اَفتونیوز| پر رنگ شدن بُعد سیاسی به بُعد همدردی در قشون‌کشی‌ها به جهت سوءاستفاده از عواطف مصیبت‌ دیده و  ایجاد مزاحمت با قشون‌کشی، برای صاحب عزا درد است! و فقدان گفتمان و ضعف شدید فرهنگ‌سیاسی شبه جریانات سیاسی‌ به دلیل اولویت داشتن فاتحه‌خوانی بر گفتمان‌سازی درد بزرگتری بر جسم بیمار سیاست بویراحمد در یک دهه اخیر بوده است!همدردی با صاحب عزا و خانواده مصیبت‌دیده، یاد مرگ و یاد اموات از دیر باز تا به امروز جزئی از فرهنگ غنی مردم بوده است و بزرگان ملی و دینی بارها بر حفظ چنین فرهنگی سفارش و تاکید شده است.

نقل شده پیامبر  اسلام( ص) بعد از شهادت جعفر‌ ابن ابی‌طالب  (جعفرطیار) ،  دستور داد سه روز به خانه جعفر غذا بفرستند تا خانواده ایشان جز مصيبت از دست دادن جعفر دغدغه ديگری نداشته باشند و از آن روز این رویه به مسلمانان توصیه شده است.

در برخی روایات نیز آورده شده که غذا خوردن در خانه متوفی به دلیل ایجاد مزاحمت توسط مردم از فرهنگ‌های دوران جاهلیت بوده است.

و بسیاری از فقها هر گونه مزاحمت برای صاحب عزا را به شدت نکوهش کرده‌اند. حالا این مزاحمت میتواند هر چیزی باشد.

این موارد به این معنی‌ست که آرامش صاحب عزا و مصیبت دیده و پررنگ شدن حداکثری بُعد "همدردی" و "هم‌نوع‌دوستی" در کنار "یاد مرگ" سه موضوع مهم راجع به اموات و صاحب عزا در فرهنگ ایرانی_ اسلامی می‌باشد.

نفس حضور در مراسم مربوط به مصیبت انسان‌ها برای موارد بالا به ویژه  به جهت همدردی بسیار پسندیده و سفارش شده است و حتی انتشار تصاویر مربوط به حضور فلان چهره شاخص در مراسم مربوط به وابستگان فلان چهره شاخص دیگر یا مراسم فلان چهره شاخص در تمام دنیا امری طبیعیست پس نفس انتشار برخی تصاویر در برخی مراسمات نیز ایرادی ندارد.

اما آنچه قرار است در این مرقومه کوتاه به آن اشاره گردد شیوه و هدف حضور ما در مراسمات فاتحه می‌باشد  که گاها نه تنها امری پسندیده نیست بلکه بسیار باید مورد نکوهش قرار بگیرد. پس مورد اول نحوه اشتباه حضور ما در یک مراسم فاتحه می‌باشد و مورد دوم هدفی‌ست  که صاحب عزا و ابستگان متوفی به عنوان هدف اصلی یا اولویت حضور ما برداشت می‌کنند.

متاسفانه چند سالیست حضور سیاسیون در مراسمات فاتحه خوانی، به یکی از ابزارهای تبلیغاتی زودتر از موعد تبدیل شده است و  نمی‌توان به راحتی تحت عنوان قانون، این حرکت را عدم التزام عملی به قانون و نوعی تبلیغات زودتر از موعد دانست. اگرچه برخی از عوامل نظارتی گاها این حرکت را خلاف قانون میدانند‌( مهدی جوکار دبیر شورای نگهبان استان)

اما چه مواردی باعث گردیده که ما اعتقاد داشته باشیم قشون‌کشی‌های انتخاباتی سیاسیون در مراسم فاتحه‌خوانی به جای همدردی با صاحب عزا، گاها درد است و چرا این قشون‌کشی‌ها و برتری قرار گرفتن حضور در مراسمات فاتحه به جای گفتمان‌سازی، درد بزرگتر بر جسم بیمار سیاست بویراحمد است.

در زیر به نقدهایی که به قشون‌کشی‌های سیاسی در مراسمات فاتحه اشارات مختصری داریم:

۱_در رسوم و سنت ایل بویراحمد و  دیگر ایلات، ازدحام جمعیت فلان طایفه یا فامیل بسیار امر پسندیده‌ایست چون بُعد اصلی و شاید تنها هدف این شلوغی جمعیت، همدردی با صاحب عزاست.  اما در قشون‌کشی‌های انتخاباتی و سیاسی،  بُعد اصلی و گاها تنها بُعد شلوغی جمعیت، سیاسی‌ست.

۲_ متاسفانه چند سال و چندین دوره می باشد کرکره گفتمان سازی و ساختار سازی در سیاست بویراحمد پایین کشیده شده است و در اتفاقات مهم سیاسی_ اجتماعی و فرهنگی اظهار نظر خاصی از نامزدهای احتمالی یا شبه جریانات سیاسی نمی‌بینیم‌ بنابر این بیشتر تلاش میشود تا با حضور مداوم در مراسمات فاتحه، بخشی از این حفره‌ها و نداشته‌های خود را پر کنند و ضمن دور زدن قانون به بهترین شکل ممکن و تبلیغات زودتر از موعد، همزمان بر حامیان خود نیز اضافه کنند.  

۳_ قشون کشی نامزدهای احتمالی با جمعیت همراه بالای صد نفر، به این دلیل که حتی صاحب عزا آن وجه همدردی را در این لشکرکشی‌ها نمیبیند و از این قشون‌کشی بیشتر برداشت سیاسی دارد بیشتر به درد جدیدی برای صاحب عزا تبدیل میشود  تا همدردی با خانواده مصیبت دیده یا کسب رضایت خداوند!! اگر توجه کرده باشیم نامزدها انتخاباتی در مراسم مربوط به انسان‌های فقیر که اسم رسم سیاسی و اقتصادی ندارند حضور پررنگ و قشون کشی ندارند و بیشتر در مراسم نزدیکان اغنیا و اصحاب قدرت سیاسی قشون کشی میکنند که مشخص است حتی به رضایت خداوند نیز توجه آنچنانی نمی‌شود.( در مراسم برخی افراد نزدیک به پولدارها و منصب‌داران  م گاها چندین دفه حضور پیدا میکنند)

۴_ تلاش نامزدها و شبه جریانات سیاسی برای ایجاد موج‌های انتخاباتی از طریق قشون کشی درد بزرگی بر جسم بیمار  سیاست بویراحمد است

از آن جهت که معمولا یک جریان سیاسی باید تلاش کند از طریق تعریف گفتمان و مشخص کردن مواضع خود در مسائل مختلف و مشخص کردن یک بُعد سلبی و بُعد ایجابی گفتمان خود،  جریان سازی کند و در گفتمان تعریفی خود باید دال‌ها و مدلول‌ها  گفتمان را مشخص کند تا در مقاطع مختلف امواج ریز و درشتی ایجاد کند و بتواند کم‌کم به گفتمان مسلط تبدیل گردد. اما فقدان اندیشه و گفتمان و راهبرد مشخص و بی برنامگی سبب گردیده جریانات سیاسی مراسم فاتحه را اولویت  و جایگزین گفتمان‌ها و برنامه‌های نداشته خود قرار دهند.

۵_ بر اساس تصاویر و فیلم‌های منتشر شده چند سال اخیر نامزدهای انتخاباتی در مجالس فاتحه‌خوانی مشخص است تیم همراه این افراد بدون داشتن درک و فهم درستی از سیاست و بدون کمترین توجهی به درد و مصیبت صاحب عزا، اقدام به گرفتن این تصاویر و فیلم‌ها برای بهره برداری سیاسی کرده‌اند و مردم نیز به تدریج به دلیل سکوت رسانه‌ها، با این رویه اشتباه خو گرفته‌اند..

۶_ مصیبت اصلی زمانی‌ست که حضور در مراسم فاتحه‌خوانی و سوءاستفاده از عواطف خانواده‌های مصیبت دیده، ‌مهم‌ترین ابزار سیاسی نامزدها برای دیدن و دیده شدن باشد‌. یعنی نامزدهای انتخاباتی که تخصص خاصی در سلاخی واژه‌ها دارند این‌بار به سراغ اموات مردم رفته‌اند تا از اموات و مصیبت مردم نیز حداکثر بهره سیاسی ببرند.( نامزدهایی که گفتمان و برنامه مشخص دارند و همزمان نیم نگاهی به مراسم همدردی دارند تکلیفشان جداست)

۷_ حالا در بویراحمدی که صدها فعال سیاسی شاخص و آگاه حضور دارند و این قشون‌کشی‌ها به اصل اول قانون‌اساسی سیاست تبدیل شده است نشان از سقوط آزاد سیاست دارد.

یعنی درک و فهم سیاسی صدها نفر از انتخاب کنندگان از گزینه های احتمالی انتخاب شونده جلوتر است  اما متاسفانه قدرت سیاسی این افراد آگاه، فرسنگ‌ها از این افراد انتخاب شونده، عقب‌تر می‌باشد‌‌.

۸_ اگر دقت کرده باشیم پرچمداران این شبه جریانات سیاسی بیشترین وقت و زمان در شبانه‌روز را برای مراسمات فاتحه میگذارند و در حقیقت امروز میبینیم به جای رقابت گفتمانی، رقابت بر سر تعداد فاتحه‌خوانی بیشتر است و قطعا خروجی چنین شبه جریانات واپس‌گرایی که به شدت ضعف فرهنگ سیاسی دارند  نمیتواند تحول خاصی برای آینده بویراحمد باشد.

حال روز امروز بویراحمد نیز نشان از  اولویت حاشیه‌ها بر متن در گذشته و حال دارد وقتی حضور در مراسم فاتحه یکی از همان حاشیه‌هاست و گفتمان‌سازی و استفاده حداکثری از شایستگان  به عنوان متن به دست فراموشی سپرده شده است‌.

۹_باید خون گریست در شهرستان مرکز استانی که بیشترین رسانه‌های فعال به نسبت جمعیت در کشور را دارد و بیشترین فعال سیاسی حقیقی و مجازی را باز نسبت به جمعیت در کشور دارد مراسم فاتحه خوانی نه تنها به اولویت شبه جریانات تبدیل گردیده است بلکه با قشون‌کشی‌ها و ایجاد مزاحمت برای صاحب عزا و گاها انتشار تصاویر و فیلم‌های تاسف‌بار، بعد همدردی حضور خود در مراسمات را به حداقل می‌رسانند.

۱۰_ معمولا امروزه برخی از مراسمات در یک زمان محدود چند ساعته در مساجد برگزار میشود و مردم جهت همدردی با صاحب عزا در مساجد حضور پیدا میکنند لذا قشون‌کشی سیاسیون بیش از همدردی، درد است  زیرا نگاه به قشون کشی صرفا نگاه سیاسی‌ست به گونه‌ای که بسیاری از همراهان گاها نمیدانند مراسمی که حضور پیدا کرده‌اند مربوط یک خانم است یا آقا و حتی ممکن است مراسم در منزل وابستگان متوفی برگزار گردد که باز این قشون کشی چیزی جز مزاحمت و درد نیست بر خلاف قشون‌کشی وابستگان و طوایف و بخش‌های مختلف که اوج همدردیست.( البته باز اگر از این قشون‌کشی‌ها جنبه همدردی اولویت باشد صحبت دیگری‌ست)

۱۱_ آخرین مورد مربوط به رفتار برخی سیاسیون و همراهان این افراد است که گاها با حرکات ناشایست مانند فیلم برداری یا عکاسی از زاویه‌های مختلف پیش چشم مصیبت‌دیده غیر مستقیم اعلام میکنند هدف حضور ما سیاسی بوده است.

اگر مردم استان و به خصوص بویراحمد به چنین اشخاص و شبه جریاناتی امید توسعه دارند بی شک در خواب غفلت به سر میبرند. زیرا اگر این افراد ایده و استعدادی داشتند فاتحه خوانی را به اصول سیاست خود اضافه نمیکردند اینهمه وقت خود را به مراسمات فاتحه اختصاص نمیدادند و بدتر اینکه حضور در مراسم فاتحه‌خوانی اولویتشان نبود و در بدترین حالت ممکن حداقل با تعداد انگشت شماری از حامیان جهت همدردی حضور پیدا میکردند تا نه برای صاحب عزا و دیگر مهمانانی که جهت همدردی در مراسمات حضور پیدا میکنند  ایحاد مزاحمت کنند و نه  جنبه سیاسی حضورشان با قشون‌کشی تا این اندازه بر جنبه همدردی و هم‌نوع دوستی برتری پیدا کند.

 اگر ایده و خلاقیتی بود ابتدا گفتمان و مشی سیاسی خود را مشخص میکردند نه انچنان در تمامی موضوعات سردرگم و بلاتکلیف  باشند تا به قول معروف به دو نفری در فلان موضوع در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند بگویند تو درست میگویی و به شخص دیگر بگویند تو هم بد نمیگویی!!