طاقت نیار رفیق

طاقت نیار رفیق
افتونیوز: علی احمدزاده، اول بار گزینه کرمانشاه بود و نمایندگان کرمانشاه به دنبال رایزنی برای مدیریت ارشد آن استان برای ایشان بودند، زمانی که ایشان را برای استان ما انتخاب کردند آه و افسوس نمایندگان کرمانشاه بلند شده بود؛ که از خدمات وی محروم شدند؛ پیام ها و تماس هایی گرفتند و از این تصمیم ناراحتی شدید خود را بیان کردند، اما کار از کار گذشته بود، که احمدزاده دلش هوای دیار کرده بود ؛ اسبش را زین کرد و به هوای «خامی»و «نیر» چهارنعل تاخت، میلش به یار و دیار بود. و شاید این شعر را زمزمه می کرد که: «نماز شام غریبان چو گریه آغازم» «به مویه های غریبانه قصه پردازم» «به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار» «که راه و رسم سفر از جهان براندازم» بله؛ احمدزاده پیش خودش فکر کرده بود که رسم سفر براندازم و دوستانش در وزارت کشور نیز مایل بودند که بهتر است در استان خود؛ که محروم است و بی چیز، خدمت نمایند، اما امروز متوجه شده اند سمبه های پرزوری جلوی رویشان است چه بسا او به دنبال خبری می گشت ولی بلای عظمایی در آن نهفته بود. محرومیت تاریخی، عدم آگاهی مردم از سرنوشت خود، طلب «درخواست های شخصی» به جای «مطالبه گری جمعی» و مهم تر از سنگ اندازی نیروهای اختاپوسی که به مدد «مدیریت شورای نگهبانی» سال‌هاست در استان جولان می دهند و هر دستشان را که قطع کنی دستی دیگر برون می آورد؛ این بلای عظما بود. بزرگترین بدبختی استان این بوده و هست و بیش از سی سال است که بلای جان این ولایت شده و آن بلای بزرگ «جایگزینی مطالبه فردی به جای مطالبه جمعی» است و بانی این بدبختی شخص آقای موحد و تازگی ها آقای روشنفکر است که البته نمی‌دانم وجه تسمیه این فامیلی پر هیبت چرا به ایشان چسبید و چه بهتر بود فامیلش‌اش را «قومی‌پور» می‌گذاشتند یا «تیره‌نژاد»!!!. به هر حال بدبختی استاندار بی‌تجربه در امور اجرایی همین بیماری مطالبه‌گری فردی در استان است. چه بد رسم و آیینی در این خاک ر شده است؛ مثالی آشکار بزنم که آقای استاندار تفهیم شود این بدآیینی تا آن‌جا بود که بعد از اختلاف آقایان لاهوتی و منطقیان و را شدن آقای موحد در آن مسابقه بخت آزمایی، پسر ر ........... رفت خدمت آقای موحد و درخواست کار کرده بود و هم چون خود را متخصص و خالق فعالیت های شخص محور در استان بوده، با یک تماس شغل مورد نظر پسر رقیب را فراهم کرد. از بحث اصلی منحرف نشویم، باری آقای احمدزاده تصور بفرمایید که نمی‌توان در این استان دوام آورد تا زمانی که این افراد در مصدر امور هستند؛ پیرت در می آید در این چهار سال. وقتی که نماینده کهگیلویه در بهبهان می‌نشیند و گزینه های اجرایی را با دوستانش تقسیم می کند. وقتی که نماینده بویراحمد در تب قومیت گرایی شدید و بدون در نظر گرفتن شایستگی نیروهای اصولگرا، گزینه هایش را تحمیل می کند، باید شرایط را درک کرد. جالب است که همین افراد خودشان به وزارت کشور گزارش می دهند و تصویری از ناکامی مدیر ارشد استان ارایه می دهند که ایشان در اجرای امور ناتوان است. کسی چه می داند شاید نماینده های استان از تایید صلاحیت در سال دیگر و موفقیت در انتخابات مجلس خیالشان راحت است که اینگونه بدون در نظر گرفتن هشدارهای قانونی، چنین تاخت و تاز می کنند و فرصت کار و فعالیت را در همین دوره محدود از نیروهای اجرایی می گیرند. فرصت یکساله را با فرصت سوزی و ایجاد چالش به هدر دادند و زمان را که مهمترین منبع توسعه در دنیای امروز است به باد دادند. اما پیشنهادی شهروندانه به آقای احمدزاده: یادتان نرود اگر رفتید، که توصیه می کنم که حتماً بروید، عمر خود را بیهوده تلف نکنید. این اختاپوس به این راحتی دمش بریده نمی شود و شما حریف قومیت گرایی و منافع گره خورده آقایون نمی شوید. اما یادت نرود که پرده را فرو فکن تا«نه تو مانی و نه من» سی سال است که منافع استان گره خورده به منافع شخصی آقایون، یادت باشد فقط دستی از آسمان بیایید و کهگیلویه و بویراحمد را که با خون چریک‌های محلی، استان شده است، نجات دهد. اما وقتی رفتید یادت باشد همین افرادند که زمینه را برای زمین خوردن شما آماده کردند، بدون هشدارهای قانونی شورای نگهبان، همه را به جان هم انداختند و فرصت انتخاب نیروها را زیرپوستی از شما گرفتند و در نهایت علایم منفی عملکرد شما را به وزارت کشور فرستادند. صلاح کار شما می دانید عاقبت به خیر باشید.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها