«بدرود ای سمبل آزرم و مهر»

«بدرود ای سمبل آزرم و مهر»
افتونیوز - بهزاد کاظمی

«برای زنده یاد کاووس نوروزیان»

عزیزی در رسایش چنین نوشته بود و چه زیبا نوشته بود و چقدر دقیق توصیف اش کرده بود. در سوگ کسی که چون پدر دوستش داشتی و چون فرزند مورد نوازش و مهرش واقع می شدی، نوشتن بسیار سخت و دشوار است و به قول حمید مصدق نازنین:«ما که خود مستحق تسلیت دوست، به دوست تسلیت می گفتیم...» اما این آزرم و مهر مشهود که همه به آن می شناختندش همه آنچه بود، نبود. کاووس نوروزیان بیش از این آزرم و مهر فراوان و دوست داشتنی اش، مردی از تبار حکیمان فرهنگ دیرین ایران زمین بود همان حکمتی که بیش از هفت هزار سال به سان تار و پود قالی ایرانی قوام و قیام این سرزمین را نگاه داشته است و از تنگناها برونش آورده و بر قله های اوج هر چند وقت اش نشانده است. همان حکیمان گاه گمنامی که حتا نام شان را هم در تاریخ نشنیده و نخوانده ایم و گاه چنان مشهور و سرشناسی که گفتار و کردارشان ضرب المثل و نمونه حکمت تاریخ این سرزمین شده است.

در انبوه خاطرات بسیار شیرین و پندآموزی که از این وجهه کمتر نمایان نوروزیان بزرگ تجربه کرده ام یکبار در اوج شور و هیجان جوانی ما(من و برادر عزیرم صمد) به شوخی و با همان ملایمت نرم و حکیمانه اش نصیحت مان کرد که: «ما بر روی این گور تهی اهل سیاست بسیار عمر گذرانده ایم، مرده ای در این قبر نیست، جوانی خود را بر مزار این جماعت تلف نکنید، نه اینکه به سیاست میهن تان نپردازید و غصه مردمانش را نخورید، اما منتظر معجز از این گور بی جنازه این جماعت نباشید، خود آستین همت بالا بزنید و برای آگاهی و آبادنی ایران تلاش کنید و اگر لازم باشد هزینه اش را هم از وقت و مال و جان تان بدهید اما منتظر این جماعت نمانید.»

و چقدر عمیق بود کلامش مثل همیشه و چقدر دقیق بود و هزار مرتبه شکر که زود هم به نصیحتش عمل کردیم.

و چقدر شجاع بود و هرگز از بیم موج و گردابی حتا چنین حایل پا پس نمی نهاد و ما فرزندانش را هم به ترس و تسلیم و تملق و حتا سکوت دعوت نمی کرد و شاهدش نیز فرزندان رعنا و برومند و شریف و شجاعش که هریک به توان خویش برای آگاهی و آزادی و آبادانی این سرزمین در تلاش و کوشش و جوشش هستند.

همانطور که سعدی بزرگ از مصادر و اعاظم حکیمان ایران زمین پیش بینی کرده: «مرد نکونام نمیرد هرگز» به ویژه کسی چون زنده یاد کاووس نوروزیان که در باغ زندگی اش درختان سرسبزی به سان چنین فرزندانی پرورش داده تا در امتداد همان تار و پودهای محکم حکمت ایرانی ادامه دهنده راه پدر و نگاه دارنده ایران زمین در امتداد این تاریخ پر فراز و نشیب هفت هزار ساله باشند.

و باز هم باید از این راه دور در تلاقی غروب خورشیدی دیگر از بزرگ دلان این سرزمین با غروب خورشید تابان بر کرانه های ساحل نیلگون مکران در انتهای جنوب شرقی ترین نقطه ایران سیاسی موجود اما در میانه ایران بزرگ فرهنگی، غمگینانه و با چشمانی از اشک تر باز هم تکرار کرد که چقدر سخت است درگذشت پدر را به برادر تسلیت گفتن...

بیست و یک دی ماه یکهزار و چهارصد خورشیدی
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها