اَفتونیوز _ در ساختار و مناسبات سیاسی، اداری و بودجه ای کشور بویژه در سال های اخیر فرمانداران یک نقش جزئی اداری و بی اثر داشته اند و حداکثر  توان آنها حضور در جلسات شورای اداری تشریفاتی و یا نامه نگاری در مورد جزئی ترین مسائل و موارد در جامعه بوده است. به همین دلیل آمد و رفت فرمانداران چندان از سوی مردم جدی گرفته نمی شود و گاهی مردم نمی دانند و برایشان تفاوتی هم ندارد فرماندارشان کیست. هر چند برخی از این فرمانداران سعی دارند در ابتدا با ژست های آنچنانی و ادعای علمی و دانشگاهی خود را یک فرد متفاوت و خاص جلوه دهند اما در نهایت خروجی کار فرماندار خاص و معمولی یکی است . نمونه این موضوع را در شهرستان کهگیلویه می توان دید که بطور میانگین هر دو سال یک فرماندار آمده و رفته است ولی در تمام این سال ها کوچکترین تغییری در این شهرستان حاصل نشده است و به عنوان مثال هنوز ورودی های شهر همان ورودی های ابتدای دهه هفتاد است. اما جالب آن که در چنین شهرستانی مدام رسانه های وابسته به نماینده و یا برخی مدیران با تیترهای رخداداهای "بی نظیر" و "بی سابقه" و " تاریخ ساز" به گونه ای می نویسند که گویی کهگیلویه در حال تبدیل شدن به یک قطب صنعتی و عمرانی در کشور است. از جدیدترین اتفاقات و دستاوردهای بی سابقه و بی نظیر در کهگیلویه خبر کلنگ زنی یک پروژه دیگر پتروشیمی در این شهرستان است در دشت مازه که حجم عظیمی از زمین های حاصلخیز کشاورزی شهرستان به سرمایه گذاری داده شده است که خود و پروژه اش ابهامات زیادی دارند و همچون روز بر همگان روشن است که بر فرض تمام همکاری ها و همراهی ها با این طرح جز فنس کشی محوطه، چند کانکس نگهبانی  و جابجا کردن خاک ، هیچ نتیجه ای دیگری بغیر از زمین خواری و بهره مندی از تسهیلات سنگین ارزی و ریالی نخواهد داشت. در این شهرستان بیش از  پنج هزار روز  از وعده قبلی یک پتروشیمی دیگر گذشته است و جز همان موارد بالا  نه تنها پیشرفتی در کار نبوده است که فرصت اندک کشت گندم (بج) از کشاورزی منطقه گرفته شده است. چه کسی و یا کسانی با چه هدف و برنامه ای در پشت این طرح کاغذی هستند فعلا روشن نیست و سرمایه گذار ادعایی طرح  با ابهامات و اشکالاتی زیاد روبرو است که قطعا بررسی خواهد شد اما اینکه این طرح یک طرح غیر اصولی و غیر کارشناسی است بر هیچ کسی پوشیده نیست. به همین علت بعید است روح معاون اقتصادی استاندار و فرماندار کهگیلویه که با ذوق زدگی در پشت تریبون کلنگ زنی حاضر شده بودند از ابعاد و زوایای چنین طرحی خبر داشته باشد و البته طراحان و صحنه گردانان اصلی چنین پروژه هایی ضرورتی هم برای این کار نمی بینند و تنها به مدد این افراد کار کاغذی خود را برای دریافت تسهیلات به پیش می برند. پیش از این دارا کریمی نژاد سعی داشت خود را یک فرد علمی و مجرب جلوه دهد ولی در همین یک فقره بخوبی نشان داد که در یک سیستم اداری تنها می تواند نقش یک مهره همراه را بازی کند و مسائلی همچون آب، کشاورزی، پیوست زیست محیطی و سند مصوب آمایش سرزمینی  یک پروژه تنها در شعار قابل پیگیری و دبنال کردن هستند. برای کریمی نژاد در روزهایی که استانداران، معاونین و فرمانداران  روزهای آخر عمر مدیریتی خود را می گذرانند سکوت در مقابل این طرح ها بهتر از همراهی و سخنرانی در یک طرح از ابتدا شکست خورده است که در این گونه موارد نه تنها هدیه و کادویی از سوی دولت در کار نیست که سال ها باید منتظر مصائب این گونه طرح ها و هدر رفت بودجه عمومی مردم برای مافیا و عده معدودی بود.   فرماندار و دیگر مسئولان دولتی یا راهی جز همراهی نداشته اند و یا بی خبر از همه جا  و خوش بینانه از این طرح تعریف و تمجید می کنند که در هر حالت او نامش با این پروژه کاغذی گره خورده است و باید بدون تهدید به برخورد پاسخگو باشد.