«کهگلوبیراحمه ی » بجای کهگیلویه و بویراحمد

«کهگلوبیراحمه ی » بجای کهگیلویه و بویراحمد

افتونیوز - محمد مختاری

افتونیوز _ «کهگلوبیراحمه ی » آنچه بر زبان نیاکان ما جاری بوده ، آنچه خود ما عیناً بر زبان میرانیم ، تلفظ درست نام استان است نه نام کاذب و من دراوردی یک نفرغیر بومی ای که از ادای این تلفظ عاجز بوده و با مفرس کردن آن با فارسی ( یحتمل با لهجه ی ترکی آذری ) آنرا به کهگیلویه و بویراحمد تغییر و بخورد ما و تاریخ داده است . نام جعلی و غیر اصل مذکور از واژگانی نامانوس و دارای حروف تشکیل دهنده ای که تنافر لفظی دارد بوجود آمده که ادای آن را برای هر کسی سخت می کند . تنها مشابهت به نام حقیقی است آنرا مورد پذیرش اولیه نموده است و به یقین که هنگام تغییر و یا دستکم اصلاح آن فرا رسیده است . این اتفاق نامیمون در حالیست که ادای صحیح نام ، بدلیل محل قرار گیری حروف تشکیل دهنده بر مبنای فن بیان ، ادات صوت روان دارد و اصطلاحاً بسیار خوش لفظ تر و روان تر است و مهمتر از همه که اصل است و اصالت و تاریخ منطقه در آن نام معنا پیدا می کند .

تلخ است که ما از وقتی گوش باز نموده ایم از پدران خود یک نام را شنیده ایم و در گفتگوی بین خود از همان نام اصل استفاده می کنیم ولی به محض استفاده ی رسمی از نام منطقه ، از نامی که حقیقتاً بسیار ضعیف و نادرست است استفاده می نماییم !

تحقیر نهفته در این عمل ( غیر صحیح تلفظ کردن نامها ) بر کسی پوشیده نیست و شاید ما به حسب عادت و یا گرفتاری در روزمرگی ها فرصت تامل در این موضوع مهم را کمتر داشته ایم . بعید است ملتی پیدا شود که تلفظ نادرست نام هویتی شان استقبال کنند و در صورت مواجهه با چنین اتفاقی ، بلافاصله موضع تندی گرفته و ضمن گوشزد کردن نام صحیح ، با تلخی از گوینده فاصله می گیرند و با این رفتار تحقیر گرانه ، گوینده ای که رعایت ادب نکرده را به یادگیری درست نام شهر و دیارشان راهی می کنند و پس از آن حاضر به شنیدن ادامه ی حرفش خواهند بود .

بعنوان مثال ، واژه ای که تقریبا با اندک تغییری همه ی ما از زبان پدران شهر رفته ی خود می شنیدیم و تقریبا کمتر کسی از ایشان وقتی از اصفهان حرف میزد ، امکان تلفظ منطبق بر این نام را داشت و عمدتا از نام هایی چون ، اصپاهون ، اصفون و یا چنین مشابه عناوینی استفاده می کردند. در شرایط معمول اگر یکی از آنها در شهر اصفهان مرتکب این اشتباه و ادای نادرست نام می شد قطعاً با پرخاش شنونده ی اصفهانی مواجه می گشت و حداقل ناسزایی که دریافت می‌کرد ، دهاتی بود و قطعاً بلافاصله این نصیحت تحقیر کننده که اول برو دهاتتون اسم اینجا رو حسابی تمرین کن و وقتی یاد گرفتی بیا ببینیم چه کار داری !!

شاید البته اگر نسل پدران ما فاتح اصفهان می شدند و تحت زوری که داشتند ، مردم اصفهان مجبور بودند هر آنچه ایشان راحت تلفظ می کنند را بجای نام رایج و اصلی استفاده کنند و پر مسلم که حتا اگر دوران آن فتح و تسلط چند قرن هم طول می کشید ، نخستین کار مردم اصفهان پس از براندازی ایشان ، تعویض تمام تابلوها و معدوم کردن تمام مکاتبات با نام غیر اصل ایشان بود و پس آن نفسی تازه می‌کردند که ولایت شان را تحت فرهنگ خویش اصلاح و مدیریت نمایند.

ضمن اینکه در قانونی جهانی ( مقررات سازمان جهانی جغرافیا ) انسان ها ملزم به رعایت تلفظ رایج اسامی بر مبنای آنچه مردم محلی تلفظ می نمایند هستند ، بخصوص برای نقشه برداران و سیاحانی که سفرنامه مکتوب می کنند. از هرچه بگذریم قانونمند بودن به از مسکوت و مسلوخ شدن در بی قانونی هاست و وااسفا که بماند ...

اگر به آنچه عامل این اتفاق شوم در سرنوشت ما بوده رجوعی نماییم قطعاً به شتابزدگی و تقدم و تاخر پدران در اوج بحران غائله ی جنوب برمی خوریم که وقتی دولت مرکزی بقول خود با سرکوب یاغیان و دستگیری خوانین و اعدام آنها منطقه را آرام نمود و بمنظور گسترش امنیت ، در منطقه حایل چند استان فارس ، بوشهر ، خوزستان و اصفهان ، استانی جدید تاسیس نمود تا با شهر نشین کردن عشایر ، این منطقه ی صعب العبور و کوهستانی را امن نماید تا خطری متوجه دولت مرکزی نگردد.

روایت مستند و معروفی وجود دارد که پس از فرو نشاندن غایله ، که با خدعه شخص شاه صورت گرفت و با پا درمیانی ارتشبد اردوبادی ( فرمانده نظامی فارس ) که از مقبولیت بین عشایر برخوردار بود ، دلاوران شیرمرد منطقه ، که در راس آنها غلامحسین سیاهپور بود ، با تامین جانی قول شرف شاهنشاه ، برنو ها را زمین گذاشته و با مهمان شدن در خانه ی شخصی اردوبادی ، به تهران منتقل شدند که معاهده ی صلح را توافق و امضا نمایند اما در اوج نامردی که تاکنون در بغض گلوی تاریخ گیر کرده ، شخص شاهنشاه خبر دستگیری و در کوتاه ترین زمان ، خبر اعدام آنها را بعنوان پیروزی بزرگ خویش اعلام نمود و آنچه تاکنون در وادی حقیقت پنهان مانده ، این ظلم نامردانه و آن بیکسی است که های برما ! بماند ...

قطعاً در آن فضای ملتهب ،که با دعوت از برخی دیگر از خوانین منطقه و بسیار شتابزده بعمل آمد و مقدمات استان شدن توافق گردید و طبعاً می بایست خیلی سریع این تیتر مهم خبری به گوش جامعه نواخته شود ، اولویت های بسیاری پیش روی سران منطقه بود که قطعاً در آن اوضاع ، شاید اصلا فرصتی برای شنیدن نام مکتوب استان پیدا نکردند و پر مسلم که انتظار نامی غیر نام رایج منطقه نداشتند.

آنچه براحتی قابل تصور است ، مکتوب شدن نام کنونی در جراید و سایر مکتوبات که تقریباً تمامن حکومتی بودند کاملا یکطرفه بوده و سطح سواد نوشتاری عموم جامعه هم در حدی نبوده است که حساسیت بر این موضوع شکل بگیرد . قطعاً اگر مناعت طبع و بزرگ منشی سران منطقه نبود که اصطلاحاً سر جزییات مته به خشخاش نگذاشتن در قاموسشان نبود ، هرگز این خبط فاحش شکل نمی گرفت . یا هم تعدادی که قطعاً متوجه این موضوع شدند ، طبق آیین زندگی مردم منطقه ، که سنگ بنا را پدر میگذاشت و تکمیل آن وظیفه پسران و جانشینان بود ، این وظیفه را بر دوش ما گذاشته اند.

شاید بهترین کار در این روزگار ، تغییر این نام که یقیناً از روز اول نیت خیری در اون نبوده که با رودررو نمودن دو ایل بزرگ و دو منطقه ی غیرتمند نشین ( با اینکه همه از یک تبارند و بقول پدران همه ککاین ) قصدی جز نفاق افکنی در بلند مدت بر آن نبوده تا که مردم از درگیری های بین خود فراغت نیابند و ایشان براحتی بتوانند منابع غنی منطقه را در این میان به تاراج برند ، مردم سرگرم پر آتش دعوای خود و همه سر در گریبان این نفاق ، کجا مجال آرامش یابند بلکه استیفای حق هم داشته باشند !

القصه ، این نام زیبا ، با همه ی تعلقی که تک تک مردم منطقه ما بدان دارند و وابسته ی حسی و عاطفی به آن هستیم ، نام مناسبی برای استان ما نیست و نه تنها به دلیل پیشتر ذکر شده ، که مهمتر از آن ، اقتضای زندگی امروزی و حضور در عرصه رقابت مردم برای معرفی خویش و جلب نظرها و در پی آن کسب موقعیت و مقبولیت و در نهایت رونق اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ، بخصوص در عصر ارتباطات جهانی سهل کع بمباران اطلاعات و اسامی بر بشر ، حوصله ی جمعی را به حداقل زمانی ممکن رسانده و موجز بودن کلام و نام را بیش از هر زمان دیگری ضروری نموده است . علم و تخصصی امروزه در دنیا بسیار رونق پیدا نموده که در بالاترین سطوح تخصصی خویش ، صرفا عنوان «برند» سازی می نمایند و اولین مولفه برای برند شدن ، نامی دارای ویژگی های خاص است که در راس موارد ، کوتاه بودن ، تلفظ راحت و سریع و یکسان در تمام گویش هاست .

حال در این اوضاع ، ما که نام هایی بی بدیل ، که بی شک سرآمد اکثر برند های بشری تاکنون است را داریم و عین به عین و جسم و جان ما نیز با آن ها ، همچون نام کنونی استان عجین است براحتی بگذریم؟ نامی چون « دنا » که یقیناً هر متخصص برندی عاشق ویژگی های تخصصی اش خواهد شد ، چرا که در تمام زبان ها ، گویش ها و لهجه ها ، تنها و تنها به یک لفظ ادا می شود و از سه حرف که ترکیب آنها ویژگی بسیار روان بر گردش زبانی دارد ادا می شود و ساده ی ساده بودن را در ذات دارد .

و یا ، نام زیبای ترکیبی که از زبان یکی از بزرگان شنیدم و بسیار حماسی و تاریخی است ، «آریابرزن» که هم از نژاد آریایی ، از نخستین شهید سرزمین شهید آریوبرزن، و هم از بلاد و بوم و برزن ما شناسنامه ای قوی دارد براحتی باید گذشت !؟

و بسیار و بسیار نام و عنوان فاخر و موجود در زبان پر شعر مردم منطقه ی ما جاریست.

وظیفه ای که پدران بر دوش ما گذرانده اند را نیک به انجام رسانیم ، برای فردای بهتر فرزندانمان.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 دانیال 1399/6/15 22:16:36

    سلام والا این تلفظی که حضرتعالی فرمودین به زبان ما و نیاکان ما خیلی سختتراز تلفط اصلی و امروزی هست، لطفا از این کشف کلمات حداد عادلی بیزاریم بیخیال

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها