-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
تحلیلی بر پیگیری مطالبات نفتی ها توسط نماینده ی شهری که جا ماند
سیدناصرحسینی در صفحه ی مجازی خودمطلبی باعنوان: گزارش برخی پیگیری های انجام شده در رابطه با تبدیل وضعیت نیروهای حجمی شرکت نفت گچساران منتشر کرده است که در این مقال به تحلیل برخی موضوعات پیرامون هفت ماه نمایندگی ایشان و آنالیز گزارش منتشره میپردازیم.
درآغازین شب ۴۳ مین سالگردپیروزی انقلاب اسلامی وجشن های دهه ی فجر، در اقدامی عجیب، دو مورد از نامه نگاری های نماینده ی دیارمان به وزیر نفت در صفحه ی مجازی ایشان منتشرشده است که مجموع این دو فقره نامه؛ با سرتیتر نامه ها؛ ۴۳ سطر میباشند!!! در ابتدای امر آنچه جالب می نماید بازی باکلمات و استفاده از واژه هایی با بار مثبت میباشند که نماینده ی محترم یا مسوول انتشار نامه ها میبایست با صداقت تمام مینوشتند: گزارش _*تمام*_ پیگیری ها ، نه گزارش _*برخی*_ پیگیری ها...زیرا آنچه از مضمون نامه ها مشخص است به جز یکبار مکالمه در صحن علنی مجلس و نوشتن این دوفقره نامه دیگرهیچ گونه پیگیری درباره ی تبدیل وضعیت نیروهای حجمی شرکت نفت گچساران انجام نشده است و مهم تر دلیل نوشتن نامه ی دوم در تاریخ پنجم بهمن ۱۴۰۰ عدم پاسخگویی وزیر نفت به نامه ی اول در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۰ میباشد. بعداز حضوررئیس جمهور در استان و سفر وزیر نفت به گچساران و درادامه ی اعتراض نیروهای حجمی شرکت نفت جهت احقاق حقوق خویش، که در روز حضور وزیر نفت در جلوی فرمانداری گچساران صورت پذیرفت وآن روزبا این نیروها برخورد مناسبی انجام نگرفت، بعداز هجده روز نماینده ی محترم مردم شریف گچساران و باشت ؛ اقدام به نگارش نامه به وزیرنفت جهت یادآوری قول و قرارهایش می نماید.
آنچه در انتشار این نامه ها مهم می نماید ابتدا اینکه در اتفاقات اخیر از جمله عزل و نصب های استانی تا حذف ردیف اعتبارات شهرستان و اعتراض برخی از لیدرهای نماینده، فشارهای روانی شدیدی بر مجموعه ی سید ناصر واردمی شود که عدم تایید صلاحیت علی محمدآقایی به عنوان شهردار گچساران، این پازل را تکمیل میکند و شائبه ی دست داشتن خاندان نماینده در این رد صلاحیت دهان به دهان می چرخد و در تمام این موضوعات تساهل و تفریط نماینده به چشم میخورد ؛ به ناچار نماینده و تیم رسانه ای نماینده برای ایجاد سوپاپ اطمینان و رهایی از فشار جامعه این موضوع را بهترین راهکار برای فرار از مشکلات برشمرده و باتوجه به ضرورت حضور نماینده در منطقه، از پیش این موج را رها کردند تا بتوانند بر احساسات برخی سوار شوند و به سلامت بحران ها و خصوصا موضوع شهرداری را پشت سر بگذارند وگر نه آیا نماینده نمی تواند وزیر را به صحن مجلس بکشاند وبا ابزار قانونی از وی مطالبه گری نماید؟ آیا حسینی پور باید با ذکر خاطرات و آوردن تمثیل به وزیر یادآوری کند که چه قولی و کجا ودر حضور چه کسانی قول داده است؟
البته در این که سیدناصر کوتاهی می کند شکی نیست، روزی که در حضور همین وزیر مصرانه تقاضای عزل صیدالی را داشتند و از وزیر خواهان این موضوع بودند، وزیر نفت هم تشخیص دادند که ایشان خواسته های اندک و کودکانه ای دارد و اخراج یک نفر از زمین بازی ، نماینده ی گچساران و باشت را راضی میکند و دیگر به خواسته هایش توجهی نکردند. مگر نه سید ناصر میگفت مجموعه ی نفت را سیاسی نکنیم؟ آموزش و پرورش را سیاسی نکنیم و بهداشت و درمان را تخصصی اداره کنیم، پس این همه به در و پنجره زدن ایشان برای چیست؟ از آنجا که ماهیت دوگانگی سید ناصر برای همگان مشخص شده است اول انکه در میان مجمع نمایندگان جایگاهی ندارد و دوم اینکه در طیف اصولگرایان گچساران همچون نقاشی بر آب، دیگر اصولگرایان شهر هم قبولش ندارند و اینکه سکوت کرده اند راهی جز سکوت ندارند که این انتخاب خودشان بوده و هرگونه نقدی بر سیدناصر نوعی خودزنی میباشد. سید ناصر و تیمش برای فرافکنی و انحراف افکار عمومی و شانتاژ رسانه دست به انتشار این دونامه زده اند که باعث پائین آمدن شان و منزلت اجتماعی شان شده زیرا ۸۴ گذشته و وزیر نه تنها اقدامی نکرده بلکه جواب نامه ی ایشان را نداده تا ایشان مجبور میشوند در ۵ بهمن در نامه ای که پیوست دوم هم دارد دوباره به وزیر یادآوری کنند و با ادبیاتی نامعقول از بد عهدی مسولان و بی تفاوتی نیروهای شرکتی شکوائیه کنند. سید ناصر هم در جو سیاسی استان شکست خورده مینماید وهم در سطح ملی. این فاجعه ی نامه نگاری هایش برای وزیر است که تنها دونامه را بدون جواب به چاپ میرساند و آن هم در سطح استان که با اولتیماتوم دادن به دکتر یزدانپناه و وعده ی یک ماه اش در عزل ایشان، بعد از گذشتن ۵۰ روز از آن وعده ها به رد صلاحیت آقایی میرسد. سید ناصر در واقع نماینده ی باشت است و نماینده ی گچساران نیست. این موضوع را در رفتارهای ایشان میبینیم. آنجا که تلاش میکند تا حق آزمون پتروشیمی را که حق فرزندان گچساران میباشد با باشت تقسیم کند و باشت را هم بومی قلمداد می کند نشان از بی سوادی محض ایشان دارد که دو حوزه ی جغرافیایی کاملا مشخص که از نظر سیاسی هم جدا شده اند را از هم تفکیک نمی کند و به خاطر اینکه برخی ها را از خودش راضی نگاه دارد دست به اقدامات غیر معقول میزند، پس اگر باشت بومی گچساران است دیگر نیازی به فرماندار و شهردار و ادارات مستقل از گچساران ندارد و همه را در گچساران تجمیع کند. در واقع این مدت به جای آنکه سهمیه ای جدا برای باشت و سهمیه ای دیگر برای گچساران بگیرد دست به این اقدام غیر منطقی زد تا هم سهمیه دو شهرستان کمترشود و هم شانس اشتغال جوانان.
سید ناصر در حد واندازه ی یک نماینده نیست. کسی که قدرت و صلاحیت رهبری سیاسی یک مجموعه را ندارد و تنها در این هفت ماه تلاش کرده تا اطرافیان و خواصش را راضی نگه دارد و بقیه ی اقشار و آبرومندان جامعه هم به فراموشی سپرده اند. ایشان فقط دنبال قومیت گرائی هستند و تاکنون با کنش ها و رفتارهایش نشان داده که قشقایی و بویراحمد و گچساران را نمی شناسد و تنها در حوزه ی باشت به افرادی متکی میباشد. از سوی دیگر امروز که باید لیدرهایی که قبل از انتخابات مانند پل در مسیر مشکلات؛ آبروی خود و طایفه و ایل خود را فرش میکردند، سکوت اختیار کرده اند و نه بیانیه می دهند و نه از برادری آنها و خاندان حسینی خبری هست.
مردم از این همه تبعیض و انتصاب و تودیع و معارفه خسته شده اند. اینکه شما برای عزل یزدانپناه به ذره بین و سی تی اسکن دخیل ببندید و قصد تحریک مردم را داشته باشید تا برای بودن یا بردن یک دستگاه پزشکی اعتراض کنند تا شما به مقاصدتان برسید ، نخ نما شده است. جوانان شغل میخواهند و پدران نان.. سفره ها خالی است، کمی هم به سوگندهایی که خوردید وفادار باشید و به مشکلات مردم برسید. شهر در مشکلات جا مانده است و آنگاه وکیل مردم در حال خاطره بازی و نوشتن خاطره هایش به سر میبرد. شهر در اعتیاد و فقر جامانده است آنگاه سید ناصر که داعیه مبارزه با فساد را دارد در برابر حقوق های نجومی پتروشیمی ساکت است. شهری که جاماند، نتیجه ی سوگندهای شماست که حق ۴۰ هزار نفر را ناحق کردید و اکنون در باتلاق تفکرات و سوگندهای خودتان غرق شده اید تا جایی که استاندار احمدزاده برای آشتی برادران حسینی باهم، در گچساران جلسه ی صلح و سازش برگزار می کند.
در آینده بیشتر خواهیم نوشت اگر مسیرتان را اصلاح نکنید و شهری که جا مانده را نجات ندهید.
یعقوب درویشیان
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
- معاون بیمهای تامین اجتماعی گچساران منصوب شد+ حکم
- پیام تسلیت استاندار در پی درگذشت شاعر هماستانی
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
نظرات ارسالی 1 نظر
سلام برادر همخط نیستم باتوسید دوست دارم نمیدانم چرا امید دارم معنویت تو آب حیات زندگیت روح معنویت وحقیقت در تو بانمایندگی از بین نرود
پاسخ