-
آینده جنگ اسرائیل با ایران چه خواهد شد؟
عباس عبدی -
«شافرج الله»
سیدمحمد مختاری -
ایران خانهی ماست؛ مسئولیت ایرانی بودن فراتر از هر تفاوتی
علیرضا تابش -
وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقتهای پشت پرده میشود»
یادداشت مخاطبان -
دفاع از ایران؛ به نام یا به ننگ!
فضلالله یاری -
جوابیهای به یک رسانه/ وقتی مدح بیمحتوا جای مطالبهگری رسانهای را میگیرد
حسن کریمی -
مرثیهای بر پروژههای نیمهتمام استان کهگیلویه و بویراحمد
بویار پارسه -
دیدهبان
هجیر تشکری -
عوارض شناسی تعطیلی خرد سیاسی در سطح میزان پیشرفت شهرستانهای چهارگانه
یاسین علویان سوق -
واقعیت مدیران 50 میلیاردتومانی و نقش «تاجگردون» در بحران مدیران اینستاگرامی!
اسلام ذوالقدرپور
- جامعه و فرهنگ
- 0
- پنج شنبه , 4 آذر 1400 -PM -11:43
پایان تلخ قصه آرمان و غزاله

اَفتونیوز _ ماجرای غزاله و آرمان را تقریبا همه میدانند. قصه تلخ سرانجام یک عاشقی و هیجان نوجوانی. این داستان طولانی سرانجام بدون پیدا شدن پیکر غزاله، روز گذشته با اعدام آرمان به پایان رسید.
آرمان و غزاله را دیگر همه میشناسند. دو نوجوانی که درگیر یک ماجرای عاشقی بودند و هیجانات و ناآگاهیهای همین سنین باعث کشته شدن غزاله به دست آرمان شد.
آرمان عبدالعالی، ۶ سال پیش، دوست غزاله شکور بود و پدرش استاد دانشگاه. این دو در ترکیه با هم آشنا شده بودند. اما یک روز بعد از یک مشاجره، آرمان، غزاله را به قتل میرساند.
آرمان که در ابتدا از سرنوشت غزاله اظهار بیاطلاعی کرد، پس از طی مراحل بازجویی از جزئیات ارتباط خودش با غزاله گفت. آرمان در اولین اعتراف خود گفت: «مدتی بود به غزاله علاقه داشتم. روز حادثه غزاله مقابل خانهمان آمد، با هم بحثمان شد و او را هل دادم. زمین خورد و از سرش خون آمد و... یکدفعه متوجه شدم که دیگر نفس نمیکشد. از ترس، غزاله را داخل یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله شهرداری انداختم».
در حالی که دوربینهای مدار بسته اطراف منزل آرمان، لحظه خروج او با چمدان را ضبط کرده بودند اما هرگز اثری از جسد غزاله پیدا نشد و اینگونه یکی از مرموزترین قتلهای دهه اخیر رقم خورد.
با طی روند قضایی پرونده، آرمان پای میز محاکمه رفت اما این بار گفت: «اعترافات اولیه من تحت فشار بود. آن روز غزاله موقع خارج شدن از خانهمان در پله ها زمین خورد. من با دیدن خون در راه پله شوکه شدم و از ترس اینکه راز ورود او به خانهمان فاش شود، غزاله را در چمدان گذاشتم و به سطل زباله انداختم».
دادگاه بعد از شنیدن اظهارات آرمان، بنا بر ادله موجود وی را به قصاص محکوم کرد و حکم صادر شده به مرحله اجرا درآمد.
در این سالها بارها افراد مختلفی تلاش کردند تا رضایت خانواده غزاله را جلب کنند اما با این همه موفق نشدند. آرمان بارها به قرنطینه قبل از اجرای حکم رفت اما بازگشت. تقریبا همه امید داشتند تا خانواده غزاله از آرمان بگذرند اما او سرانجام صبح دیروز در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
در این پرونده چندین نکته مورد توجه افکار عمومی بود. از آنجایی که آرمان در هنگام ارتکاب جرم کمتر از 18 سال داشت، برخی او را مشمول قوانین این رده سنی میدانستند و گروهی نیز بر این نظر بودند که او چندین بار تا پای چوبه دار رفتن، مجازاتی بیش از اعدام برای آرمان بود.
اما درست در لحظه اجرای حکم، پدر و مادر غزاله به عنوان اولیای دم، به آرمان مهلتی یک ماهه دادند. پس از این مهلت پدر آرمان سعی کرد با ارائه دلایل خود مبنی بر سن زیر 18 سال پسرش در زمان وقوع حادثه و دلایلی مبنی بر زنده بودن غزاله حکم قصاص آرمان را بشکند که تلاش وی هم نتیجه نداد تا اینکه صبح امروز حکم اعدام آرمان عبدالعالی پس از چندین بار تا پای چوبه دار رفتن و عدم بخشش از سوی خانواده شکور اجرا شد.
پرونده آرمان از منظر حقوقی یک مورد خاص بود؛ چرا که به ندرت شاهد آن هستیم که هیات قضایی مدتها بعد از صدور رای نسبت به رای خود تردید کند. اما اگر چنین اتفاقی رخ داد و قضات نسبت به رای اولیه خود دچار شبهه شدند تکلیف رای که از چندین فیلتر ازجمله دیوانعالی کشور و مرحله استیذان نیز عبور کردهاست، چیست؟ داود خاکسار، حقوقدان و مدرس دانشگاه در اینباره به روزنامه همشهری گفته بود که «من به کلامی از حضرت علی(ع) اشاره میکنم که میفرمایند: «اگر هزاران گناهکار بیکیفر بمانند بهتر از آن است که یک بیگناه کیفر ببیند.»
اما چرا اجرای حکم آرمان چندین سال به طول انجامید؟ از زمان ارجاع پرونده به واحد اجرای احکام تا اجرای حکم، بیش از هشت ماه زمان برده است. علت این امر نیز اصرار دستگاه قضائی برای برگزاری چندین جلسه ایجاد صلح و سازش بین اولیای دو خانواده بود که با این وجود، منتهی به سازش نشد. البته که قصاص حق خانواده اولیای دم است و مانند اعدام نیست که حق حکومت و البته (بر طبق قوانین ذیربط) باشد. خانواده غزاله بارها نسبت به تاخیر در اجرای حکم اعتراض کردند. از آنجا که متاسفانه مجرم هیچ نشانهای از محل اختفا یا دفن جسد نداده است، احساسات خانواده مقتوله نیز بیش از پیش جریحهدار شده است. با این وجود، خانواده اولیای دم اعلام کرده بودند که در صورت دادن نشانی از محل اختفا یا دفن جسد توسط قاتل، حاضر به اعلام گذشت هستند که متاسفانه محکوم علیه، از این امر خودداری کرد. اما در ساعتهای پایانی چه بر این دو خانواده گذشت؟ قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی، حتی در آخرین ساعات نیز تلاش بسیاری برای اخذ رضایت اولیای دم انجام داد تا جایی که با وجود برگزاری بیش از ۲۰ جلسه صلح وسازش طی سالهای گذشته، بازهم به همراه کمیته صلح نشستی با حضور خانوادههای غزاله شکور و آرمان عبدالعالی برگزار کرد.
شهریاری در این نشست بر این نکته تاکید کرد که در این سالها، خانوادهها و تعداد زیادی از چهرههای فرهنگی و اجتماعی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای گذشت خانواده شکور از حق قانونی خود، وساطت کردند و قوه قضائیه هم در این خصوص تلاشهای وافری داشته است.
او با اشاره به بررسی تقاضاهای مطرح شده برای رفع برخی شبهات پیرامون پرونده آرمان، گفت: در پروندههای قتل باید تقاضاها بررسی شده تا اگر شبههای وجود دارد برطرف شود که در این زمینه نیز چند بار مواردی مطرح شد که مورد بررسی قضات قرار گرفت. سرپرست دادسرای جنایی ادامه داد: خواسته خانواده غزاله پیدا شدن جسد بود و صلح و بخشش را منوط به پیدا شدن جسد دانستند درحالی که جسد در سطل زبالهای رها شده بوده. شهریاری در ادامه خطاب به خانواده شکور، گفت: ما در پروسه این پرونده صحبتهای زیادی با شما انجام دادیم و اکنون تصمیم گیرنده شما هستید، اما تجربه نشان داده که بهتر است خانواده در آرامش تصمیم بگیرند. امید است خروجی این جلسه این باشد که قصاص با خواسته و اراده خانواده شکور اجرا نشود و ما نیز بر حسب تکلیف قانونی و شرعی تا آخرین لحظه برای صلح و سازش تلاش میکنیم. وی گفت: ما نمیخواهیم حقتان را از شما بگیریم چراکه اجرای قصاص حق طبیعی و قانونی شما است، اما میخواهیم دقیقتر فکر کنید.
بعد از اظهارات شهریاری سرپرست دادسرای جنایی، پدر غزاله شکور گفت: اگر این قتل ناشی از یک اتفاق یا حادثه بود به همان قرآن قسم که میبخشیدم، اما این موضوع حاصل یک اتفاق نبوده است.
در ادامه پدر آرمان با چشمانی اشکبار خطاب به خانواده غزاله شکور، گفت: ما میدانیم این حق شما است، ما هربار در زندگی به مشکلی برخورد میکنیم به رحمت خدا دل میبندیم.
پدر آرمان، فرزندش را مورد عتاب قرار داد و گفت: هفت سال است که به خاطر اشتباهت، دو خانواده نابود شدند، ما چه زمانی به تو یاد دادیم که چنین کاری انجام دهی؟بعد از این گفتوگوها، شهریاری سرپرست دادسرای جنایی از دو خانواده خواست تا زمان انجام نماز صبح، در حیاط زندان با آرامش با یکدیگر صحبت کنند تا شاید نتیجه رضایتبخشی حاصل شود. به هر روی قصه آرمان و غزاله با پایانی بسیار تلخ به پایان رسید.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 ارزآوری ۲۵ میلیون دلاری محصولات کشاورزی برای کهگیلویه و بویراحمد
- 2 شرور سابقه دار در باشت دستگیر شد
- 3 خالی کردن حساب با پیامک جعلی ابلاغیه قضایی
- 4 کاهش ۱۵ درصدی ترددهای بیناستانی در جادههای کهگیلویه و بویراحمد
- 5 امحا ماینرهای کشف شده در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 رئیس شورای شهر: ترافیک سنگین یاسوج چالش بزرگ پیش روی ماست
- 7 صدور حکم قاطع برای نانوایی متخلف گچسارانی در دام تعزیرات
- 8 خسارت زلزله دهدشت به ۱۰۰۰ واحد مسکونی
-
رئیس فرهنگ و ارشاد گچساران منصوب شد/ ابلاغ
-
مديرعامل شركت نفت گچساران: كتابخانههای شركت نفت گچساران بیش از 6 هزار نفر عضو دارد
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر شتاب و روند تکمیل پروژههای عمرانی و خدماتی شهر یاسوج تاکید کرد
-
استاندار: زیرساختهای گردشگری مذهبی توسعه مییابند
-
تذکر رئیسجمهور به منابر، رسانه ملی و نمازهای جمعه: از سخنان تفرقهافکنانه و اختلافبرانگیز بهشدت پرهیز شود
-
«وضعیت حساس کنونی» ؛ جنگ یا صلح؟!
-
«همایونفر» معاون اداره کل مسکن و شهرسازی استان شد/ ابلاغ
-
هتل ورزش یاسوج پس از سالها تکمیل میشود/ آگهی مناقصه
-
لاشه پهپاد هرمس بر دوش یک لر
-
مشکلات هفت کانون بازنشستگی استان بررسی شد/مهرجو: پیگیری لازم برای افتتاح شعبه بانک رفاه در برخی شهرستانها انجام خواهد شد/ پیگیری لازم برای افزایش سهمیه وام استان خواهد شد
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!