سال ۷۳ تا ۷۶ رئیس‌ دانشگاه تهران بود و در دولت اول سید‌محمد خاتمی نیز به‌عنوان وزیر پست، تلگراف و تلفن فعالیت کرد و بین سال‌های ۷۹ تا ۸۰، پس از ادغام سازمان برنامه‌و‌بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی، اولین رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور بود. او در دولت دوم خاتمی نیز به سِمت معاون‌اولی رئیس‌جمهور منصوب شد و تا پایان کار دولت اصلاحات این مسئولیت را بر عهده داشت. عارف رئیس هیئت‌مدیره بنیاد باران و یکی از اعضای اصلی بنیان‌گذار حزب مشارکت است. او اکنون علاوه بر داشتن سِمت استادی در دانشکده برق دانشگاه صنعتی‌ شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران بوده و از سال ۸۱ تا‌کنون نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده ‌است. قصد   حضور   در   انتخابات  ۸۴ محمدرضا عارف بعد از پایان کارش در دولت اصلاحات، می‌خواست در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد شود که به گفته خود، به‌دلیل جلوگیری از انشقاق میان اصلاح‌طلبان، حتی قصدش را علنی نکرد: «در آن زمان من معاون‌اول بودم و به‌طور طبیعی معاونان اول کاندیداهای بالقوه برای انتخابات ریاست‌جمهوری هستند. در بخش‌های‌ مختلف هم کار کرده بودم و برای مدیریت کشور آمادگی داشتم؛ اما هنگامی که احساس کردم قرار است به این فضا دامن بزنم، از ورود به چنین فضایی خودداری ورزیدم و حتی نگذاشتم مسئله کاندیداتوری‌ام مطرح شود». البته عارف در گفت‌وگوی دیگری علت حضورنیافتنش در انتخابات ۸۴ را حضور اکبر هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات عنوان کرده بود. درخواست ناکام احمدی‌نژاد برای استمرار معاون‌اولی  عارف وقتی محمود احمدی‌نژاد در سال ۸۴ پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری شد، گویا از عارف به‌طور جدی درخواست کرد معاون‌اول دولتش باشد. عارف در این زمینه گفته بود: «خیلی جدی به این مسئله [معاون‌اولی] اعتقاد داشتند؛ البته باید بگویم ایشان را بسیار خوب می‌شناختم، ولی باید بگویم کنار‌کشیدنم سیاسی نبود، بلکه به این دلیل بود که من اهل اجماع و مشورت و خرد جمعی هستم، اما آقای احمدی‌نژاد به‌هیچ‌وجه به این مسائل پایبند نبود و بیش از هر چیزی به نظر شخصیشان اعتقاد داشتند و همین مسئله موجب می‌شد نتوانم با ایشان همکاری کنم. با توجه به این شرایط، امکان نداشت بتوانیم با همدیگر کار کنیم؛ چرا‌که دو منش کاملا متفاوت اجرائی داشتیم». انتخابات  مجلس   هشتم عارف در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی نیز بنای حضور داشت که در نهایت در اعتراض به ردصلاحیت اصلاح‌طلبان از ادامه رقابت انصراف داد. حتی در آن انتخابات از او به‌عنوان نفر اول فهرست انتخاباتی ائتلاف اصلاح‌طلبان نام برده می‌شد. عارف در گفت‌وگویی درباره انصرافش از آن انتخابات، به خبرگزاری «ایلنا» گفته بود: «حضور من در انتخابات به خواست دوستان بود؛ به عبارت دیگر دوستان به این جمع‌بندی رسیده بودند که باید در انتخابات حضور داشته باشم و سرلیست انتخابات در تهران شوم. با توجه به این خواست و نگاه مبتنی بر خرد جمعی، از خواست دوستان تمکین کردم، اما هنگامی که دیدم روند موجود، روندی نیست که من بتوانم بر آن اساس عمل کنم، از انتخابات کناره‌گیری کردم». قصد   حضور   در   انتخابات   ۸۸ عارف در انتخابات پرحاشیه ۸۸ نیز بنای حضور در انتخابات را داشت که با ورود سید‌محمد خاتمی به عرصه انتخابات، از صحنه بیرون رفت که البته در نهایت خاتمی نیز به نفع میرحسین موسوی از ادامه حضور در انتخابات منصرف شد. خود عارف در این زمینه به خبرگزاری «ایلنا» گفته بود: «تا قبل از اینکه رئیس دولت اصلاحات کاندیدای ریاست‌جمهوری بشود، کاندیدا بودم، اما هنگامی که ایشان آمدند، ریاست ستادشان را بر عهده گرفتم». کاندیداتوری  در   انتخابات   ۹۲ و   ریاست  شورای  عالی در انتخابات ۹۲ محمدرضا عارف رسما وارد انتخابات شد و به نظر می‌رسید بنای ماندن در صحنه را دارد؛ زیرا از یک سو صلاحیت هاشمی‌رفسنجانی از سوی شورای نگهبان احراز نشده بود و از سوی دیگر به‌جز عارف نامزد شاخص اصلاح‌طلب دیگری وجود نداشت. حضور عارف در انتخابات توانست بخش زیادی از سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را به صحنه بیاورد و بعد از حواشی انتخابات ۸۸ و تأیید صلاحیت معاون‌اول خاتمی، حدس‌ها و گمان‌ها بر پیروزی او در انتخابات بسیار بالا بود تا آنکه اجماع اصلاح‌طلبان بر حسن روحانی قرار گرفت و عارف چهار روز مانده به انتخابات، نه به نفع روحانی بلکه صرفا انصراف داد که گفته می‌شود آن هم به درخواست محمد خاتمی بوده است. او در نامه استعفایش نوشته بود: «غروب دوشنبه بیستم خرداد‌ماه، مرقومه‌ای از جناب آقای سید‌محمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌‌جمهوری به مصلحت ندانسته‌اند. از آنجا که از ابتدای ورودم به عرصه انتخابات بارها بر موضع تمکین از اجماع با محوریت جناب آقای خاتمی تأکید نموده‌ام و همچنین براساس منشور اخلاق انتخاباتی منتشر‌شده توسط این‌جانب، خود را متعهد به رعایت اخلاق و انجام تعهداتم می‌دانم؛ لذا با عنایت به ‌نظر صریح جناب آقای خاتمی و تجارب انتخابات دو دوره گذشته ریاست‌جمهوری، انصراف خود را از ادامه رقابت‌های انتخاباتی اعلام می‌دارم. خلق صحنه‌های به‌یاد‌ماندنی توسط شما مردم سربلند در دوره فعالیت‌های انتخاباتی‌ام، عامل مؤثری برای حرکت در مسیر تحقق حماسه سیاسی و نشانی از شکل‌گیری یک پایگاه و سرمایه بزرگ اجتماعی است. این‌جانب گذشتن از حق خویش به نفع ملت بزرگ و ایران سربلند را مصداق روشن اصلاح‌طلبی واقعی می‌دانم. از آنجا که اعتقاد دارم شرکت در انتخابات، هم حق و هم تکلیف است، از مردم همراه سرافراز ایران صمیمانه می‌خواهم با حضور پر‌شور در انتخابات ۲۴ خردادماه، عزت و بقای جمهوری اسلامی و عظمت ایران و خلق حماسه سیاسی را تداوم بخشند. در پایان از همه مردم عزیز کشورم برای همراهی بزرگوارانه‌شان تشکر می‌کنم و اعلام می‌دارم در همه شرایط در کنارشان خواهم ماند». ابراهیم اصغرزاده چندی پیش در گفت‌وگوی درباره علت اجماع اصلاح‌طلبان بر سر روحانی گفته بود: «آقای هاشمی در انتخابات سال ۹۲ نقش مهمی ایفا کرد. او توانست سرمایه اجتماعی بالایی را به انتخابات تزریق کند. او بعد از رد‌صلاحیتش از جانب شورای نگهبان، این سرمایه اجتماعی را در مذاکره با اصلاح‌طلبان روی میز گذاشت و اصرار کرد فقط باید از آقای روحانی حمایت کرد و زیر بار حمایت از آقای عارف نرفت. در واقع اصلاح‌طلبان با آقای هاشمی ائتلاف کردند، نه با آقای روحانی. تصوری هم که اصلاح‌طلبان از وضعیت سیاسی آن زمان داشتند، این بود که مشکل اصلی کشور پرونده هسته‌ای است و به دلیل آنکه آقای روحانی سابقه خوبی در این عرصه داشت، به ‌نظر می‌رسید می‌تواند پرونده هسته‌ای را به‌خوبی پیش ببرد. به دلیل این موارد اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کردند...». در همان سال و برای امر انتخابات، شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان (شعسا) هم تشکیل شد؛ شورایی است که اعضای آن متشکل از افراد و تشکلات جریان‌های اصلاح‌طلب بود و هست. شورای ‌عالی در ابتدا کار خود را معطوف به انتخابات می‌دانست و عارف هم رئیس آن شورا شد، اما بعدها اعضای این شورا که شخصیت‌ها و احزاب اصلاح‌طلب بودند، به این نتیجه رسیدند که این شورا می‌تواند در بزنگاه‌های مهم، موضع‌گیری سیاسی هم داشته باشد. رد   پیشنهاد   وزارت  در  دولت روحانی پس از تشکیل دولت یازدهم، روحانی در مقام رئیس‌جمهور، وزارت علوم و وزارت ارتباطات را به عارف پیشنهاد داد که عارف هیچ‌یک از این دو مسئولیت را نپذیرفت. حسن رسولی، از نزدیکان عارف، درباره این موضوع گفته بود: «در عرف اداری نیز پسندیده نیست وقتی کسی نفر دوم یک دولت است، مسئولیت یک وزارتخانه را بر عهده بگیرد؛ مانند این است که یک دولت اصولگرا روی کار بیاید و به آقای احمدی‌نژاد که هشت‌ سال رئیس‌جمهور بوده، پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی را بدهد. اگرچه اشکالی ندارد، ولی عرف آن را نمی‌پذیرد». ورود   به   مجلس با   لیست   امید عارف بعد از تشکیل دولت روحانی، درخواست معاون‌اولی دولت را که از سوی حسن روحانی مطرح شد، رد کرد و دو سال بعد در انتخابات مجلس دهم ثبت‌نام کرد که توانست با یک لیست ائتلافی به نام «امید» که مورد حمایت همه‌جانبه محمد خاتمی بود، با کسب یک‌میلیون‌و‌۶۰۸هزار‌و ۹۲۶رأی به‌عنوان نفر اول تهران وارد مجلس شود. او در مجلس تلاش کرد آرای نمایندگان برای ریاست‌ مجلس را از آن خود کند که علی لاریجانی مانع تحقق این خواسته شد و حتی برخی اعضای لیست امید که با سرلیستی عارف توانسته بودند وارد مجلس شوند، به لاریجانی رأی دادند. عملکرد لیست امید در مجلس مورد انتقاد بخشی از رأی‌دهندگان و نیروهای سیاسی قرار گرفت؛ زیرا مشکلی که وجود داشت، آن بود که برخی نفرات لیست بعد از ورود به مجلس خود را متعهد به برنامه‌های فراکسیون امید نمی‌دانستند و عملا صرفا از نام اصلاحات برای رأی‌آوری استفاده کردند و به‌محض ورود به مجلس، به خاستگاه سیاسی خود یعنی اصولگرایی نزدیک شدند. البته این انتقاد بعدها از سوی خود عارف نیز بارها مطرح شد که ورود با نامزدهای غیراصلاح‌طلب به انتخابات درست نیست. ‌انتخابات   مجلس   یازدهم برخلاف برخی پیش‌بینی‌ها، عارف در انتخابات مجلس یازدهم وارد نشد. در آن انتخابات که بسیاری از اصلاح‌طلبان سرشناس ردصلاحیت شدند، در شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان مقرر شد که اصلاح‌طلبان لیستی ارائه نکنند. البته گفته می‌شد عارف موافق ارائه لیست بود، اما به نظر اکثریت اعضای شورا احترام گذاشت و مخالفتی با تصمیم نهایی نکرد. عارف بعد از انتخابات مجلس یازدهم از ریاست شورای عالی استعفا داد تا بیش از پیش این گمانه‌زنی تقویت شود که او خود را برای انتخابات۱۴۰۰ آماده می‌کند. انتخابات  ۱۴۰۰ محمدرضا عارف با توجه به آنکه اولا در انتخابات مجلس یازدهم حاضر نشد و ثانیا بعد از انجام فرایند انتخابات از مسئولیت خود در شورای عالی استفعا داد، به نظر می‌رسد بی‌میل به حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده نباشد؛ خاصه آنکه احتمال تأیید صلاحیت او به مراتب بیش از دیگر شخصیت‌های اصلاح‌طلب است و از سوی دیگر اگر قرار باشد اصلاح‌طلبان دیگر با نامزد ائتلافی وارد انتخابات نشوند، عارف می‌تواند گزینه مورد اجماع اصلاح‌طلبان باشد. حتی گفته می‌شود اگر شرایط به‌گونه‌ای رقم بخورد که همه اصلاح‌طلبان از عارف حمایت کنند، ممکن است کارگزاران نیز به این اجماع بپیوندند؛ چنان‌که چندی پیش علی صوفی گفته بود: «کارگزاران که خود را عمل‌گرا می‌داند، همچنان از روال سال ۹۲ تا‌کنون حمایت می‌کند و هنوز سیاست ائتلافی را درست می‌داند و چنین باوری در این حزب وجود دارد که می‌شود بازهم از یک نامزد غیراصلاح‌طلب حمایت کرد... در واقع آنها بدشان نمی‌آید که از یک نیروی کاملا اصولگرا به نام لاریجانی حمایت کنند، اما آنها عمل‌گرا هستند و اگر ببینند اجماع اصلاح‌طلبان بر آقای عارف است و احتمال رأی‌آوری عارف هم بالاست، حتما از لاریجانی به سمت عارف می‌آیند و با تعیین شروطی از او حمایت می‌کنند». این سخنان صوفی در حالی است که به ‌نظر می‌رسد علی لاریجانی در فضای سیاسی حال حاضر ایران، شانس کمتری نسبت به عارف دارد؛ زیرا بدنه اصلی اصولگرایی به‌هیچ‌وجه روی علی لاریجانی اجماع ندارد و حتی انتقادهای تندی که به او می‌شود، نه از سوی اصلاح‌طلبان بلکه از جانب اصولگرایان است. با این وصف، ممکن است عارف مورد اجماع جبهه متبوع خود قرار بگیرد، اما لاریجانی اگر حمایت اصلاح‌طلبان را نداشته باشد و بخواهد با پایگاه اصولگرایی وارد انتخابات شود، بعید است بتواند به توفیقی دست یابد. از سوی دیگر، اگر اصلاح‌طلبان بر سر لاریجانی هم به اجماع برسند، ممکن است بخشی از بدنه اجتماعی ادامه سیاست ائتلافی را نپذیرند و به لاریجانی رأی ندهند، اما در صورت اجماع بر عارف، چنین مشکلاتی وجود نخواهد داشت. به هر حال باید منتظر ماند و دید چه فعل و انفعالاتی در عرصه سیاسی کشور پدید می‌آید.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 ناشناس 1399/6/7 13:19:49

    سلام این دو نفر کارنامه سیاهی دارند و دهها بار هم خود را در معرض قضاوت مردم قرار دادند ولی مردم هیچ استقبالی نشان ندادند چون نه عملکرد خوبی داشتند و نه وکیل ملت بودند..این همه مشکلات اقتصادی و این مصیبتهایی که کشور با ان مواجه است از برجام بیست دقیقه ای تا دلار ۲۵هزار تومانی تا سکه ۱۲هزار تومانی تا سیمان کیسه ای ۲۰هزار تومانی از نتایج برنامه هاو سیاستهای اشتباه دولت و مجلس امید و اقای لاریجانی است دولت تدبیر و مجلس امید زمین سوخته برای دولت بعد و این مجلس برجای گذاشتند و برخی با بداخلاقی انتظار دارند مجلس فعلی و آقای روشنفکر و موحد برایشان معجزه کند...خسارتهایی که مجلس اصلاحات و امید و سیاستهای برجامی دولت انقدر عمیق است که چندین دولت بعد و مجلس بعدی هم نمی تواند به این راحتی انها را رفع و حل کند..یادتان هست تا این حرفها را در ابتدای دولت امید می گفتیم و می گفتیم وعده ها چه شد .اصلاحاتیان می گفتند خسارتهای دولت احمدی نژاد انقدر زیاد است که دهها سال زمان می برد تا مشکلات را رفع کرد...الان هم با توجه به اینکه خسارتهایی که اصلاحاتیان و دولت منتخب انها بر مردم و مملکت تحمیل کردند دهها سال زمان می برد تا حل شود انچیزی که برای خود می پسندید برای دیگران هم بپسندید..و انتظار معجزه از مجلس فعلی نباید داشت چون هم خسارتها عمیق و گسترده است و هم تمام اختیارات و قدرت اجرایی در دست دولت منتخب شماست..جالب است به قول اقای تاجیک به جای عذر خواهی از مردم و کنار گیری محترمانه از قدرت باز هم دارند کاندیدا معرفی می کنید؟اصلاحات و امید اگر راهکاری برای حل مشکلات دارند چرا این چند سال و این دوسال ارائه نمی دادند..؟اگر راهکار دارید الان ارایه دهید و دیگه نمی توان با فریب مردم و جنجال و ایجاد دو گانه جنگ و صلح و طرفدار برجام و مخالف برجام از مردم رای کسب کرد..تمام اختیارات الان در دست دولت است نه مجلس فعلی..مجلس فعلی فعلا در حال کمک به دولت است ولی قطعا مجلس امید و اقای لاریجانی و عارف نیستند که هر قرار دادی را در مجلس تصویب کنند و کشور را زیر بار بدهی سنگین و تعهدات مرگبار ببرد..این مجلس مجلس مردمی و منتخب و انقلابی هست و وکیل ملت است و مستقل و مردمی است و مرعوب هیاهو و جنجال رسانه ای نمی شود.سپاس

    پاسخ
  • 2 علی 1399/6/7 1:25:47

    بلانسبت کار اصلاحات به کجا کشید که سرمایه اش به عارف ختم شد بیچاره اصلاحات

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها