اَفتونیوز| یک سال و دو ماه از حکم حجت عبدالملکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای مدیرکلی حمیدرضا واعظی‌زاده می‌گذرد و در این مدت، اداره کار کهگیلویه و بویراحمد یکی از پرحاشیه‌ترین دوران‌های خود را سپری کرده است. از ۲۰ بهمن‌ماه ۱۴۰۰ تا به امروز، این اداره‌کل با حاشیه و تنش دست به گریبان است.  

 اخیراً مدیرکل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی  در گفت‌وگویی، بعضی از مجوزهای مشاغل خانگی را فتوشاپی عنوان کرده و گفته است ۴۰۰ نفر به این سامانه دسترسی داشته‌اند. واعظی‌زاده باز هم به جای پاسخگویی، بازی با کلمات و فرار رو به جلو را ترجیح داد؛ استراتژی‌ای که در این یک سال و دو ماه بارها مورد استفاده قرار داده است.  

دو ماه از حضور واعظی‌زاده نگذشته بود که در خبرها آمد علیرغم دستور استاندار مبنی بر عدم برگشت اعتبارات، حدود ۳۰۰ میلیون تومان از اعتبار مربوط به کمک به تعاونی‌ها به علت کم‌توجهی مسئولین اداره‌کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد جذب نشده و به دلیل خاتمه‌ مهلت قانونی عودت داده شده است.  

چند روز از خبر برگشت ۳۰۰ میلیون تومان نگذشته بود که باز معلوم شد مبلغی قریب به ۶۰ میلیارد ریال اعتبار ملی توسط وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی در سال گذشته برای تکمیل مجتمع تفریحی ورزشی کارگران شهر سیسخت به استان اختصاص داده شده، ولی به دلیلی سوءمدیریت‌ها حدود ۴ میلیارد تومان از آن برگشت داده شده است.

آنقدر اداره‌کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی رها شده بود که یکی از آبداران دست به خودسوزی زد و مدیرکل تنها به یک پیام تسلیت اکتفا کرد. البته اعتراض کارگران تنها محدود به آبداران نبود، در طول این یک سال تقریباً ماهانه بخشی از کارگران دست به اعتراض می‌زنند؛ از کارگران پتروشیمی، منابع طبیعی، نفت و بیمارستان گرفته تا کارگران شهرداری که در این مدت پای ثابت درب استانداری کهگیلویه و بویراحمد بوده‌اند. این در حالی است که اداره کار وظیفه ایجاد تعامل بین کارگر و کارفرما را بر عهده دارد، اما خبری از پیگیری برای حل و فصل این اختلافات از سوی مدیرکل این اداره دیده نمی‌شود.

در حالی که وظیفه اداره کار، حمایت از کارگران و پیگیری مطالبات آنها است. اما کارگران کهگیلویه و بویراحمدی بارها تجمع کرده‌اند، آنقدر مطالبات آنها پیگیری نشد که پیامد آن خودسوزی یکی از آنها به نشانه اعتراض و در نهایت مرگ او بود. اما همان‌طور که گفته شد تنها اقدامی که از سوی واعظی‌زاده دیده شد، همان پیام تسلیت خشک و خالی بود.  

یکی دیگر از اتفاقاتی که در دوره مدیریت واعظی‌زاده افتاد انحراف تسهیلات بود. گفته می‌شد برخی از تسهیلات ارائه شده در اداره کار استان، به جامعه هدف خود نرسیده و این اداره‌کل در یکی از ارزیابی‌های وزارت کار از نظر بررسی و ارسال درخواست‌های متقاضیان به بانک توسعه تعاون، نمره صفر گرفت.

اعتبارات مربوط به تسهیلات مشاغل خانگی نیز از اساس به انحراف رفت. تا جایی که بازرسانی از وزارت کار به این اداره آمدند و برای مدتی سامانه مشاغل خانگی استان مسدود شد. علیرغم اینکه در سایت‌های خبری استان از تخلفات واعظی‌زاده نوشته و گفته می‌شد، او تنها با کلمات بازی می‌کرد و نتوانست دفاعیه‌ای از خود ارائه دهد. جالب‌تر از همه این‌که در پاسخ به یکی از خبرنگاران در خصوص علت برگشت خوردن اعتبارات، او گفته بود که اعتبارات برگشت نخورده، بلکه مصرف نشده‌اند!

یک ماه از این حواشی نگذشته بود که خبر آمد بعد از نمره صفر اداره کار کهگیلویه و بویراحمد در زمینه جذب تسهیلات مشاغل خانگی و کارنامه ضعیفش در تعهد به اشتغال، این بار بر اساس نتیجه ارزیابی عملکرد استان‌ها در حوزه روابط کار، کهگیلویه و بویراحمد بعد از قم در رتبه آخر قرار گرفته است.

چند ماه پیش نیز رسانه ها نوشتند، یکی از مراجعان به اداره کار استان، با حضور در دفتر مدیرکل این اداره اقدام به خودسوزی کرد.

 طی ماه‌های اخیر  بارها در فضای رسانه‌ای استان از لزوم تغییر مدیر اداره کار صحبت شده و گزینه‌های مختلفی نیز برای جایگزینی او در رسانه‌ها مطرح شده است. اما درب بر همان پاشنه می‌چرخد و اداره‌کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد همچنان درگیر تنش و حاشیه است. درمقطعی بعد از فاجعه برگشت اعتبارات مشاغل خانگی شاید خود وی فکر نمی‌کرد تا فروردین ۱۴۰۲ بر مسند مدیریت باقی بماند اما امروز او همچنان مدیر است و در مصاحبه ای از خدمات خود در این اداره کل می گوید! 

از مصائب ساختار اداری کهگیلویه بویراحمد می‌توان به بحث دخالت نمایندگان در امور اجرایی اشاره کرد،  واعظی‌زاده به عنوان فردی که که گفته می شود از حلقه مدیران نزدیک  به «موحد» است تاکنون نتوانسته است عملکرد قابل قبولی از خود نشان دهد اما به از طرف نماینده کهگیلویه حمایت می شود.

تا زمانی که ارزیابی از شرایط عملکردی یک مدیر در نسبت با نمایندگان مجلس سنجیده می شود انتظار تغییر و تحول اساسی عبث و  بیهوده است و مدیران کل در یک چرخه معیوب از “بی عملکردی ” در حال تعویض شدن هستند.