اَفتونیوز| در بین شهرستان‌های کهگیلویه و بویراحمد، کهگیلویه بزرگ از نظر شرایط انتخاباتی، وضعیت ویژه‌ای دارد. در حالی که در دو حوزه انتخابیه دیگر، گاه و بی‌گاه کرسی نمایندگی بین نمایندگان جریان‌های اصولگرایی و اصلاح‌طلبی رد و بدل می‌شد، سال‌هاست نمایندگی کهگیلویه بزرگ در اختیار نمایندگانی از جریان اصولگرایی است.  

از طرف دیگر، سبد آرای همین اصولگرایان نیز بیش از آن‌که جریانی باشد، طایفه‌ای است. بنابراین می‌توان گفت در اسفند 1402 نه با یک انتخابات جریانی، بلکه با انتخاباتی طایفه‌ای که تنها یک جریان سیاسی در آن حضور دارد، روبرو خواهیم بود.  

رصدهای انتخاباتی نشان می‌دهد در این حوزه، با یک سه ضلعی روبرو هستیم؛ سید محمد موحد، عدل هاشمی‌پور و سید علی‌محمد بزرگواری. موحد نماینده در قدرت در یک طرف و هاشمی و بزرگواری نیز در طرف دیگر قرار دارند. سبد آرای هاشمی و بزرگواری همپوشانی بسیار زیادی با یکدیگر دارند. حضور هر دوی این افراد ممکن است بازی را به نفع موحد تغییر دهد.

البته موحد در این دوره بدترین شرایط خود را سپری می‌کند. 24 هزار جوان بیکار در طول 24 سال نمایندگی او در مجلس و رکود پروژه‌های ریز و درشت این منطقه مثل آبریز، سیمان سپو، سیکل ترکیبی پادوک، باند اضطراری فرودگاه، محور پاتاوه دهدشت، جاده لنده_تشان و ... همگی موحد را در موقعیتی قرار داده که دچار تردید برای آمدن و نیامدن شود. البته برخی می‌گویند به خاطر ریزش در پایگاه رأی موحد، او ممکن است کهگیلویه را رها کرده تا یک بار دیگر شانس خود را در استان خوزستان امتحان کند. حضور اخیرش در دو شهرستان این استان، این گمانه را تقویت می‌کند.  

از سوی دیگر، موحد بیشترین سرمایه‌گذاری‌اش در پیگیری کارهای شخصی افراد بوده و به دلیل محدودیت‌های این رویکرد، موحد نمی‌تواند آرای بخش زیادی از مردم را جذب کند.  

اما در ظرف دیگر این سه ضلعی، هاشمی و بزرگواری قرار دارند که همپوشانی آرای آنها با هم بسیار زیاد است. چنانچه هر دوی آنها با هم شرکت کنند، باز هم موحد علیرغم شرایط بدی که دارد ممکن است برنده انتخابات شود.  

در گذشته نیز این اتفاق در دوگانه منطقیان-لاهوتی اتفاق افتاده است. با حضور آن دو، موحد برنده انتخابات شد. بنابراین حضور هاشمی و بزرگواری می‌تواند این دوگانه را در اسفند 1402 تکرار کند. هر چند هواداران هر دو شخص ممکن است جداگانه تصور کنند که در هر صورت پیروز میدان هستند، اما تاریخ نشان داده که چنین چیزی امکان ندارد.  

بزرگواری بعد از دو دوره نمایندگی، بازنشستگی و کناره‌گیری خود از قدرت را اعلام کرد. آن دوره بسیار مورد تحسین قرار گرفت که به قدرت پشت پا زده است. پس از آن نیز در جرگه مدافعان حرم درآمد که این اقدام او مهر تأییدی بر کناره‌گیری همیشگی‌اش از قدرت بود. اما حالا برخی می‌گویند او ممکن است دوباره بخواهد شیرینی قدرت را مزه کند. شاید هم احساس تکلیف کرده وضعیتی که موحد به وجود آورده را سامان دهد. در هر صورت حضور او در کنار هاشمی می‌تواند تمام معادلات را به هم بزند، به گونه‌ای که دوباره نام سید محمد موحد از صندوق‌های انتخاباتی بیرون بیاید.  

برخی از هواداران موحد نیز در پی آن هستند که دوگانه بزرگواری-هاشمی را تقویت کنند تا با تقسیم آرای این دو، در نهایت موحد کرسی مجلس را به دست بگیرد.

البته در طول این سال‌ها بزرگواری بیشتر نقش یک منتقد و فعال رسانه‌ای را به عهده گرفته و به‌گونه‌ای رفتار کرده که گویی در بیرون از ساختار قدرت قرار دارد. اما از آن‌طرف، حامیان هاشمی می گويند او اقدامات خود را در این چند ساله  ادامه داده و به‌واسطه نزدیکی به حلقه‌های قدرت و برخی چهره‌ها، مسأله بیکاری جمعی از جوانان را حل کرده است. در حال حاضر نیز بخشی از ریزش آرای موحد به سمت هاشمی آمده و افکار عمومی نیز تمایل بیشتری به سمت هاشمی دارد. از سوی دیگر، حامیان هاشمی معتقدند پروژه‌های نیمه‌تمامی که موحد به خاطر آنها تحت فشار است، همان پروژه‌هایی هستند که هاشمی‌پور پیگیر آنها بود و وی پروژه‌ای مثل گازرسانی را تا مرحله‌ای نزدیک به بهره‌برداری رسانده است. اما این پروژه در دوره کنونی تنها چند درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. این افراد می‌گویند در دوره جدید، به دلیل رکودی که بر پروژه‌ها حاکم شده، راه عبور از این رکود، انتخاب هاشمی است.

اما در هر صورت باید نشست و دید در ماه‌های آینده بین هاشمی و بزرگواری کدام یک ترجیح می‌دهند به عنوان رقیب موحد وارد کارزارهای انتخاباتی کهگیلویه بزرگ شوند. تصمیم سختی که می‌تواند نتیجه تعیین‌کننده‌ای به دنبال داشته باشد.