برجام پیروزی تاریخیِ تعامل بر تقابل

برجام پیروزی تاریخیِ تعامل بر تقابل

برخی از تعاریف و بسیاری از نویسندگان به اشتباه چنین می پندارند که نقد، قضاوتی صرفآ منفی است و نقد را به دو دسته سازنده و مخرب تقسیم می کنند اما به زعم نویسنده نقد به معنای بررسی و کنکاش ابعاد مثبت و منفی یک موضوع است. در حقیقت نقد علمی و آکادمیک باید حتما سازنده و در نهایت موجب بهبود وضعیت و زمینه ساز دستیابی به پیشرفت و توسعه پایدار باشد.اگر انتقاد یکسویه و تنها به معنای بیان نقاط ضعف بدون در نظر گرفتن جهات مثبت باشد قطعآ آلوده وآمیخته به دروغ، بهتان، تهمت، ناسزا و … می‌گردد. بنابراین نقد علمی دارای خصوصیاتی است که مرز روشنی میان واقعیت و تحریف، منطق و احساس، منافع و مصالح و .. ترسیم می کند. انتقاد سازنده بایستی واضح، خیرخواهانه، مستدل، معطوف به بهبود امور، علمی وآزمون پذیر،فارغ از احساسات و نگاه ایدئولوژیک، انعطاف پذیر و منطبق بر راهکار و پیشنهادات عملی باشد.

گروه محدودی از مخالفان و منتقدان برجام با نگاه بخشی و ایدئولوژیک و بر مبنای احساس و منافع شخصی و حزبی، تمام فواید و آثار آن را یکسره نادیده و حتی آن را به سخره گرفته اند و مدعی هستند که برنامه جامع اقدام مشترک به عنوان تنها توافق بدون صورتجلسه شکست خورده و آن را همچون پتکی بر سر دولت تدبیر و امید می کوبند. این گروه با شماتت دولت در نهایت بی انصافی از برجام به عنوان ناکارامدترین توافق تاریخ ایران و بدتر از عهدنامه ترکمنچای و گلستان یاد می کنند. برای این عده مخالفت،مقاومت و مقابله کامل با برنامه ها، اهداف و استراتژی های دولت مهمترین اصل و مبنا به شمار می آید و چون سیاه نمایی،ترویج و تبلیغ ضعف و ناتوانی مجموعه دولت، هدف و برنامه از پیش طراحی شده و وجه مشترک دیدگاه و تفکرآنان است بنابراین با انکار حقایق آشکار همه توان و تلاش خود را برای القاء شکست دولت در تمام ابعاد و زمینه ها بکار بسته اند که برجام مهمترین نماد و نمود آن محسوب می گردد.

سوال اساسی اما این است که در کش و قوس مخالفت ها و موافقت ها و بدبینی و خوشبینی مفرط دو گروه از رهگذر توافق برجام چه نتایج وعوایدی برای کشور و ملت ایران حاصل شده است. سوال مهم دیگر این است که چه اشکالات و انتقاداتی بر مجموعه دولت و تیم برجام و سیاست خارجی وارد است؟ آیا مسئول و مقصر بدعهدی، خیانت و دروغ و شیطنت های بی پایان آمزیکا و غرب ظریف وهمکارانش هستند؟ راهکارها و جایگزین های مفید و موثر احتمالی کدامند؟

به زعم ما بهترین روش جهت نتیجه گیری واقع بینانه و پاسخ روشن به سوالات طرح شده، بررسی تطبیقی تمام روشهای ممکن در برخورد با موضوع هسته ای می باشد. خوشبختانه در دولت ۸ ساله احمدی نژاد استراتژی تهاجم وتقابل بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و جامعه بین المللی اجرا و عملیاتی گردید و بعد از انتخابات سال۹۲، مذاکره، تعامل، تحمل و خویشتن داری، مصالحه و مماشات، احتیاط و پرهیز از مواجهه، به شاخص های اساسی سیاست خارجی در حل مساله هسته ای تبدیل شدند. از این رهگذر و بدون هیچ فاصله زمانی دو سیاست کاملا متفاوت اتخاذ گردید که نتایج و پیامدهای آنها به روشنی قابل بررسی است. مهمترین نتایج و پیامدهای داخلی ۸ سال ریاست جمهوری آحمدی نژاد در صحنه داخلی کشور عبارت است از: افزایش شکاف طبقاتی، رشد نرخ تورم، افزایش بیکاری و ایجاد سالانه تنها ۱۴٬۰۰۰ شغل جدید در کشور، افزایش فساد مالی، واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی با اتکا به دلارهای نفتی و خالی کردن صندوق ذخیره ارزی و ابتلا به بیماری هلندی، کاهش حساب ذخیره ارزی و اختلال در بانکداری، کاهش ارزش پول ملی، انحراف از قانون بودجه، انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ارائه آمارهای اقتصادی نادرست خلاف واقع از شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، حضور مبهم و بیش از حد نظامیان در فعالیت‌های اقتصادی به طوریکه آیت الله هاشمی رفسنجانی در این زمینه می گوید: مهندسی رزمی سپاه امکاناتی از جنگ داشت که در سازندگی کشور می‌توانست مؤثر باشد و ما در آن زمان پروژه‌هایی مثل راه‌سازی را به آنان دادیم؛ هم برای کشور مفید بود و هم برای سپاه. اما حالا سپاه نبض اقتصاد و سیاست خارجه و داخله را در دست گرقته و به کمتر از کل کشور راضی نیست. بنابراین از نظر درآمدزایی، دوره نهم ریاست‌جمهوری یکی از طلایی‌ترین دوران تاریخی ایران در جذب درآمد نفت است. افزایش حجم نقدینگی یکی از انتقادهای بزرگ اقتصاددانان نسبت به دولت اول احمدی‌نژاد است. آنان معتقدند، تزریق نقدینگی به اقتصاد کشور در دوره اول دولت بدون در نظر گرفتن جوانب این تصمیم و فقط برای رفع مشکلات و پیشبرد طرح‌ها به صورت کوتاه مدت صورت گرفته و در بلندمدت، اثرات این تصمیم با افزایش تورم به اقتصاد کشور ضربه می‌زند.

احمدی نژاد در موضوع سیاست خارجی با خیال پردازی، خوشبینی مفرط و ساده انگاری ناشی از ناآگاهی از تغییر نظم نوین جهانی سخن گفت و استراتژی تهاجمی- تقابلی را برگزید که هرساله و در مجامع مختلف به خصوص سازمان ملل آن را به منصه ظهور می رساند. اگرچه ماهم معتقدیم که غرب و اروپا به شهادت اسناد و تاریخ، طی ۱۰۰سال گذشته از هیچگونه تلاش و دشمنی برای شکست و نابودی ایران فروگذار نکرده و انواع و اشکال مختلف خیانت و خباثت را به ناحق بر علیه ملت ایران اعمال نموده اند اما استراتژی و نحوه تفکر و عملکرد دولت احمدی نژاد در صحنه بین المللی(حتی به فرض درست بودن) این پیام و بهانه را به جهان و به خصوص کشورهای ۱+۵ مخابره کرد که ایران قدرتی هسته ای و خودمحور، طرفدار خشونت، شرارت و حامی اصلی تروریسم است بنابراین نظام سلطه به رهبری آمریکا و تحت فشار رژیم صهیونیستی با راه انداختن یک دروغ بزرگ و آشکار مبنی بر تلاش ایران جهت دستیابی به بمب اتمی و متقاعد کردن تقریبا تمام قدرت های بانفوذ در نظام جهانی چنان تبلیغات منفی و تحریم بی سابقه ای را به صورت ظالمانه بر ملت ایران تحمیل نمود که نمونه آن در تاریخ کمتر وجود داشته است. آمریکا با هماهنگی کامل با اروپا و اعراب خودفروخته ذلیل نه تنها از فروش و صادرات مستقیم و قانونی نفت و میعانات گازی، ورود و خروج ارز به ایران جلوگیری می کردند، بلکه پافراترگذاشتند و در یک اقدام غیر انسانی، ناجوانمردانه و شرم آور از ارسال داروهای خاص برای بیماران نیازمند در داخل کشور نیز اجتناب می کردند. متاسفانه حتی چین و روسیه از بلوک شرق که به صورت سنتی با برنامه های یکطرفه غرب و آمریکا مقابله و مخالفت می کردند در برهه سالهای ۹۰ تا ۹۲ به پیشقراول تهدید و تحریم و خیانت به ایران بدل گشتند.

پس از ۸ سال ملتهب و غیر قابل پیش بینی مبتنی بر تفکرات خودخواهانه احساسی پوپولیستی و سحر و جادو در انتخابات سال ۹۲ مردم به آرامش و عقلانیت بله گفتند. جنجال و حاشیه سازی، تقابل با همه قوا و حتی نزدیکترین مریدان، تغییرات آنی بدون محاسبه و تصمیم گیری های شخصی مبتنی بر خودباوری فزاینده دیگر برای همه شهروندان عادی و همگان را کلافه و به ستوه آورده بود. از همان آغاز؛ دولت و مشاوران متعددش تمرکز خود را بیشتر بر سیاست خارجی و اصلاح رویه های غلط گذشته گذاشته و تمام تلاش خود را بکار بستند تا قطار از ریل خارج شده را به مسیر درست اولیه بازگردانند. ارکان دولت تدبیر وامید هیچگاه ادعایی مبنی بر اینکه هیچ اشتباه و نقطه ضعفی نداشته اند و برجام کاملا به سود ما بوده را ندارند بلکه بیشتر آن را یک بده بستان منطقی و توافق دو طرفه برد- برد می بینند که نگرانی های هرچند کاملا ناحق و غیرواقعی جامعه بین المللی را مرتفع و موضوع هسته ای ایران را دیگر عاملی برای تهدید صلح و امنیت بین المللی نمی شناسند. با برجام ایران توپ را به زمین آمریکا انداخته و درچرخشی ۳۶۰ درجه ای به تمام دنیا اثبات نموده ملت ما بافرهنگ، منطقی، صلح جو،اهل تعامل و مذاکره و متهد به تمام موافقت نامه های بین المللی است و نه تنها از ترور و خشونت و افراط گرایی حمایت نمی کند بلکه برعکس سردمداران آمریکا دروغگو،بدعهد ومسئول تمام خشونت ها، تروریسم و ناامنی کنونی جهان معاصر هستند. این دستاآورد شگرف یعنی سربلندی، عزت و حفظ کرامت در کنار متقاعد کردن دنیا به پذیرش ایران هسته ای به عنوان یک حق. بنابراین حده اقل فایده برجام ایجاد شکاف تاثیر گذار در اجماع بین المللی بر علیه کشورمان بوده است.

نوشتن از برجام و مزایای بیشمارش نیازمند چند کتاب و مقاله مجزا و از حوصله مخاطب خارج است اما لازم به ذکر است که تحریم‌های وضع‌شده علیه ایران در دولت قبل از منظر منبع تحریم‌کننده به سه دسته تحریم‌های شورای امنیت، تحریم‌های آمریکا و تحریم‌های اتحادیه اروپا تقسیم شده بودند که هریک از آن‌ها برای برداشته شدن، فرآیند و زمانبندی خاص خود را دارند. نتایج برجام به خوبی نشان می دهد که بخش قابل توجهی از تحریم‌های اقتصادی موجود بویژه تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای متوقف ‌شده است. کاهش مشکل نقدینگی بنگاه های تولیدی به دلیل امکان گشایش اعتبارات مدت دار با بانک‌های خارجی، ثبات نرخ سکه و ارز، کاهش نرخ تورم رفع انسداد دلارهای بلوکه شده، نوسازی ناوگان هوایی و ورود تکنولوژی برای بخش تولید ، باز شدن نزدیک به ۲ هزار ال‌سی ، تحریم‌های مربوط به فعالیت‌های بانکی: ممنوعیت افتتاح شعب بانک‌ها و موسسه های اعتباری ایرانی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ممنوعیت همکاری با بانک‌ها و موسسه های اعتباری ایران بویژه بانک مرکزی و همچنین ممنوعیت افتتاح دفاتر نمایندگی موسسه های مالی اروپایی در ایران.، لغوتحریم‌های مربوط به بیمه: ارائه خدمات بیمه‌ای به دولت ایران یا نهادها و اشخاص وابسته، تحریم‌های مربوط به کمک‌های بلاعوض، کمک‌های مالی و وام‌های ترجیحی، تحریم‌های مربوط به انتشار اوراق قرضه تضمین‌شده توسط دولت ایران: همکاری یا ارائه کمک، خرید و فروش یا وساطت در انتشار اوراق قرضه توسط دولت، بانک مرکزی، بانک‌های مستقر در ایران یا بانک‌ها، اشخاص یا نهادهای تحت کنترل ایران، تحریم‌های مربوط به واردات نفت و گاز از ایران، تحریم‌های مربوط به واردات فرآورده های پتروشیمی ایران، تحریم‌های مربوط به صادرات تجهیزات کلیدی بخش های نفت، گاز و پتروشیمی، تحریم‌های مربوط به سرمایه گذاری در بخش های نفت، گاز و پتروشیمی، تحریم‌های مرتبط با کشتیرانی و کشتی سازی، تحریم‌های مربوط به بخش حمل و نقل، تحریم‌های مربوط به طلا، فلزات گرانبها و الماس، اسکناس و سکه، تحریم‌های مرتبط با خدمات تبعی برای هر یک از گروه‌های فوق، رفع تحریم سوئیفت به عنوان مرکز ثقل برداشته شدن تحریم های بانکی و…تنها بخشی از نقاط مثبت قابل ذکر برجام بوده است.

حال سوال اساسی این است که با پایان پروژه ی سیاسی و امنیتی سازی برنامه هسته ای ایران و از میان رفتن فضای تهدید و تقابل در روابط کشورها با ایران وعادی سازی روابط سیاسی و بین المللی با کشورها و سازمانهای بین المللی ، خارج شدن بحث هسته ای ایران از فصل هفتم شورای امنیت ، لغو بیش از ۲۰ قطعنامه تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، لغو تمامی تحریمهای مربوط به فعالیتهای بانکی و بیمه و امکان دسترسی ایران به اوراق ضمانت و تضمینهای مالی و اقتصادی، لغو تحریمهای مربوط به کشتیرانی و کشتی سازی اروپا علیه ایران، لغو کامل تحریمهای مربوط به صنایع خودرو و حمل و نقل ، لغو تحریمهای مربوط به همکاریهای هسته ای صلح آمیز در اروپا با ایران، لغو تحریمها علیه شرکت نفت جمهوری اسلامی ایران و شرکت ملی گاز ایران و علیه صدها شرکت صنعتی ایران و عادی سازی روابط اروپا با آنها؛ چرا عده ای انحصار طلب با کتمان واقعیت نه تنها حقایق مسلم و قطعی را انکار بلکه با دروغ و فریب افکار عمومی برجام به عنوان دستاورد بزرگ ملت و دولت را شکست خورده و زیر سوال می برند؟!! جای بسی شگفتی و تامل آشکار است که چرا کسانی که برجام را صرفآ وعده‌های عالی با توافق خیالی وتنها دستاورد آن را یک هواپیمای مرجوعی می دانند و با تبلیغات کرکننده ادعا می کنند که مگر دستاورد برجام «جن» است که هیچ کس نمی‌تواند آن را ببیند و یا با تمسخر، دیدن دستاوردهای برجام را مستلزم عینک ته استکانی می دانند چرا هیچگاه از خود نمی پرسند کشور در زمان احمدی نژاد چه شرایطی داشت واگر توافق هسته‌ای و برجام نبود، اکنون در چه وضعیتی قرار داشتیم؟

ایرادی ندارد اگر شما خواب بوده و یا خود را به خواب زده اید جهت یادآوری تنها گوشه ای از وضعیت سابق را به شما گوشزد می نمایم. قیمت سکه در سال ۸۴ و آغاز دولت احمدی نژاد ۱۰۶ هزار تومان بود و در پایان آن ۱ میلیون و ۴۲۵ هزار تومان شد. دلار ۹۰۴ تومان در پایان آن ۳ هزار و ۶۵۰ تومان شد، بنزین هر لیتر ۸۰ تومان بود و در پایان هر لیتر ۷۰۰ تومان شد. در سال ۸۴ قیمت نان لواش ۲۵ تومان بود اما در پایان ۱۶۰ تومان شد، قیمت یک عدد تخم مرغ در هفت سال ۷ برابر شده است. حجم نقدینگی در ابتدای دولت احمدی نژاد ۶۸ هزار میلیارد تومان بود و در پایان با بیش از ۶ برابر افزایش به ۴۲۴ هزار میلیارد تومان رسید. درحالی که حداقل دستمزد کارگران از ۱۲۲ هزار تومان در سال ۸۴ به ۳۸۹ هزار تومان در سال ۹۱ رسید.

آقایان دلواپس و دلسوز مردم که شبانه روز و در رسانه و فضای مجازی و واقعی و هر تریبونی دولت مظلوم تدبیر و امید را به بهانه های مختلف مورد هجوم قرار می دهید آیا تاکنون با خود یک لحظه اندیشیده اید اصولگرایان که طی هشت سال معادل نیمی از تاریخ ۱۰۴ ساله نفت در ایران درآمد کسب کرده‌اند، دولت را در چه شرایطی تحویل گرفته و در چه تحویل دادند. آیا به واقع: غرور و بی توجهی به نصایح علمای دینی و تقابل حتی با رهبر معظم انقلاب و ۱۱ روز خانه نشینی (که البته از نظر شما بیمار بوده و مرخصی استعلاجی داشته اند!!) کاهش شدید قدرت خرید مردم،افزایش بیکاری و شکاف طبقاتی، نوسان بسیار شدید در قیمت سکه و ارز و بازارها و موسسات مالی و بانکی، انتقاد ناپذیری، بی توجهی کامل به قانون، کار کارشناسی و سند چشم انداز، وجود انواع انحراف واختلاس از جمله ۳ هزار میلیاردتومانی در پاک ترین دولت تاریخ کافی نبود تا یکبار هم شده در طول هشت سال به انتقاد ضمنی از احمدی نژاد بپردازید.

بنابراین واقعیت این است که برجام ایران را از کشوری که تولید نفت آن از ۳ میلیون بشکه به ۵۰۰ هزار کاهش یافته ومجبور به فروش و صادرات نفت از طریق سیستم غیر شفاف بابک زنجانی شده و درحال منزوی شدن و قطع ارتباط با جامعه جهانی بوده و طرفدار جنگ، تروریسم و خشونت و افراط گرایی معرفی شده بود به کشوری قدرتمند، خودکفا و موثر در مناسبات بین المللی تبدیل نموده است.حال دروغ، بدعهدی و خیانت دولت آمریکا مساله ای نیست که بتوان آن را به دولت روحانی و مجموعه سیاست خارجی وی پیوند داد. به عبارتی دیگر بحث بی اعتمادی به آمریکا و مقابله همه جانبه آنها به هر طریق ممکن چه از طریق صادر نکردن روادید و چه با تمدید قانون ایسا، قانون جدید غیر انسانی و احمقانه ترامپ مبنی بر عدم اجازه ورود ایرانیان به آمریکا و …اگرچه نقض واضح برجام است اما نباید به معنای شکست دولت و برجام از آن یاد نمود.حتی اگر برجام توافقی نیمه کاره و شکست خورده باشد پیروزی آشکار ملت بزرگ ایران در نتیجه سیاست اصولی و منطقی نرمش قهرمانانه خواهد بود. در حال حاضر جامعه جهانی دو راه بیشتر پیش رو نخواهد داشت یا پذیرش عملی و اجرایی کامل و دقیق برجام و حفظ منافع ایران و یا سنگ اندازی، شیطنت و تصویب قوانین مغایر با روح برجام که در هردو صورت ملت ایران برنده قطعی و نهایی خواهد بود. حتی به فرض ادامه دشمنی های آمریکا و پاره کردن برجام و لغو مفاد آن، تمام گزینه های احتمالی ممکن برای ایران قابل اجرا و انجام خواهد بود و دیگر هیچ انسان دیوانه و حتی دشمن عاقلی قادر به مقابله، تهدید و توهین به ما نخواهد بود.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها