سیاست‌های جمعیتی با سوژه شدن انسان‌ها

سیاست‌های جمعیتی با سوژه شدن انسان‌ها

افتونیوز - طاهر اکوانیان در دهه ۶۰ رشد جمعیت به شکلی انفجاری صورت گرفت و تا حدودی از نظر نیروی انسانی منبع خوبی برای چهار دهه بعد دولت‌ها بود و هست و می‌شود گفت کاهش رشد جمعیت در سه دهه بعدی را هم برای برنامه‌های آشکار و‌پنهان جبران کرد. این در حالی است که شاید بیشترین مهاجرت نسلی هم در همین متولدین دهه ۶۰ به بعد اتفاق افتاد که به دلیل توانایی‌های بیشتر و آشنایی با شرایط روز دنیا می‌توانستند در جامعه جدید جهانی جایی برای خود پیدا کنند. با روند کنونی اما در آینده ما با تعداد زیادی از سالمندان مواجه خواهیم بود که حتی نیروی جوانی هم نیست تا پشتوانه آن‌ها برای به حرکت درآوردن چرخ‌های اجتماع و اقتصاد باشد. برخورد با این معضل یکی از مسائلی است که همه به نوعی باید رابطه خود را با آن مشخص کنند. خانواده‌ها که در سطح کلان تابع سیاست‌های حاکم هستند، به نظر نمی‌رسد ‌در این زمینه چندان کاری از دستشان بربیاید. تصمیم‌گیران آینده هم از عملکرد و تجارب گذشته اگر درس نیاموزند از این بحران جامعه را به سلامت عبور نخواهند داد. در شرایطی که بیشتر از ۲۰سالی است با پدیده جوانی جمعیت روبه‌رو بودیم نتوانستیم کمترین بهره‌‌ای از این فرصت استثنایی ببریم و بیشتر عمر و توان دو سه نسل را صرف سیاسی‌کاری‌ها و ندانم‌کاری‌ها کردیم و حالا که آینده‌‌ای سخت از نظر نیروی انسانی داریم، به مراتب شرایطی سخت‌تر در انتظارمان خواهد بود. بی‌گمان نمی‌توان با معادلات امروزی و بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی، اجتماعی و حتی روانی برای جامعه آینده سیاستگذاری کرد. طرح‌ها و برنامه‌هایی هم که در مجلس و دولت در این موارد پیشبینی و تصویب می‌شود چنان عجولانه و ناشیانه تنظیم شده است که با اعتراض و مخالفت‌های بسیاری در جامعه و از طرف کارشناسان مواجه شده و نگرانی‌های زیادی ایجاد کرده است. از جمله می‌توان به واکنش‌های فعالان حقوق زنان و بیانیه انجمن‌های علمی گروه پزشکی ایران به مصوبه مجلس در مورد غربالگری و... اشاره کرد. کاملا مشخص است که بدون در نظر گرفتن وضعیت معیشتی اغلب خانواده‌ها نمی‌توان برای مردم گرفتار، سیاست جمعیتی تعیین کرد و راهی را جلوی پای آن‌ها قرار داد که با شرایطشان سازگار نیست که در این صورت در برابر آن مقاومت می‌کنند. ارکان حکومت باید در هر سیاستگذاری‌شان خانواده‌ها و تک‌تک انسان‌ها را در نظر بگیرند و به دور از واقعیت‌های موجود و فقط با شنیدن صدای پای بحران عجولانه دست به اقدامی نزنند که تبعاتش بر شدت بحران بیفزاید. هم اکنون که با جمعیت زیادی از جوانان بیکار تحصیل کرده و معترض روبه‌روییم قادر به مهیا کردن امکانی برای به‌کارگیری آن‌ها نیستیم و در آینده، بیشتر همین جمعیت نه خانه و فرزندانی دارند که قرار باشد چرخ جامعه را بچرخانند و نه کسی هست که بار مشکلات گوناگون‌شان را به دوش بکشد. با ابتلای درصد قابل توجهی از جامعه به افسردگی ناشی از فشارهای مختلف، چگونه افزایش جمعیت حاصل می‌شود تا از قبل آن بتوان اندک امیدی در دل‌های خسته به وجود آورد؟ با همه احوال پایین آوردن شأن انسانی به مرتبه نیروی کار برای جامعه و اتخاذ تصمیم بدون حضور مردم باعث شکل‌گیری روندی شده است که جز بحران و معضلات اخلاقی و اقتصادی چیزی برای جامعه امروز به بار نیاورده است و همچنان برنامه‌های دولت‌های گوناگون این سالیان بر اساس همین نگاه ابزاری به انسان نوشته می‌شود. در این روش‌ها انسان به یک وسیله تقلیل داده شده و فقط در صورت لزوم از آن به عنوان ماشین تولید نسل یا عدم تولید نسل استفاده می‌شود./همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها