پلاسکو در نبود احزاب فرو ریخت!؟

پلاسکو در نبود احزاب فرو ریخت!؟

از بدو وقوع حادثه تلخ پلاسکو، همزمان با عملیات امداد و بعد آواربرداری تحلیل‌ها هم آغاز شد. غالبا پرسش همان پرسش سنتی است که«مقصر کیست»! هر کس که مسئولیتی داشت هم در صدد رفع اتهام از خودش برآمد. اما واقعیت این است که این حادثه یک مقصر اصلی ندارد. هر کس و هرچیز سهمی در این واقعه داشته‌اند. ازشهرداری، شورا، کسبه، تماشاچیان و...گرفته تا فرهنگ شهرنشینی و نحوه انتخاب‌های ما. اما نگارنده یک نکته مغفول مانده را مطرح می‌کند و آن، این است که نبود تحزب در کشور و اصولا نوع نگاه به فعالیت حزبی سهم مهمی در این فاجعه و سایر وقایع تلخ این مرز و بوم دارد.

در سال‌های اخیر دو نگاه در سپهر عمومی دیده می‌شود. یک دیدگاه با انتقاد از - برای مثال - شکست در عرصه ورزش، سیاسی شدن ورزش را مانع پیشرفت‌ها می‌داند. به این مضمون که ورود افراد متنفذ سیاسی ولی غیرمتخصص به مدیریت باشگاه‌های ورزشی مثل فوتبال، باعث سوءمدیریت و در نتیجه شکست می‌شود، مثال بارز را هم این می‌دانند که در یک دوره، مدیریت برخی باشگاه‌ها در دست چهره‌هایی با سابقه نظامی بوده است.

این انتقاد تا حدی وارد است؛ چرا که نوع و شکل ورود به صحنه خالی از اشکال نیست. اما شکل دیگر قضیه سیاسی کردن موضوعات اجتماعی است که می‌تواند مفید و موثر باشد. پس باید قایل به تفکیک بود میان«آلوده شدن به سیاست» و«سیاست‌ورزی درباره یک مسئله.»

به زبان ساده‌تر، فرض کنیم در یک فضای باز امکان تشکیل احزاب گوناگون وجود داشته باشد. هر حزب با پرچم خود و تحت نظارت کافی و شفاف فعالیت کند. برنامه‌های خود را مکتوب ساخته و به قضاوت عمومی بگذارد. برای موضوعات مختلف هم برنامه کافی داشته باشد. برای مثال موضوعاتی چون اعتیاد، اشتغال، محیط زیست، ریزگردها، کودکان کار، تصادفات رانندگی و موضوع این روزها؛ یعنی ایمنی بناهای مسکونی و مراکز تجاری شهرها. در این صورت فرصتی فراهم می‌شود که مردم در هنگام انتخابات به برنامه‌ها رای دهند، نه به افراد. پس می‌توان امید داشت با ورود افراد شایسته با برنامه‌هایی کارگشا بخشی از آنچه در دنیای سیاست مردم سالاری خوانده می‌شود، محقق شود.

اما در پی سیاست‌زدایی از عرصه عمومی و تقبیح تحزب توسط برخی تریبون‌داران - که البته خود در خلا احزاب به قدرت رسیده‌اند – جایگاه مهمی مانند شورای شهر توسط مدال‌آوران ورزش قبضه می‌شود.

ورود عباس جدیدی، هادی ساعی، علیرضا دبیر، حسین رضازاده و...که به مدد تبلیغات رسانه‌ها در ایام قهرمانی توانسته‌اند به عرصه مدیریت شهری وارد شوند، که نه در تخصص آنهاست و نه توجیهی دارد، همان اندازه غلط به نظر می‌رسد که رای دادن به چنین افرادی توسط رای‌دهندگان. امتداد صدرنشینی چنین افرادی با تغییر مکان از سکوی قهرمانی به کرسی اجرایی جز هدف تمتع از امتیازات گوناگون و بهره‌مندی‌ها چیز دیگری به ذهن نمی‌آید. ضعف عملکرد این‌گونه افراد در اعمال نظارت بر دستگاه‌های اجرایی به سوءمدیریت در ارائه خدمات شهری منجر می‌شود که حادثه پلاسکو یکی از آنهاست.

چنین وارونگی‌هایی در شهرستان‌های دور از مرکز کم نیست. خصوصا در مناطقی که بافت عشیره‌ای دارند، این وزن طوایف است که خروجی صندوق‌های رای را تعیین می‌کند، نه تخصص و تعهد.

لذا به‌نظر می‌رسد واقعه پلاسکو با همه تلخی‌هایش بهترین هشدار برای مردمی است که کمتر از شش ماه دیگر در آستانه انتخابی تازه هستند. باشد که طرحی نو دراندازند.

*سرمقاله همدلی - دوشنبه 4 بهمن 95

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 3 نظر

  • 1 سامان کرم نیا 1395/11/4 2:28:49

    با سلام. نگرانی و دغدغه شما مبنی بر زدودن نگاه قوم گرایی و رفتن به سمت تحزب که اندیشه،هدف و برنامه ی افراد در صدر قرار دارد. قابل تقدیر و ستایش است.

    پاسخ
  • 2 علوی 1395/11/4 2:26:47

    به موضوع خوبی اشاره کردید. در شهرهای خودمان هم اگر از طایفه و قبیله عبور کنیم و تخصص و تعهد را جایگزین قومیت گرایی کنیم بدون شک موفق تریم. البته جریانهای سیاسی هم میتوانند با معرفی افراد نخبه و متخصص و حمایت از آنها کارنامه طیف سیاسی خود را سنگین تر و بهتر کنند.

    پاسخ
  • 3 ناشناس 1395/11/4 1:13:27

    مرحبا جناب زرین محکم و متقن. دوستان عزیز قلم به دست،از این زاویه نگاه جناب آقای زرین آنقدر بنویسید تا شاید نکبت این قوم گرایی حداقل یک درجه کاهش پیدا کنه،،، دوستان عزیز،این دموکراسی واقعی نیست،این شبه دموکراسی است که رای همه برابر است،،، در دموکراسی واقعی هم کمیت مهمه،هم کیفیت رای دهندگان،،، رای "گله ای" آفت دموکراسی هست. قومیت ها به جای رقابت بر سر " خدمت" به طائفه کشی بر سر " قدرت" به هر قیمتی روی آورده اند،،، به لیست های فضای مجازی یه سر بزنید می بینید که برای7 کرسی چند نفر اعلام حضور کرده اند. قومیت ها بر سر "مشکلات" ائتلاف کنند تا این شهر از این بن بست خارج بشه،،، ائتلاف بر سر آدمها راه حل نیست.

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها