برادر گرامی جناب آقای دکتر خادمی استاندار محترم کهگیلویه و بویراحمد با سلام

احتراما ” شرحی بر آنچه گذشته و نتیجه ای برای انتخابات آتی بدون از هر گونه ملاحظه کاری برای حضرتعالی در نامه ای سرگشاده ارسال نموده ام و امیدوارم در شرایط کنونی تدبیری بیندیشید.

مدیران دولت قبل برآمده از سیاسی کاری های ناشایست بودند و عمده آنها در جایگاههایی قرار گرفتند که هیچ تشابهی از نظر مدرک و سوابق اجرایی نداشتند و این معضل رواج نمود تا دولت کنونی را دامنگیر و همین بدعت باعث از هم پاشیدن کمیته انتصابات وزارتخانه ها و رواج عادت زشت التماس کردن برای مدیرشدن گردید و خیلی از مدیران هم بهاء آنرا تمام و کمال پرداخت نمودند. دولت تدبیر و امید ویرانه ای را تحویل گرفت که گزارش 100 روزه رئیس جمهور اگر به گزارش 1000 روزه هم برسد بازهم چشم امید باید داشت. مدیران امروزی دولت در استان ما عمدتا و در ظاهر خود را نیروی حامی دولت می دانند و گرچه تعدادی از آنها در ستادهای قالیباف، ولایتی، جلیلی و رضایی فعالیت داشتند ولی امروزه خود را حامی دولت می دانند و مدعی هستند تمام و کمال برای رضایت مردم گام بر می دارند. اینجا ابتدای اختلاف است:

مدیران برای رسیدن به جایگاههای مورد نظرشان صرفنظر از لابی سیاسی و مدیریت کلان استان می بایست نظر نمایندگان را تأمین نمایند و گاها این تأمین نظرهای تحمیلی (قول جایگاههای معاونت به دوستان نماینده، واگذاری پروژه های عمرانی، اشتغال و بکارگیری نیروهای نماینده و…) پای مدیران دولتی را بدلیل تأمین نظر نمایندگان به مراجع نظارتی و بازرسی باز نموده است. این ایراد از وزرای بی کفایت دولت نشأت گرفته و بدلیل عدم تغییر در بدنه معاونین و مدیران ستادی وزاتخانه ها، اعضاء کمیته انتصابات وزارتخانه ها در بهترین شرایط بین دولت قبل و دولت جدید تقسیم شده و مستحضرید دولت حداقلی برای جلب نظر نمایندگان در انتصابات به کرات به استانداران تأکید نموده است. چنین مدیرانی با لابی نماینده در استان ما اکثریت هستند و جالب اینکه مدیران اصلاح طلب شناسنامه دار استان هم در همین بازی نمایندگان قرار گرفته اند و تا کنون هیچ اقدامی (حتی یک مورد اشتغال) برای قشر زحمت کش جریان اصلاحات ایجاد نکرده اند ولی برای نمایندگان و خانواده های خود در قالب نیروهای شرکتی، قراردادی، حجمی و… اقداماتی انجام داده و تعداد بکارگیری های آنان بستگی به قدرتشان در وزارتخانه و سیستم هماهنگی مدیران پائین دستی دارد. این نکته را غافل نشوم اگر استخدامهای بی اساس مدیران دولت را صرفنظر نماییم، عمده مدیران کل در شاخصهای مناسب رقابتی با وزارتخانه متبوع هستند ولی عدم توجه به اشتغال جوانان ستاد روحانی در سال 92 و کمیته استقبال از رئیس جمهور در سال 95 ظلمی مضاعف به پیکره اصلاح طلبان بوده و در شرایطی که باید 8 سال خلاء عدم استفاده از کارشناسان اصلاح طلب را جبران نمود، مدیران دولت در استان اعم از اصلاح طلب شناسنامه ای و تحمیلی هیچ گونه حمایتی در این زمینه نداشته اند و جالب آنکه در بیشتر موارد ردپای آنها برای حذف جوانان حتی در شغلهای غیراستخدامی و وابسته به دولت کاملا مشهود است و ضعف عملکردشان در بحث اشتغال به از دست دادن سن قانونی استخدام جوانان حامی دولت منجر شده است. بعضی از مدیران هم که پایشان می لغزد برای چند روزی بیشتر تکیه دادن بر صندلی مدیریتی تعارفهایی برای جوانان پوسترچسپان پیشنهاد می دهند که جایگاه کارشناسی در مرکز استان برای اقوام مدیر می باشد و نگهبانی فلان شهرستان تازه تأسیس شده را به جوانان جریان حامی دولت پیشنهاد می دهند و صد البته اگر بیکاری و اشتغال این نخبگان سیاسی و اجتماعی استان باعث رسیدن به آخرین مرحله از زندگی (خود کشی) شود باز به مراتب بهتر از حقارتهای تحمیلی مدیران شما خواهد بود.

آقای استاندار: مراقب باشید کاندیدای ریاست جمهوری در حال آماده سازی و ظرفیت سازی برای تعیین رؤسای ستاد انتخاباتی در استانهاست و احتمال جدایی قشر جوان از جریان دولت علی رغم حضور پر رنگ آنها در انتخابات 92 و استقبال 95 بسیار زیاد است و برای تسویه حساب با مدیران دولت در استان چاره ای بیندیشید تا بی مهری مدیرانتان به جوانان (موتور محرکه انتخابات) در انتخابات آتی جدایی را حاصل نشود.

تقدیم احترام سید رحمان وفانژاد عضو ستاد دکتر روحانی انتخابات 92