صندلی رئیس‌جمهوری چند؟

صندلی رئیس‌جمهوری چند؟

محمدعلی وکیلی هرچه به انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم یخ سیاست اما آب نمی‌شود. جریانات سیاسی، خصوصاً اصولگراها، حسابی در تکاپوی تقسیم قوا در سایه این انتخابات هستند اما حواس جامعه به هیچ عنوان به این سمت نمی‌چرخد. جامعه دچار یک نوع بی‌اعتناییِ تمام عیار به این انتخابات شده است. این البته بسیار خطرناک است. جامعه بحران‌زده‌ای مانند ما، اگر از صندوق رای قهر کند، معنایش این است دیگر دنبال نسخه سیاسی نیست. تنها نسخه بی‌خشونت - یا کم‌خشونت - برای اِعمال اراده جامعه، سیاست است. نتیجه ناامیدی جامعه از این نسخه، سرخوردگی و سپس خشونت است. قهر با انتخابات، نهایتاً در یک دوره می‌تواند یک کنش مدنی برای نشان دادن اعتراض باشد، اما اگر این قهر بیش از یک دوره ادامه پیدا کرد، یعنی پیش رفتن به سوی ناامیدی مطلق از نسخه “سیاست”. بگذریم.

در این انتخابات، کاندیداهای زیادی تمایل خود را به حضور نشان داده‌اند. تنوع کاندیداهای احتمالی اما تا کنون نتوانسته سردی فضای سیاسی را مقداری کاهش دهد. شعارهای موجود انگیزه‌ای در مردم ایجاد نمی‌کند. پیش‌تر در انتخابات‌ها، شعارهای سلبی تعیین کننده بودند. نتیجه هر انتخابات به نوعی، یک “نه” به یک رویکرد یا سیاست یا یک شخص بزرگ بود. به عبارت دیگر همواره وجه سلبی رقابت‌ها در انتخابات غالب بود. مردم برای نه گفتن به یک طرف، به طرف دیگر بله می‌گفتند.

اما اکنون انگار خیلی خبری از وجه سلبی نیست. گو اینکه مردم به دنبال سناریوی اثباتی هستند.

به گمان من اگر قرار باشد اقبالی انگیخته شود برای برنامه اثباتی خواهد بود. مردم در انتخابات‌های اخیر به هر چیزی نه گفتند، نه تنها پس زده نشد بلکه به کانون‌های قدرت تبدیل شدند. در انتخابات‌های اخیر، مردم به هر سیاستی پشت کردند، همان سیاست برکشیده شد! نمی‌دانم شاید دستی در کار بوده تا مردم را نسبت به صندوق رای ناامید کند. شاید عامداً می‌خواستند انتخابات را بی‌خاصیت کنند. لذا آگاهی جمعی مردم ایران، به این نتیجه رسیده که رای سلبی نه‌تنها به نتیجه نمی‌رسد بلکه مسلوب قدر می‌یابد. بر سینه هرکه زده‌اند، سینه ستبرتر شده است.

لذا هوش جمعی سیاسی متوجه شده که نباید سلبی تصمیم بگیرد و دیگر نمی‌توان با سیاستِ نه گفتن، تغییرات مثبت حوزه قدرت را متصور بود. معتقدم اکنون جامعه به دنبال برنامه اثباتی است. به نظر می‌رسد این سناریو دو شاخص مهم دارد؛ اول کدامیک از نامزدها و یا جریانات تا۱۴۰۰ قادر به حل بحران کرونا هستند و دوم کدامیک قادر به حل بحران بورس می‌باشند. به عبارتی قیمت صندلی ریاست جمهور۱۴۰۰ حل بحران کرونا و بورس می‌باشد. اگر نامزدی بتواند برنامه واضح و مشخص برای حل این دو چالش ارائه دهد می‌تواند امید به جلب حمایت مردم داشته باشد. به احتمال، سیاست دوقطبی سازی که مبتنی بر تصمیم سلبی جامعه است، در این انتخابات کارکردی نداشته باشد.

*سرمقاله ابتکار
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها