چرا برخی طرفدار واگنر بودند؟

اگر سیاست، تلفیقی از ادبیات، فلسفه و هنر باشد این سوال مطرح می‌شود هنر سیاست‌ورزی حکمرانان چطور و چگونه باید باشد تا در موضوعاتی مثل شورش گروه واگنر در داخل خاک روسیه، ذائقه مردم و مسئولان تا حدودی در تناسب هم باشد؟ وقتی از طریق نشانه‌ها و همچنین از طریق جامعه آماری محدود، مشاهده می‌شود که بخشی از جامعه تمایل به پیروزی یک گروه شبه نظامی در قالب پیمانکاری خصوصی دارند قاعدتا این سوال به وجود می‌آید که چرا ذائقه‌ها در خصوص سیاست‌خارجی متفاوت است؟

چرا برخی طرفدار واگنر بودند؟

اَفتونیوز| امید فراغت، روزنامه‌‌نگار نوشت: با توجه به مرجع شدن فناوری و تکنولوژی و همچنین شبکه‌های اجتماعی که به هر طریق ممکن اخبار پنهانِ دنیای امروز را، اگر هم در لحظه انعکاس ندهد، با تاخر زمانی در دسترس جوامع قرار می‌دهد. قاعدتا بهترین ابزار همگرایی و هم‌افزایی، سیاست‌ورزی بر پایه و اساس صداقت و شفافیت است. بر همین اساس حکمرانانی موفق و اثرگذار هستند که با پشتوانه جوامع‌شان، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌کنند.

بنابراین یکی از شاخصه‌های حکمرانی مطلوبِ حکمرانان، این است اگر هم در موضوعاتی چه در زمینه سیاست‌داخلی و چه سیاست‌خارجی، تفاوت نگرشی با بخشی از جامعه‌شان می‌بینند باید در صدد حل و فصل این تفاوت‌ها باشند. برای مثال در فضایی که سیاست رسمی مملکت در فضای حمایت از پوتین است، اگر ذائقه بخشی از جامعه با چنین روش و منشی، تناسب ندارد آیا نباید چاره کار بیندیشند؟ به رسمیت شناختن این دیدگاه‌ها، درست در چنین فضاهایی که اختلافات و تفاوت‌ها، موجودیت دارد، نمود و عینیت پیدا می‌کند. چه درست و چه غلط، متاسفانه باور برخی در جامعه امروز این شده که سیاست‌های خارجی روسیه، مانع از تحقق توسعه‌ای‌ست که مد نظر مردم است.

چه اشکال دارد مسئولان‌ جمهوری‌ اسلامی به صورت صریح و شفاف، به جامعه بیان کنند حکمرانی در جهان امروز تکنیک‌ها و تاکتیک‌های مختص به خودش را دارد. به منتقدان تفهیم کنند به این دلیل و دلایل، روش و منش‌های غربی، توسعه تولید نمی‌کند. بنابراین برای این‌که مملکت به رشد و توسعه برسد باید شرق را به عنوان همکار اقتصادی در نظر گرفت. اگر باز هم ملت سوال پرسید، پس چرا با وجود نگاه چند ساله به شرق، رشد و توسعه محقق نشده است، باز هم دلایل عدم تحقق آن را با صداقت و شفافیت برای جامعه توضیح بدهند.

اگر هنر گفت‌و‌‌گو و پرسش و پاسخ بین جامعه و حکمرانان وجود نداشته باشد، قاعدتا مردم به عنوان صاحبان اصلی مملکت، حق دارند نقد، انتقاد و اعتراض کنند. زندگی مردم به عنوان ترازی‌ست که نتایج سیاست‌های داخلی و خارجی را مشخص می‌کند بنابراین اگر مردم با کرامت و بدون دغدغه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی زندگی کنند، یعنی سیاست‌ها درست است. 



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها