جامعه ی بی نشاط

جامعه ی بی نشاط
بر هیچ کس پوشیده نیست که انسان، ذاتا موجودی اجتماعی ، رفاه طلب وشادی پسند است ودر هر جامعه ای حکومت ها بر اساس مشی خود تلاش می کنند برای خرسندی ورضایت بخشی همگانی، بهترین خدمات را به شهروندان ارائه نمایند . یکی از شاخص های پراهمیت واثربخش در میان جوامع، پدیده نشاط وسرخوشی است که با موضوع خرسندی ورضایت مندی همخوانی تام دارد و می تواند نماد پیوند، فاصله و حتی گسست توده مردم نسبت به حاکمان باشد. در کشورعزیزمان ایران، مردم از دین مقدس اسلام تبعیت می کنند و و بر اساس آموزه های دینی به انجام واجبات، امور معروف و مستحبات و همچنین پرهیز از منکرات ومکروهات می پردازند و با تاسی از همین آموزه ها که زیرشاخه هایی همچون: فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... دارند وظایف شهروندی خود را ادا می نمایند. بر پایه ی آموزه های دینی برگرفته از قرآن و نهج البلاغه و همچنین معادلات حقوق شهروندی، مردم چشم به راه خدمات مطلوب حکومت و دولت در سطح جامعه می باشند که یکی از این خدمات، ایجاد نشاط است. حال باید دانست که ایجاد نشاط، به وجود مولفه های مهمی نیاز دارد همچون: اشتغال، مسکن ، بیمه، بهداشت، رفاه، امید، قانون مندی، حقوق شهروندی، حق انتخاب،اخلاق محوری و ... هر اندازه که ضریب اجرای این مولفه ها در سطح جامعه قوی تر باشد نشاط و خرسندی نیز بیشتر خواهد بود و برعکس هر اندازه اجرای مولفه ها ضعیف تر باشد بی نشاطی وناخرسندی بیشتری پیدا خواهد آمد. به استناد مقوله انصاف ، می توان گفت در همه جوامع بشری مشکلاتی وجود دارد اما مهم آن است که زمامداران جامعه، مشکلات را شناسایی نموده وبا چاشنی چاره جویی در اندیشه ایجاد راه حلی برای رفع آنها باشند که گفته اند: چو در طاس لغزنده افتاده مور رهاننده را چاره باید نه زور امروزه شهروندان هرجامعه در قیاس با گذشته، آشنایی بیشتری با حقوق خویش دارند که مصداق های اثبات این موضوع را گاهی در رسانه ها و خبرها متوجه می شویم. شماری از مولفه های نشاط آور را در سطور بالای همین نوشته ذکر نمودیم که تجمیع آنها باعث نشاط می شود و حذف یا کم رنگی هر کدام برکاهش نشاط، تاثیر مشتقیم دارد. وقتی پرسشگران درباره موضوعات مختلف، نظرات بخش هایی از شهروندان را می پرسند( بخشی ازپاسخ ها با تردید، افسوس و ناخرسندی همراه است) حسرت بار تر این است که گاه گداری، خود زمامداران در تریبون های رقابتی با بغض، نارضایتی مردم را بیش از خود مردم فریاد می زنند (این روزها نمونه های قابل توجهی در صدا وسیما دیده و شنیده ایم) اینجاست که تردید و ناخرسندی مردم و همچنین فریاد نیابتی زمامداران، بی نشاطی جامعه را بهتر می نمایاند. حال باید گفت: با عنایت به اینکه در حکومت اسلامی خرسندی شهروندان، خرسندی زمامداران را در پی دارد و خرسندی زمامداران با خرسندی اولیاءالله پیوند خورده است برای ایحاد نشاط باید به اجرای درست مولفه های زمینه ساز آن درجامعه پرداخت : اشتغال، مسکن ، بیمه، بهداشت، رفاه، امید، قانون مندی، حقوق شهروندی، حق انتخاب، اخلاق محوری و ... سیدباقرخرمی
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها