اَفتونیوز| سید جواد تقوی فعال  سابق دانشجویی در مرقومه ای خطاب به استاندار کهگیلویه و بویراحمد نوشت، 

با عرض  سلام و تحیات

خدمت جناب آقای احمدزاده (استاندارمحترم استان ک. ب)

اینجانب بعنوان عضو کوچکی از جامعه فعال سیاسی و اجتماعی باسابقه دبیر تشکل دانشجویی دانشگاه و دبیر کل تشکیلات سیاسی دانشجویی استان بر خود لازم دانستم بعنوان صدای بخشی از جامعه و در اعتراض به وضع نامطلوب موجود نکاتی را به عرض نماینده عالی دولت در استان برسانم.

 هر چند در جامعه امروزی نقد هم تاوان دارد اما در قبال همنوعان خود تعهد داریم و بر عهدی که با جوانان و دانشجویان  بسته‌ایم برای احقاق حقشان وفاداریم و آمادگی پرداخت هر هزینه‌ای را هم داریم.

بدون از مقدمه به شرح  کلام میپردازم

و آن هم مهمترین دغدغه ها ی  این سالها و بالاخص این روز های مردم  یعنی  معیشت و آزادی که بهره ای از آن نبرده ایم.و هرروزه هم سفره ها تنگ تر  و آزادی هم نای نفس کشیدن ندارد.

برای مرزها پل نساختیم و مرز های رفاه و آزادی و معیشت را محدود تر وتنگ تر کرده ایم

و این با آنچه باید میبود برای زندگی و جامعه ای آرمانی فرسنگ ها فاصله دارد...

آقای استاندار جنابعالی نماینده دولتی هستید که با شعارهای متفاوت و انقلابی به مردم قول دادید که جلوی گرانی‌های افسارگسیخته را خواهید گرفت و آرامش را به جامعه بر می‌گردانید، معتقد بودید تمام مشکلات و گرانیها از ناتوانی و برنامه‌های غلط دولت گذشته هست و ربطی به برجام ندارد، مردم هم به شما و شعارهای شما اعتماد کردند و حتی مخالفین دولت امیدوار بودند با توجه به یکدستی کلیه قوا بتوانید شرایط را به نحو احسن مدیریت کرده و اوضاع اقتصادی را سامان دهید، اما متاسفانه طوری عمل کرده‌اید که چنین تورم و گرانی در تاریخ جمهوری اسلامی سابقه ندارد، سفره‌های مردم را چندین برابر کوچک کردید.

 جناب آقای استاندار؛ در جمع جوانان و دانشجویان که می‌نشینم و از وضعیت خود و جامعه می‌گویند،  امید و آرزوهای جوانان  به یاس و ناامیدی بدل گشته، افزایش بی رویه اعتیاد به دلیل ناامیدی، امید به تشکیل زندگی و ازدواج به حد صفر رسیده است، به دلیل ناامیدی درصد خودکشی بسیار بالا رفته، درصد کاهش آمار ازدواج و افزایش جدایی و طلاق بی سابقه هست. سرقت، خودفروشی، فساد، ریاکاری، خودکشی، به اوج رسیده است، از خودکشی برایتان بگویم جناب استاندار!

دردها زیاد و مشکلات غیر قابل انکار و فشار ها غیر قابل تحمل، به گونه ای که روزانه شاهد تعداد زیادی خودکشی در سطح استان هستیم!!حتی اگر دست به خودکشی هم نزنند در اذهان جوانان  بارها و بارها این امر ناپسند خطور میکند. چه کسی جوابگوست!؟

از مادرها و پدرها بگویم که از شدت فشارهای اقتصادی چنان روح و روانشان به هم ریخته و چنان شرمنده‌ی سفره‌های خالی بچه‌هایشان هستند که دست به خودکشی می‌زنند!

بگذارید اینبار بگویم از فساد و فحشا! از دختران و مادران سرزمینم که برای تکه‌ای نان برای فقر و نداری دست به تن فروشی می‌زنند...

اکثریت مدیران نه بر وزن و اعتبار ارزش ها و سطح سواد و عملکرد بلکه از جنبه ی سیاسی آن گماشته شده اند

و آن هم نتیجه اش برگشت اعتبارات از استان به پایتخت هست و  سر بی کلاه مردم مظلوم و محروم استانم در دستیابی به اعتبارات...

شفافیت و صداقت مسئولین در کلام و عمل باید مصداق تعهد به وظیفه باشد

ولی نه تعهدی را شاهدیم و نه صداقت و شفافیتی و نه احساس وظیفه ای!!

برای پیشبرد هر هدفی در نهاد ها و ادارات باید با بند((پ)) سر و کار داشت

هر که از این بند برخوردار بود کارهایش پیش خواهد رفت و ولا غیر!! دردها یکی و دوتا نیست، اینقدر سر به فلک کشیده اند که نمیدانم از کجا شروع کنم، فقر ریشه اصلی همه فساد هاست، مردم گرسنه اند و فروپاشی خانواده ها هر لحظه بیشتر و بیشتر و اینقدر مردم درگیر معیشت و تامین آن هستند.

که وقتی برای توجه و محبت و شور و شوقی برای آن نیست و نظام خانواده در لحظه فرو میپاشد.

روزانه شاهد زنان ومردان پسران و دختران و کودکان    زیادی هستم که  شبانه در سطل های زباله جویای لقمه ای نان هستند... از گچساران بام نفتی ایران بگویم که سهم جوانانش از نفت شده آلودگی هوا و با  ماشین های شوتی زندگی خود را میچرخانند، یا از دیشموک بگویم که از فقر و نداری و تحمیل، خودکشی  تیتر اول اخبار رسانه ها شده است، از بی آبی دشت های پر آب کهگیلویه که با بی تدبیری و ضعف مسئولین، سود و  بهره  آن فقط و فقط برای استان های همجوار هست بگویم، یا از نادیده گرفتن ظرفیت های توریستی و ترانزیتی و اقتصادی بویراحمد؟ یا از معادن بوکسیت سرفاریاب که  تنها گرد و خاکش سهم مردم شده است؟ آیا از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق خبر دارید؟ فقر و بیکاری عامل اصلی از هم پاشیدن نظام خانواده هاست.جوانانی با این همه استعداد و نبوغ  که به جای آنکه در زمینه های متفاوت از آن ها استفاده شود به دلیل  فقر و بیکاری به کشت  مواد مخدر وقاچاق کالا  رو آورده اند...اگرچه میدانم قلم زدن تاوان دارد و سال هاست تاوانش را میدهم چرا که روحیه انتقادی ام  نسبت به عملکرد ایجاب میکند.ولی تعهد قلبی ام نسبت به وظیفه انسانی ام نمیگذارد سکوت کنم و ببینم و نگویم!! چرا که معتقدم سکوت در این برهه هم ظلم هست و هم خیانت و شرافت وجودی انسان های دغدغه مند قلم آن ها را نیز به نگارش وا میدارد، به عنوان یک جوان یک دانشجو وظیفه دانستم آنچه را که باید، به رشته تحریر درآورم و در جمله ای کوتاه خطاب به شما و مسئولان  که عملکردتان با این نتیجه، اگر از کوتاهیست، خیانت است و اگر از ناتوانیست از بی کفایتی.میگویم؛ من اعتراض دارم.

سید جوادتقوی

(دبیر سابق تشکلات سیاسی دانشجویی دانشگاه های  استان ک. ب)