-
"فریدون داوری" شاعر عشق و حماسه
ایرج اقبال فر
-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
جنبش دانشجو و کنش اجتماعی
اَفتونیوز _ «انسآنها میکوشند تا جامعه ایی آزاد پدید آورند و اقتدار مطلق کهن پایه و کهن سنت را براندازند و به جای آن سنت هایی از کهنه و نو برقرار سازند که با معیارهای آزادی و انسانیت و تعقل هم آواز باشند و دیگر نمیخواهند پس بنشینند و کل مسئولیت حکومت جهانی را به اقتدار چند انسان واگذارند. انسآنها برای پرهیز از درد و رنج گریز پذیر و دفع شر ظلم، آماده قبول مسئولیت شده اند.» پوپر
در دورانی زندگی میکنیم که بیشک یکی از وجوه مشخصه آن تلاش در متقاعد ساختن همگانی است، اما تا چهاندازه تلاشهای آشکار و نهان نتیجه بخش است؟ و آیا به نتیجه مطلوب خواهیم رسید؟ تردیدی نیست که دانشجو به دلیل اطلاق اسمی و هم شخصیتی و طرز تلقی جامعه که دانشجویان را در زمره نخبگان قرار میدهد، محمل و گاهی هم مقصد حکومتها است.
حکومتها بنا بر تفکر و برداشت حاکمیتی خود و جهت تثبیت موقعیت و مرجعیت و نیز پیشبرد اهداف خود به دانشگاه نظر دارند و تلاش میکنند تا با شکل دادن به فکر و اندیشه دانشجویان حمایتها و کنشهای آنان را در راستای حاکمیت خود بدست آورند و از سوی دیگر مجموعههای سیاسی و احزاب و فعالان مدنی و اجتماعی نیز بر اساس خط و مشی سازمانی خویش به نحوی سعی میکنند از این محمل سود برده و با توجه به بینش و گرایش سیاسی خود، له یا علیه حاکمیت، در اندیشه دانشجو نفوذ نمایند و به نفع خود بهره برداری نمایند.
تلاش برای متقاعد ساختن دیگران نه تنها مذموم نیست بلکه از مشخصههای زندگی جمعی است و به نوعی گریز ناپذیر است زیرا هر فرد انسانی برای اثبات و هویت بخشیدن به خود ناچار است دیگران را به باوری برساند و متقاعد سازد تا او را و اندیشه اش را و شخصیتش را به رسمیت بشناسند و این عمل خود آگاه یا ناخود آگاه مستمراً در جامعه انسانی رخ میدهد. دانشجو به دلیل همان نخبگی و برگزیدگی و سرآمد بودن و مورد نظر حکام و سیاسیون بودن بیش از دیگر آحاد جامعه در دایره کنش اجتماعی قرار میگیرد. سرباز، کارمند، کارگر و. . . . هر یک ملزم به انجام وظیفه ایی خاص هستند که از طرف حکومت و یا کارفرما معین میشود که شاید حتی با آن وظیفه در تعارض باشند ولی باید انجام دهند اما دانشجو در مرتبه ایی قرار میگیرد که فراتر از این دایره بسته علاوه بر وظیفه آکادمیک و رعایت هنجارها، وظیفه راهبری و هدایت و آزادگی و بالندگی همان سرباز و بسیجی و پاسدار و غیر ذلک را نیر بر عهده دارد. اگر دانشجویی خود را از این عهده داری جدا سازد در واقع از هویت خود فاصله گرفته است.
از اینرو تشکلهای دانشجویی یکی از وظایف خود را در این راستا تعریف میکنند و بر همین اساس مورد اعتماد و اقبال جامعه هستند و انتظار مردم از آنان حول همین محور اعتماد است تا راهی بیابند و از دردها و آلام جامعه بکاهند و دانشجو اگر متعهد به این امر باشد سرآمد و راهبر جامعه بسوی آزادی و آزادگی خواهد بود. پر واضح است تشکلهایی مانند بسیج دانشجویی به واقع نمیتوانند نقش یک تشکل صرف دانشجویی را داشته باشند بلکه ماموریت حفظ حاکمیت را بر اساس تدابیر حکام دارند و بیشتر نظر به اجرای اوامر دارند تا اندیشیدن و ارائه راهکار خروج از بن بستهای اجتماعی. اگر هم طرحی، نظری و یا اقدامی میکنند اول حاکمیت را در نظر دارند.
در کنش اجتماعی و برای متقاعد ساختن دیگران هر چه مسائل مطروحه مهمتر و اساسیتر باشند حساسیت بیشتر است و از سوی دیگر مقاومت در برابر تغییر بیشتر و پذیرش سختتر خواهد بود و اگر با انسآنهایی دارای فکر و اندیشه مانند دانشجو روبرو باشیم دشواری کار دو چندان است. از اینروست که تا کنون حکومتها نتوانستهاند اهداف غیر انسانی خود را در دانشگاه پیاده نمایند و با مقاومت سرسختانه دانشجویان اهل تفکر و تدبر روبرو شدهاند البته هیچگاه نا امید نشدهاند و همچنان در صدد نفوذ در اندیشه دانشجو هستند و باترفندهای مختلف سعی میکنند این پایگاه اساسی را از آن خود کنند چه با کادرسازی و تشکلسازیهای موازی چه با تهدید و یا تطمیع، اما ما حصل کار آنان در فراخنای تاریخ لااقل در یکصد سال اخیر در همه جوامع نتیجه منفی داشته است.
سیاسیون و احزاب و جمعیتها و جبههها هم آنچنان که مورد نظرشان بوده است نتوانستهاند بر دانشجو و دانشگاه سیطره یابند و این از مشخصههای تفکیک ناپذیر دانشجو است که به واسطه در متن و بطن جامعه زیستن و آشنایی با مشکلات جامعه همیشه جلوتر از حکام و سیاسیون اندیشیده است و در واقع اندیشه سیاسی مستقل از جناحبندیها و حاکمیتها داشته است. البته نباید از نظر دور داشت که در مقاطعی از تاریخ، جنبش دانشجویی در فرآیند کنش اجتماعی و جریان متقاعدسازی طرفینی با سیاسیون کاملاً هماهنگ شد و در همان مقاطع پیروزی ملی حاصل گردید از جمله در زمان دکتر مصدق و در جریان انقلاب اسلامی و پس از انقلاب در سال 76 که با جبهه اصلاحطلبان هماهنگ شدند. این نشان میدهد که هرچه نوع باورها آشناتر باشد و منش سیاسی خالصتر باشد جاذبه اش هم بیشتر میشود.
ارسطو میگفت: ما گفتار نیک مردان را کاملتر و آسانتر از دیگران باور میکنیم و منظورش مردان صاحب خصال حسنه بود.
منش پاک و صادقانه سیاسی موثرترین وسیله برای متقاعد ساختن دیگران است. همان که دانشجویان در منش افرادی چون سید محمد خاتمی و یارانش در سال 76 یافتند و به این باور رسیدند که اصلاحطلبان درد مردم را میفهمند و برای رهایی از رنجهای جامعه تلاش میکنند لذا در این کنش اجتماعی متقاعد شدند که اصلاحطلبان را یاری دهند.
پس از این بود که اقتدارگراین دریافتند که یا باید دانشگاه و دانشجو را از حریت و وظیفه ذاتی خود جدا سازند و یا با فشار و تهدید از اقدامات آنان جلوگیری نمایند اما آنچه را که آنها در نیافتند و اقتدارگرایی هیچگاه نخواهد نتوانست درک کند این بود که تهدید و محدودیت بوجود آوردن راه حل نیست و البته هیچ راه حلی هم برای متقاعد کردن دانشجو که به حاکمیت بپیوندد وجود ندارد چون ماهیت دانشجویی و ذات جنبش دانشجویی حق مداری و دفاع از مردم است نه حاکمیت و تعرض به آزادی و استقلال خود و مردم را بر نمیتابد و عکس العمل نشان میدهد. اقتدارگرایان در پرداختن به اندیشه تهدید و تحدید علیه دانشجو و دانشگاه به نوعی به نظریه مارکس روی آوردند و برای مقابله با کنشهای دانشجویی خواسته یا ناخواسته در دام خطرناکی افتادند که رهایی از آن امکان ندارد و ضرب نظامی گری هم دردی از آنها دوا نخواهد کرد و آن این بود که چون مارکس پذیرفتند که " سیاست ناتوان " است.
"مهمترین نتیجه ایی که از نظریه مارکس در باب حکومت میتوان گرفت آن است که سیاست و تمام نهادهای قانونی و سیاسی و بالاخره کل مبارزات سیاسی، هرگز اهمیت اولی نخواهند داشت. سیاست ناتوان است. . . . . گسترشهای سیاسی، یا سطحی و بیمایهاند و با واقعیت ژرفتر نظام اجتماعی هماهنگ نیستند که در این صورت عاری از اهمیتند. یا آنکه این گسترشهای سیاسی تجلی گاه تحولی در زمینه اقتصادی و وضع طبقاتی میشوند که در اینصورت همانند آتشفشآنها خصلت فوران مییابند و تبدیل به انقلابات میشوند. " جامعه باز و دشمنانش ص 359
ولی آیا برای جلوگیری از تعامل و کنش میان اصلاحطلبان و جنبش دانشجویی میتوان آنها را متقاعد ساخت که از سیاست دست بشویند و اساساً آیا با زبان تهدید با دانشجو سخن گفتن ثمری خواهد داشت؟ شاید بهتر باشد اقتدارگرایان یکبار دیگر تاریخ را تورقی نمایند تا به مضرات کار خود وقوف یابند و از این تهلکه خطرناک رها شوند.
" در کنش متقابل، ارزیابی و قضاوت درباره کنشهای دیگران و سپس تنظیم رفتار بر اساس قضاوت خود مورد توجه قرار میگیرد. ما با قضاوتهای ارزشی خود تصمیم میگیریم که ارزش هایی مانند نیکی، زیبایی، انسان بودن، یا مخالف آن یعنی زشتی، وحشی گری، گستاخی و. . . را به موضوع مورد ارزیابی مان نسبت دهیم یا از وی سلب نماییم. قضاوتهای ارزشی نوعی از کنش متقابل هستند که بوسیله درک و فهم مشترک نمادها امکان پذیر میشود. "
تصور نمیشود کنش اقتدارگرایان در برابر دانشجویان همراه با قضاوت مثبت جامعه دانشگاهی و بالطبع قاطبه مردم باشد و بدینصورت، رویارویی اقتدارگرایی و جنبش دانشجویی در آینده مجدداً وارد فاز نظامی خواهد شد و فجایعی دیگر خواهد آفرید مگر اینکه اقتدارگرایان دست از خود خواهی و خودکامگی و انحصارطلبی بردارند و حقوق دانشجویی و احزاب را به رسمیت بشناسند و با رویکرد اصلاحطلبی و حق قائل شدن برای مخالف بدون تقلب و تغلب وارد میدان کنش اجتماعی شوند.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- مکاتبه تاجگردون با وزیر دادگستری درباره قوانین قاچاق و تعزیرات
- لایحه موضوع دوتابعیتی فرزندان مسئولین چیست؟!/ دلایل تاجگردون برای رای منفی به این طرح
- پیام تسلیت دبیر هیات دولت در پی درگذشت شاعر هماستانی
- پیام تسلیت استاندار اسبق استان های لرستان و کهگیلویه و بویراحمد در پی درگذشت استاد فریدون داوری
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
- معاون بیمهای تامین اجتماعی گچساران منصوب شد+ حکم
- پیام تسلیت استاندار در پی درگذشت شاعر هماستانی
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!