به گزارش اَفتونیوز کبنا در گزارشی نوشت : از روز شروع به کار دولت سیزدهم و بویژه بعد از معرفی سید علی احمدزاده استاندار کهگیلویه و بویراحمد همه نگاه‌ها و اظهارات بر سرعت در عزل و نصب‌ها و حتی قلع و قمع مدیران قبلی است. در اکثر نشست‌ها با استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد نیز این موضوع به کرات تکرار شده است و مدیران فعلی به عنوان مدیرانی ضعیف و ناتوان معرفی شده‌اند که نمی‌توانند به اجرا و پیشبرد برنامه‌های دولت مردمی حجه الاسلام رئیسی کمکی نمایند. تغییرات در دولت‌ها اجتناب ناپذیر است و دیر یا زود و خواسته یا ناخواسته تغییرات به تمام سطوح مدیریتی در شهرستان‌ها نیز کشیده خواهد شد اما بهتر آن است که این اتفاقات در یک جو آرام و منطقی دنبال شود و اگر هم قرار بر بیان این موضوعات باشد از دریچه نگاه کارشناسی و سازمانی باشد. هیجانی کردن فضا در واقع باعث ایجاد کندی کار و عدم دقت لازم خواهد شد و از طرف دیگر اولویت‌ها و نیازها را نیز جابجا خواهد کرد. برخی تغییرات و جابجایی‌ها به درجه‌ای مورد نیاز است که دولت قبلی و جدید نمی‌شناسد و ضرورت مدیریت و نیاز امروز استان کهگیلویه و بویراحمد است. ولی در جو هیجانی این ادارات و دستگاه‌ها کمتر دیده می‌شود و همه نگاه‌ها معطوف بر مناصب سیاسی است. در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد دستگاه‌هایی وجود دارد که در تعطیلی مطلق به سر می‌برند و کوچکترین برنامه و فعالیتی از این دستگاه‌ها مشاهده نمی‌شود. از جمله حوزه فرهنگ و هنر در تعطیلی کامل قرار دارد. بیش از دو سال است که فرهنگ و ارشاد اسلامی عملاً جایی در مناسبات فرهنگی و حتی اداری استان کهگیلویه و بویراحمد ندارد به گونه‌ای که در همان دولت قبل نیز بارها هنرمندان و اصحاب فرهنگ نیز نسبت به این موضوع معترض و خواستار یک تغییر و ایجاد تحول در این دستگاه بودند. نه تنها فرهنگ و ارشاد اسلامی تعطیل است که سایر دستگاه‌های فرهنگی دولتی و غیر دولتی از جمله میراث فرهنگی نیز شرایطی مشابه فرهنگ و ارشاد اسلامی دارند. به نظر می‌رسد هنرمندان و اهالی فرهنگ در کهگیلویه و بویراحمد هیچ متولی ندارند. بحران اجتماعی و فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد بیداد می‌کند. به طور نمونه موضوع خودکشی در دیشموک بسیار نگران کننده است و هیچ عملکرد قابل قبولی از دستگاه‌های مربوطه دیده نشده است و اعتباراتی که در رابطه با این حوزه تخصیص داده شد نه مشخص است به چه کسانی داده شده است و نه خروجی کاری در جریان بوده است. در حوزه دانشگاهی نیز باید گفت مدت‌هاست استان کهگیلویه و بویراحمد دانشگاه ندارد. این فقدان دانشگاه یا به عبارتی تعطیلی نه از بابت بیماری کروناست که حتی قبل از آن هم دانشگاه‌های استان کهگیلویه و بویراحمد و بویژه دانشگاه یاسوج یک دستگاه اداری بوده است که فعال‌ترین بخش آن گیت‌های ورودی دانشگاه است. در دانشگاه یاسوج و با وجود تعداد زیاد هیات علمی هیچ تولید علمی و آموزشی در خوری وجود نداشته است. احمد عریان رئیس این دانشگاه بیش از آن که توانسته باشد به رشد دانشگاه و یا حتی حفظ جایگاه دانشگاه کمک کرده باشد در پی تعریف و تمجید از دیگران و خود و ارتقا برخی نزدیکان غیر بومی بوده است و با وجود هزینه‌های بالا برای شخص وی از جمله یک خانه اختصاصی در خیابان‌های باهنر که برای روسای دانشگاه در نظر گرفته شده است، خودروی ویژه و شاسی بلند مخصوص وی، رفت و برگشت به شیراز و کلی هزینه برای اتاق ریاست، وی دانشگاه را در یک شرایط بد قرار داده است و دانشگاهی که زمانی از نمادهای استان کهگیلویه و بویراحمد بود حالا بود و نبود آن برای مردم تفاوت چندانی ندارد. نکته جالب در مورد عریان آن که دانشگاه از انجام اتفاقات عادی روزمره عاجز بوده است اما گاه به گاه اخباری بی تأثیر و بی ارزش در رابطه با برخی موفقیت‌های ادعایی از سوی این دانشگاه به رسانه‌ها درز می‌شد. در زمان دولت قبلی نیز بارها تغییر و تحول در دانشگاه یاسوج و بویژه سپردن مدیریت این دانشگاه به یک فرد جوان و با انگیزه به عنوان یک مطالبه مطرح شد اما به بهانه حفط مدیران تا پایان دولت و هم چنین حمایت‌های احد جمالی معاون سیاسی فارسی استاندار کهگیلویه و بویراحمد از عریان به جهت هم استانی بودن سبب تداوم وضعیت غیر قابل قبول دانشگاه یاسوج شد. دانشگاه علوم پزشکی نیز به تغییر و تحول اساسی و بنیادی نیازمند است. در دو دوره اخیر ریاست این دانشگاه یعنی دوره ریاست ایلامی و یزدان پناه دانشگاه علوم پزشکی با گستردگی بالا و ظرفیت‌های خوب تنها مکانی بوده است برای بکارگیری های مسئله دار. بعد از فشار رسانه‌ها و افکار عمومی به جهت بکارگیری نیروهای خارج از ضابطه در دوره ایلامی مدیر بعدی بخشی از این نیروها را اخراج کرد اما خیلی زود شاهد تکرار همان بکارگیری ها توسط یزدان پناه و تیم وی بوده‌ایم که قطعاً وظیفه رئیس جدید خواهد بود که هم با بکارگیری قبلی برخورد نماید و هم جلوی این رویه نادرست در دانشگاه علوم پزشکی گرفته شود. در این دانشگاه نیز هیچ موفقیت علمی و آموزشی قابل قبولی نبوده است و در یک گزارش از سوی معاونت پشتیبانی وزارت بهداشت، درمان و علوم پزشکی عملکرد دانشگاه در انجام برنامه‌های پیش بینی شده در سال 99 غیر قابل قبول خوانده شد. البته حساب مدیریت و عملکرد این دانشگاه باید از زحمات و تلاش‌های شبانه روزی کادر درمان جدا در نظر گرفته شود که دو سال بسیار سخت بر کادر درمان گذشته است و از روز ورود ویروس کرونا به استان تاکنون این عزیزان شبانه روز در تلاش و خدمت به مردم بوده‌اند. نگران کننده ترین وضعیت اما در بازار، صنعت و معدن استان کهگیلویه و بویراحمد قابل مشاهده است. حوزه‌های گسترده‌ای که گویی هیچ متولی اداری ندارد و کاملاً به حال خود رها شده است. با وجود وعده‌های بسیار در مورد احداث و احیا معادن استان هیچ توفیقی سازمان صمت نداشت و وضعیت در بازار نیز به شکلی است که بارها صدای اعتراض مردم و سایر مسئولین بلند شده است. جهادکشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد که یکی از دستگاه‌های عظیم در استان است نیز شرایطی مشابه سازمان صنعت، معدن و تجارت دارد و بخش‌های مختلف این سازمان عملکرد غیر قابل قبولی داشته‌اند. در این بین نباید از عملکرد ضعیف برخی دستگاه‌های عمرانی و خدمات رسان از جمله راه و شهرسازی و آب و فاضلاب غافل بود. این دستگاه‌ها البته نمونه‌ای از خروار هستند و دستگاه‌های بسیار دیگری نیز هستند که عملکرد آنها و مدیران آن باید مورد ارزیابی قرار گیرد و در صورت تأیید ادعای این مطلب بدون فوت وقت ایجاد تغییر و تحول در آنها در دستور کار قرار گیرد تا حداقل گره‌ی در کار و مشکلات مردم گشوده شود.