«نگاهی به مراسم‌های سوگواری در استان»

«نگاهی به مراسم‌های سوگواری در استان»

جولین بارنز در کتاب سطوح زندگی که زندگینامه‌اش گفته، که همسرش به بیماری کشنده مبتلا بوده و شرایط خودش را پس از مرگ همسرش، بیان می کند.

می‌گوید اساساً سوگواری در جمع و خود را غمگین نشان دادن در اجتماع برای چیست؟ به زعم بارنز سوگواری امریست که بیشتر از یک غم درونی بیانگر نوعی همدرد طلبیدن و البته عرفی نشان دادن فرد سوگوار است. این معنای اصلی سوگواریست: ببینید چقدر غمگینم.

گریه و مویه از اصلی ترین قسمت های یک سوگواریست.گریه‌ ظاهر و باطنی دارد‌. ظاهر آن‌ یک‌ امر فیزیولوژیک‌ است‌.باید تأثیرات‌ روانی‌، از طریق‌ محرک‌های‌ بیرونی‌ یا درونی‌ مثل‌ تفکر شکل‌ بگیرد.سپس‌ این‌ تأثرات‌، وارد چرخة‌ فیزیولوژی‌ مغز و اعصاب‌ بشود، بخش‌ خاصی‌ از مغز فعال‌شده‌ و غدد اشکی‌ چشم‌ را فرمان‌ فعالیت‌ بدهد و در نهایت‌ قطرات‌ اشک‌ جریان‌ پیدا کند. اما سوال اینجاست که چرا همیشه ظاهر گریه بر باطن آن ارجح است. جواب این سوال اگر قرار باشد جوابی جز پاسخ بارنز داشته باشد می تواند سنتی را به یاد بیاورد که فرد در آن اسیر است. این سنت جز یک چرخه ی نمایشی و ظاهری یک فرایند اخلاقی است که قرار است فرد را در یک چرخه ی تکراری و عرف پسند نگه دارد. از همین رو سوگواری جز یک بعد نمایشی دارای یک فرایند سفت و سخت سنتی و عرفی است. از همین رو وجه دوم سوگواری حفظ سنت است.

قسمت دیگر سوگواری فرایند آرامش فرد سوگوار در جمع است. تا اینجا می توان برای آرامش فرد مذکور در سوگواری شرکت کرد ولی پس از آن فرد با یک تنهایی عظیم پس از سوگواری جمعی مواجه خواهد بود. به همین منوال تنهایی اصلی فرد هم رخ نمودنش را به تاخیرانداخته است و هم این که فرد را به یک عادت دیرینه و مُسکن در جمع بودن خو داده است. به همین دلیل وجه سوم سوگواری را می توان این دانست که فرد از مقابله با تنهایی به نوعی خودجوش و منطقی باز می ماند.

حالا با بیان این سه فرآیند آیا در استان ما وضعیتی دیگر موجود است .طبعا به لحاظ روحی و فیزیولوژیک سوگواری ما هم این چنین است اما رفتارهای مورد انتقاد اینجانب در جامعه دوست داشتنیم را به صورت تیتر وار خدمتتان اراده می دهم.

1- الاف نیروی انسانی و اتلاف وقت به علت تکرار مراجعات در مراسمات سوگواری به علت بار شدید مالی بر خانواده سوگوار حداقل به مدت یک هفته ( به دلیل پذیرایی از مهمانان عزیز )

2-نوشتن بنر و پیام تسلیت چسباندن آن بر دیوارهای منزل سوگوار که قطعا تاثیر مخربی بر هر فرد ناظری به دلیل جریحه دار کردن احساسات عاطفی و انسانی او در پی دارد .

3-حضور و غیابی که توسط سوگوار صورت می گیرد

4-معاملات عاطفی افراد با یکدیگر (مثلا چون فلانی در مراسم ما نبود ما هم نمی رویم و ...)

5-تزیین بنر مرحوم یا مرحومه و چیدن انواع خوراکیها و استفاده از گرانترین سنگ قبرها و اخیرا ساخت مقبره برای عزیزانی که از بین رفته اند .

6-sms های پیام تسلیت که احتمالا شیوه مدرن دعوت به فاتحه خوانی است که حداقل بر اینجانب تاثیر خوبی نداشته است.

7-مقایسه بزرگی افراد از بین رفته با مقیاس تعداد ماشینهای پارک شده در مراسم یا تعداد افراد شرکت کننده در مراسم و یا تعداد بنرهای چسبیده روی دیوار منزل وی.

8-تشکری که از طریق تریبون در پایان مراسم خاکسپاری از افراد مهم و مسئولین و طوایف صورت می گیرد که خود نوعی تبعیض در نگاه به افراد شرکت کننده است.

9-مقایسه کیفیت پذیرایی در مراسم ترحیم با مقیاس خوشمزگی غذاها ،حلواها ،انواع میوه ها

10-پوشش زنان عزیز لر در مراسم سوگواری که جدیدا برای مجالس ختم هم جداگانه به پارچه فروشی و خیاطی مراجعه کرده و رخ کشیدن دارائیهای همدیگر. تعدادکت و شلوارهایی که در صفوف اول گروههایی که برای سوگواری شرکت می کنند و قرارگرفتن افراد با تئوان مالی کمتر در صفوف بعدی هم نوعی تبعیض و تخریب روانی است.

11-شرکت کودکان همراه با زنان ناآگاه در مراسم سوگواری و تاثیرات مخرب روحی و روانی بر کودکان

12-مدت زمانی که زنان شرکت کننده در مراسم به تحلیل و تغییر شخصیت فوت شده و علت مرگ از دید خودخوشان و راههای پیشنهادی برای جلوگیری از مرگ مرحوم (نوش دارو پس از مرگ سهراب) که برای صاحب عزا تاثیرات روحی خوبی نخواهد داشت بخصوص در مرگهای مشکوک

راهکار:

به عقیده بنده افراد فرهنگی اهل تفکر و تعمق می توانند از خود شروع کرده و با کاهش تعداد دفعات مراجعه به منزل سوگوار،

- استفاده نکردن از منوی پذیرایی و خروج از منزل سوگوار و قبل از حرف ناهار و یا شام

-شرکت نکردن در گفتگوهای بی تدبیرانه و بر اساس حدس و گمان افراد مراجعه کننده به سوگواری

-حذف بنرهای تسلیتی طایفه ای و استفاده از شیوه کلامی تسلیت با تمام احساس همدردی

-شرکت ندادن کودکان خردسال در مجالس ترحیم

-تغییر شیوه اطلاع رسانی مراسم ترحیم (روشی بجز sms)

در نهایت شرکت در مراسم فرد سوگوار با نگاهی سرشار از عاطفه ،تعمق،تفکر،دلسوزی همذات پنداری می تواند بسیاری از سنت های نادرست را کمرنگ و طی سالیان اصلاح کند.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 26 نظر

  • 1 زهرا پناهی 1395/11/9 19:37:4

    نمی دونستیم پزشک ها به ادبیات علاقه دارند.عجب!!!!

    پاسخ
  • 2 شیبانی 1395/11/5 20:29:16

    درود بر خانم دکتر پناهی  که الحق مطالب زیبایی را ارایه دادن.اینها مسایلی هستن که همه ما در مراسمات سوگ و عزا شاهد آنها هستیم متاسفانه در مراسمات کسانی که از طبقه ی مرفه هستن با پذیرایی ها و تجملات پر زرق و برق  شکاف عمیقی با طبقه کم بضاعت ایجاد کرده اند که این مسایل نه تنها تسکین دهنده ی داغ خانواده ی کم بضاعت نیست بلکه درد و غم آنها را مضاعف میکند امید است همگان به گفته های خانم دکتر جامه ی عمل بپوشانیم و همه باهم در صدد از میان برداشتن این شکاف ها باشیم.

    پاسخ
  • 3 بویراحمد 1395/11/5 1:57:52

    مراسم فاتحه خوانی در استان مان بیشتررنگ و بوی سیاسی گرفته ولی نزدیک به انتخابات مراسمی مختلف از سایرین را شاهد هستیم کاندیداتورهای مجلس، شورای شهر و روستا و به تبع آنها مدیران کل و میانی تا سرایه دار همه می آیند.

    پاسخ
  • 4 فریبرز 1395/11/4 11:13:21

    مسائلی را که خانم دکتر فرموده اند درست است اتلاف وقت  و انرژی و سرمایه و  بازخوردهای اجتماعی منفی و فشار به خاانواده های کم بصاعت برای عقب نماندن از قافله ی چشم و هم چشمی ووووو

    پاسخ
  • 5 فرهنگی 1395/11/4 8:16:55

    ممنون از نقدتون.....شما طوری می فرمایید که انگار فقط قوم لر و هم استانی ما اینطور عمل می کنند ...خیر .....هر منطقه ای به دور از مسایل دیگر آداب ورسوم خاص خود را دارند .وهمه دارای شدت و ضعف هستند .

    پاسخ
  • 6 مرادی 1395/11/4 2:42:28

    خانم دگتر مگه شم هم میخواهید کانیدد شورای شهر بشید؟‌نمیدونم چرا برخی افراد فقط در زمان انتخابات پیداشون میش ه و در بفیه سال خبری ازشون نیست؟!!!

    پاسخ
  • 7 مردانی 1395/11/4 2:34:42

    جالب و دقیق و موشکافانه. تا حالا از نقد جالب و جونداری از یک خانم در خصوص مسایل استان مخصوصا فاتحه خونی ها ندیده بودم. لطفا درباره دیگر مسایل استان هم بنویسید. ممنون از قلم زیبای شما.

    پاسخ
  • 8 محمد زرین 1395/11/3 23:10:51

    با سپاس ازنگارنده. بی گمان نگاه نقادانه به چنین معضلاتی از خیلی ها پرداخت ها ضروری تراست.یک بار بعد یک مراسمرختم به خطیب روحانی مجلس عرض کردم شما بعد از این همه سال سخن های تکراری لازم است به آسیب شناسی خرده فرهنگ ها بپردازید

    پاسخ
  • 9 بوذری 1395/11/3 11:41:20

     دردبسیاراست اما آشنا بادردنه حرفی ازلبخند روی گونه های زرد نه می توان شعری سرود ازروزهای گرم عشق می توان اما دراین بیغوله های سرد نه

    پاسخ
  • 10 عصمت جاوید 1395/11/3 11:39:56

    درود بر خانم دکتر وقتی متولی فرهنگ در این استان............باشد.واین همه پول که به حوزه های فرهنگی اختصاص داده میشود و با بودجه فرهنگی همه کار می کنند به غیر از کار فرهنگی وبودجه فرهنگی برباد داده می شودباید هم در فقر فرهنگی بسر ببریم که نمونه هاش شما گفتید  

    پاسخ
  • 11 اسماعیل باقریان 1395/11/3 11:31:39

    خانم دکتر باید به رسم ورسوم ایلی و حفظ ارزشها پایبند بود

    پاسخ
  • 12 معلم ادبیات 1395/11/3 3:32:34

    درود برخانم دکتر وقلم زیبایش،تمام این حرفها درسته،باید واقعیت پذیرفت

    پاسخ
  • 13 بهناز 1395/11/3 3:25:57

    کاش خانم دکتر به زن ها اشاره می کرد، که در مراسمات سوگواری کارشون فقط قلیون کشیدن،غیبت کردن،زیاد حرف زدن،فوت کردن به آتیش قیلیون، سوختن فرش صاحب عزا وچیزهای دیگر،از جمله،اگر در مراسمی گوشت گوسفند پذیرای کردند،ودر مراسمی دیگر گوشت مرغ تا سر سال مرحوم کنایه می زنند که فلانی در مراسم گوشت مرغ داده، تازه اگر یه زنی غذا گیر خودش یا بچه کوچک همراش نیاد فردا دیگه در مراسم شرکت نمی کنه و به صاحب مراسم به چشم دشمن نگاه می کنه،این ها همش یک طرف،وقتی با گفش میان میشینن روی فرش یه طرف دیگر بیچاره صاحب مراسم باید تا یک ماه دست مال کاغذی ..،.....،،زنان را که چندش آوره جمع کنه،جارو کنه بشوره،،،،،کل مصیبت یک طرف،زنان که میان مراسم یک طرف.

    پاسخ
  • 14 ندا 1395/11/3 3:7:46

    کاش در استان وکشور ما هم به خودباوری فرهنگی برسیدیم که بتوانیم جایی برای فرهنگ خودمان در بین فرهنگهای کشورهایی بزرگ  پیدا کنیم، و از این فرهنگ سنتی رها می شدیم

    پاسخ
  • 15 ناشناس 1395/11/3 2:56:16

    تسلیت نباید به خانواده سوگوار وغم دیده گفت بلکه به یک جامعه باید گفت،تسلیت واژه مشترکی است برای دردهای یک جامعه وخیلی ........ دیگر از جمله تسلیت برای صلاحیت نداشتن خیل عظیمی از نخبه های علمی و دانشگاهی جهت ورود به عرصه هایی که می تواند از این معضلات بزرگ بکاهد  تسلیت برای تخریب چهره های فرهنگی و ستونهای استواری که به دست  خودی ها غیر خودی میشوند و با دلی خونین و قلبی آکنده از ناراحتی از کنارمان مرخص میشوند تسلیت برای خروج و مهاجرت هزاران مغز متفکر رانده شده از دیار وطن که وجود هر کدامشان مرهمی بود بر این زخمهای فراوان  تسلیت برای بستر فراهم شده برای کسانی که معنی و مفهوم دردرا نمی فهمند و هروز دردی را بر دردهای ملت می افزایند تسلیت برای پاک کردن صورت مسئله های فراوان و تکراری و تکراری و تکراری  تسلیت برای کی بود کی بودهای مکررمتظاهر و عوام فریب

    پاسخ
  • 16 فرامرز قربانی 1395/11/3 0:49:6

    درود بر شما با تحلیل زیبایی که از جامعه شناسی سوگواری در استان ارایه نمودید.همین رفتارها متاسفانه نه تنها در حال تعدیل شدن نیستند. بل روز به روز بدعتهای تازه ایی به بدنه سوگواریها افزوده میشه

    پاسخ
  • 17 ناشناس 1395/11/3 0:22:4

    اول باید از بردیون شروع کرد

    پاسخ
  • 18 شهر وند 1395/11/2 23:10:39

    دکتر   جان  اگر  این کار  را    نکنیم     چه  کنیم ؟  بالاخره    این   بزرگترین     سرگرمی    این  ملته.

    پاسخ
  • 19 زینب،ر 1395/11/2 17:37:26

    خود کرده را تدبیر نیست،خودمان خواستیم،وقتی .............راپذیرفتیم همراه........... فرهنگ جاهلیت عرب را هم پذیرفتیم،فرهنگ عصر حجری عرب با فرهنگ غنی متمدن ایران ادغام شد،و نتیجش همین که می بینیم، دروغ،ریا،تزویر،عزا،ماتم،غم و...........

    پاسخ
  • 20 ناشناس 1395/11/2 13:37:20

    افرين بر اين ايده

    پاسخ
  • 21 ناشناس 1395/11/2 13:35:46

    مرحبا

    پاسخ
  • 22 -11-2 1395/11/2 12:26:14

    امير_كاملا موافقيم اميد است با حذف اين رسومات غلط وضعيت كنوني استان بهبود بيابد

    پاسخ
  • 23 هم استاني_-1395-11-2 1395/11/2 12:20:43

    مرده راتازنده است بايد به فريادش رسيد ورنه.......

    پاسخ
  • 24 هم استاني_-1395-11-2 1395/11/2 12:12:29

    تبارك الله مرحبا به شير زنان و نخبگاني همچون خانم دكتر كه اينقد ربا ظرافت و ريز بيني مسايل به اين مهمي را در قالبي عاميانه به مردم گوشزد نموده اند انشاالله مردم استان و بزرگان طوايف در فكر راه حل و چاره اي براي اصلاح رسومات غلط در مراسمات سوگواري و عزاداري باشند.

    پاسخ
  • 25 ادم 1395/11/2 11:25:45

    احسنت

    پاسخ
  • 26 زهرا 1395/11/2 11:10:9

    بسيار موافق اين مسائل هستم ،آفرين به زنان غيورى چون سركار خانم دكتر پناهى كه اينقدر جسوارنه اين مطالب را شفاف بيان كردن ،در ضمن كاش كمى از مسئله پند گرفتن بى حدو اندازه و افراط گرايي زنان لر هم كاسته شود 

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها