حق معلم و کف خیابان!

حق معلم و کف خیابان!

افتونیوز - علیرضا کفایی سالهاست که حق و حقوق معلمین از نظر معیشت و نیز منزلت نادیده گرفته میشود، به خواسته های آنان توجه نمی شود و نه تنها برای به سامان کردن وضعیت معلمین کار خاصی نکرده اند بلکه اساساً اراده ای هم در مسئولین امر دیده نمی شود و متولیان امر و تصمیم گیران از مجلسیان گرفته تا دولت علیرغم وعده های فراوان؛ در عمل جز بر رنج روز افزون فرهنگیان نیفزوده اند.

عمده عدم رسیدگی به وضعیت فرهنگیان از شاغل گرفته تا بازنشسته به آشفتگی های اخلاقی از ریاکاری گرفته تا فریبکاری و دروغ بر می گردد و آنچه از تهی بودن خزانه بهانه می آورند نیز وانهادن اخلاق است که آقای قالیباف تنها یک نشانه و یکی از عینیت های این وضع تأسف بار اخلاقی است، او خودش هم قانون گریز و قانون شکن بوده و هم به دفعات مهمترین موازین اخلاقی را زیر پا گذاشته که در مسئولیتهایی که پیش از این داشته متهم است و مورد اعتماد عمومی نیست.

امروز هم علناً فرهنگیان را در تنگنا قرار می دهند و بدتر؛ آنچه در مقام نمایندگی مردم و ریاست مجلس می کنند تحقیر فرهنگیان است، در چنین حالتی و با چنین افرادی مسلماً معلمین راهی جز فریاد زدن حق خود به هر طریق ممکن ندارند که از شدت ضنکای معیشت در عسر و حرج بسر می برند و وقتی می بینند مهمترین و نخبه ترین قشر کشور و فرزانگان فرهنگی تحقیر می شوند در کف خیابان به مطالبه حق خود بر می آیند.

معلمین جوینده حق و حقوق خود هستند و به هیچ وجه؛ مسئله سیاسی و جناح بازی های مرسوم نیست که در استیفای حق خود نه اسیر باندبازی و سفسطه های سیاسی می شوند و نه اسیر خشم و غضب خود و همچنین مرعوب بی مبالاتی و خشونت احتمالی حاکمیت هم نمی شوند، در کمال آرامش حقوق از دست رفته و اعاده نشده و حقوقی که شایسته آن هستند هم از نظر مادی و هم از نظر منزلت اجتماعی از دست رفته را مطالبه می کنند. بحث و مذاکره و رایزنی های بی نتیجه و زیر قول خود زدن از سوی مسئولین نتیجه اش کف خیابان خواهد بود تا صدای اعتراض خود را به گوش حاکمیت و جامعه برسانند، بی شک آنان که از سوی فرهنگیان به مشورت فراخوانده شده و میشوند و برخی منتخب قاطبه فرهنگیان نیستند باید پاسخگو باشند که تا کنون جزئیات مذاکرات آنان چه بوده و چه وعده هایی گرفته اند و کدامیک محقق شده است، از سویی تشکیلات و احزاب سیاسی و صنفی مرتبط با فرهنگیان موظف هستند گزارش فعالیت خود را به معلمین ارائه دهند.

ضمن اینکه کار تشکیلاتی و حزبی برای ستاندن حق معلم ستودنی است اما باید در نظر داشت که سیاست ورزی همان جایی است که باید دعوی عدالت و اخلاق نمود، سیاستی که از اخلاق تهی شود همین خواهد شد که از درون آن قالیباف بیرون می آید و احزاب سیاسی فرهنگی باید احتیاط کنند و در چنبره وعده های بی سرانجام و حواله دادن به آینده و دور زدن نیفتند.

باید به استناد قانون گریبان قالیباف و مجلس را گرفت و اگر از قول و فعل سابق عدول می کند می بایست انحراف او را از دین و قانون بر بام فلک فریاد زد.

احزاب هم باید به وظیفه ذاتی خود در صیانت از حقوق تضییع شده فرهنگیان تلاش نمایند و همراه جامعه فرهنگی با مجوز و بدون مجوز در کف خیابان! فقر معلم را فریاد بزنند و بدانند که سرمستان قدرت که به تدریج نتایج انتصاب! خود را می گیرند در این وانفسای تحریم و بحران های متعدد تحمیل شده بر مردم و کشور سهیم اند و کمتر توجهی به اوضاع رقت بار جامعه دارند که می بینیم تیغ به روی قلم می کشند و معلم را از جایگاه والای معلمی گرفتار معیشت کرده اند و متاسفانه وضعیت بحران زده سیاسی و اجتماعی ایران هم همیشه مستمسک خوبی برای آنان است که مرتب بگویند "وضعیت حساس کنونی" و حواله به فردا دهند.!

مدعیان انقلابی!! طوری عمل کنند تا مردم از این "وضعیت حساس کنونی" پس از چهل سال بیرون آیند و به این بهانه انسان ها را از حقوق اولیه اشان محروم نکنند تا معلم مجبور نشود علیرغم میل باطنی فقر خود را در کف خیابان فریاد زند.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها