گزارشی از مینو آریانفر؛


هدیه روز اول مهر، شغل پدرت چیست؟

هدیه روز اول مهر، شغل پدرت چیست؟/ پرسش بی مهری که اول مهر از دانش آموزان پرسیده می شود / سوالی که زهرا به خاطرش از کلاس غیبت کرد

هدیه روز اول مهر، شغل پدرت چیست؟

اَفتونیوز| مینو آریانفر:  اسمش زهرا است. می گوید: 13 سال دارد و امسال قرار است در کلاس ششم درس بخواند . زهرا گفت: پدرش کارگر است و هر روز صبح لباس کارش را درون کیسه ای جابرنجی می گذارد و سر خیابان می ایستد تا اینکه شاید کارفرمایی او را برای انجام کارهای ساختمانیش با خود ببرد.

 زهرا می گوید :  پدرم کارهای ساختمانی انجام می دهد.  و بعضی وقتها برای خالی کردن بار می رود او می گوید:  پدرم تا شب به خانه بر نمی گردد. شب هم که بر میگردد آنقدر خسته است که توان صحبت کردن با ما را دیگر ندارد و زود خوابش می برد زهرای 13 ساله می گوید  روزی من و خانواده ام دست خداست ما از خدا می خواهیم که پدرم هرروز کار پیدا کند . تا اینکه بتواند خرج روزانه ما را تامین کند او میگوید من یک خواهر و یک برادر کوچک دارم از زهرا پرسیدم آیا تا حالا شده معلم سر کلاس از تو بپرسد شغل پدرت چیست ؟ درجوابم گفت بله این سوالی است که من بخاطرش همیشه ترس دارم اول مهر سر کلاس بروم حتی یک سال هم روزای اول سر کلاس نرفتم به خاطر اینکه جلوی همکلاسیهایم از شغل پدرم خجالت نکشم آخه خیلی از دوستانم شغل پدرشون با شغل پدر من فرق دارد دوستم که اسمش یاسمن است شغل پدرش مهندس است . حتما برای خیلی از مخاطبان این گزارش چنین اتفاقی افتاده است . فرهنگ غلطی که سالهاست بین معلمان در مدارس و حتی دانشگاهها مرسوم است . روزهای اول کلاس درس تک تک دانش آموزان از جا بلند می شوند . اولین سوالی که حتی گاهی  قبل از معرفی دانش آموزان پرسیده می شود .  شغل پدرت چیه ؟ گرچه خجالت کشیدن از معرفی شغل والدین‌ خیلی هم به سن و سال ربط ندارد، اما این مشکل برای کودکان و نوجوانان که در سنین حساس‌تری هستند،‌ مشکلات و تبعات بیشتری ایجاد می‌کند.

اطلاع مدرسه و معلم از شغل پدر و این که پدر او در قید حیات است یا نه یا تنها با مادر یا با ناپدری زندگی می کند البته مفید است و به شناخت معلم از وضعیت روحی و اخلاقی محصل کمک می کند و لی این  اطلاعات جای دیگر ثبت شده و معلمان و مدیران  مدرسه می توانند با تهیه یک لیست از اسامی دانش آموزان و شغل پدرشان این معما را آسانتر کنند.

اما  این که کودک یا نوجوان در حضور دیگران برخیزد و بگوید پدرش میوه فروش است یا پزشک، پیمانکار  است یا راننده تاکسی یا بیکار شده اصلا قابل توجیه  چون به خاطر شغل یا بی شغلی پدر در معرض قضاوت دیگران قرار می گیرد بی آن که نقشی در شغل یا وضعیت او داشته باشد و بچه ها به جای ارزش قائل شدن  برای مشاغل آنها  را تفکیک می‌کنند. در صورتی که پرسدن این سوال هیچ ضرورتی ندارد و البته بعضا با عث سوء استفاده از شغل والدین می شود .این درحالی است که معلمان محترم به جای این پرسش میتوانند خود نقش اساسی در معرفی مشاغل وجایگاه احترام و ارزش  هرکدام از این شغلها به طور جداگانه بپردازند وآنها را طوری معرفی کنند . که حتی مایع افتخار کودکان از والدین خود باشند . چه بسا که آینده بسیاری از دانش آموزان ر ا همین مشاغل رقم می زنند.

گاهی همین سوال اول مهر کافی است. که  تا آخر سال و شاید برای همیشه کودک ویا نوجوان جلوی هم کلاسیهایش سرشکسته و احساس حقارت و به او دست دهد و حتی تاثیر روحی وروانی ویا بعضا افت تحصیلی به واسته مقایسه موقعیت خود با هم کلاسیهایش شود .

چرا که این موضوع ممکن است  ابزاری  شود برای تمسخر و تحقیر کردن آن دانش آموز از سوی هم کلاسیهایش و این امری طبیعی است که آرامش روانی دانش‌آموزان تاثیر مستقیمی بر نتایج درسی کودکان می‌گذارد و درواقع، دانش‌آموزی که از آرامش فکری بیشتری برخوردار است . شادتر زندگی می‌کند،‌ توان فکری او  برای درس خواندن از دانش‌آموز افسرده و گوشه‌گیر ‌به مراتب بالاتر خواهد بود. یکی دیگر از راهکارهایی که به نظر میاد تاثیر گزار باشد این است که برای حل این فرهنگ غلط و نادرست کوچک شمردن بعضی از مشاغل نیاز به فرهنگ سازی دارد واینجاست که باید از خودمان شروع کنیم در هر خانواده والدین می توانند جایگاه واهمیت هر شغل را از همان دوران کودکی به فرزندان خود آموزش دهند که باید در همین سنین پایه به کودک بیاموزیم جامعه به همه شغل‌ها نیاز دارد. در واقع باید با همان زبان ساده و کودکانه به فرزندانمان یاد دهیم هر شغلی در جامعه، مشکلی از مشکلات ما را حل می‌کند و در نتیجه هیچ شغلی بهتر یا بدتر از شغل دیگر نیست.

برای این کار می‌توانیم با آوردن مثال‌هایی با زبان کودکانه، نونهالان را از اهمیت مشاغل مختلف آگاه کرد. مثلا اگر پاکبان نباشد شهر ما کثیف و زشت وچندش آور است . ویا گفتن این جملات که اگر مریض شویم باید به دکتر برویم و اگر کفش‌هایمان خراب شد باید به کفاشی برویم، پس هم دکتر و هم کفاش به ما کمک می‌کنند تا راحت‌تر زندگی کنیم.  به کودک یاد می‌دهیم هم دکتر و هم کفاش به ما کمک می‌کنند تا راحت‌تر زندگی کنیم و با این‌گونه مثال‌ها می‌توانیم کودک را طوری آموزش دهیم که نه‌تنها هیچ شغلی را مسخره نکند، بلکه به همه مشاغل احترام بگذارد و به نوعی قدردان زحمات همه کارگران، کارمندان و کشاورزان باشد.

اگر محصلی در مدرسه به شغل پدر یا مادرش جلوی دوستانش به اصطلاح پز می‌دهد، ‌ریشه این رفتار را هم باز باید در نوع آموزش و تربیت کودک در سنین پایه و در خانواده  جستجو کرد.

همه رفتار های ما از همان ابتدا در ذهن کودک نقش می پذیرد . درواقع جایگاه وخوب وبد بودن را خودمان مشخص میکنیم

شکست هویت دانش آموز با پیاده سازی رسمی غلط

در حقیقت نقش مدرسه در تربیت دانش آموزان بسیار پر رنگ است و بعد از خانواده اولین نهادی که کودک به صورت رسمی با آن آشنا می‌شود مدرسه است؛ برخی از کودکان برای اولین بار در مدرسه دوست پیدا می کنند و از آنجاست که شخصیت اخلاقی و رفتاری،اجتماعی و فرهنگی و… آنان شکل می گیرد.
لحظاتی را که کودک در مدرسه سپری می نماید از مهم ترین و حساس ترین لحظات زندگی او می باشد. فضای مدرسه تحت تأثیرعناصرگوناگونی از قبیل معلم، مدیر، ناظم، مستخدم، مسئول تربیتی و همکلاسی ها قرار داردکه همه آنان می توانند برای دانش آموزان الگو و سرمشق باشند و درشکل گیری ابعاد روحانی آنان ایفای نقش نمایند.
بدون شک هر گونه رفتار غیر علمی و نسنجیده می تواند به شکست و سقوط روحی دانش آموزان منجرب شود، که صدمات و اثرات جبران ناپذیری را از خود برجای خواهد گذاشت.
بازهم با پایان یافتن فصل تابستان بوی مهر در شهرها و کوچه های کشور و استانمان پیچیده است. و باز هم مدارس چشم به در دوخته اند و به انتظار نشسته اند تا سال تحصیلی جدید را همراه با دانش آموزان آغاز کنند. با آغاز سال تحصیلی در اول مهر، میلیون ها دانش آموز به شوق آموختن، روانه مدرسه می شوند.
همه ساله با شروع ماه مهر کوچه ها و خیابان ها رنگ و بوی دیگری پیدا می کنند و شور و شوق دانش آموزان جلوه زیبایی به جامعه می بخشد.
روزهای آغازین مدرسه از جهات مختلف دارای اهمیت است. ایجاد نگرش های مثبت و پویا در دانش آموزان، تقویت انگیزه تلاش و تحصیل، کاهش دغدغه، اضطراب و تردید و زدودن هرگونه آثار بدبینی نسبت به درس و مدرسه و کلاس و معلم، و سرانجام آشنایی با شخصیت و دیدگاه های دانش آموزان می تواند در روزهای اول مدرسه صورت پذیرد.

 

پرسیدن این سوال در کلاس به دانش آمور آسیب وارد می کند

آقای عباسی از یکی از معلمان و مدیر یک مدرسه پایه ابتدایی است . معتقد است پرسیدن این سوال در جمع کلاس ممکن است به دانش آموز آسیب وارد کند این معلم پایه ابتدایی می گوید به خاطر وضعیت تحصیلی و مالی دانش آموز نیاز است که معلم بداند که شغل پدر دانش آموز چیست ولی میتوان این سوال را در خفا ویا از خود اولیا در اول سال پرسید واینکه علنا پرسیده شود من موافق نیستم .

وی افزود: متاسفانه فقر مالی و همین طور فرهنگی در هم گره خورده اند و گریبان گیر جامعه ما شده است . وهمین امر باعث آسیب شدید به برخی از دانش آموزان می شود .

عباسی گفت : به طور کلی من با این کار موافق نیستم وبهتر است اطلاعات دانش آموز به صورت غیر مستقیم یا از خود اولیا پرسیده شود و این درحالی است که خیلی از معلمان این سوال را سر کلاس می پرسند .

این فرهنگ غلط ما را همراهی می کند

خانم ( مریم ر) که دانشجوی کارشناسی است در این باره گفت : از همان سالهای گذشته در مقطع ابتدایی لحظاتی که وارد مدرسه می شدیم سر صف اول صبح از دانش آموزان پرسیده می شد . که یکی یکی خود را معرفی وشغل پدرتان را بگویید . در چنین مواقعی تا وقتی که نوبت به من می رسید. آنقدر به من استرس وارد می شد، که حتی به اندازه یک سال برایم طولانی می شد. دوست داشتم از صف کلاس بیرون بروم ویاآنکه از کلاس خارج شوم .چون احساس حقارت میکردم جلوی دوستانم و به نوعی نمی خواستم جلوی دوستانم سرخورده ویا ضایع شوم که اطلاعات خانوادگی من را بدانند .

در آن زمان تمام فکر و ذکر من این بود که دنبال کلمه ای بگردم که مثلا کشاوز ویا کارگر را از آن حذف کنم .این دانشجوی کارشناسی می گوید این فرهنگ غلط هنوز مارا رها نکرده وحتی تا دانشگاه مارا همراهی می کنند سوالی که برخی از اساتید هنوز دارن از دانشجویان می پرسند

خانم (مریم ر) افزود : با اینکه ممکن است خیلی از دانشجویان از لحاظ شخصیتی و فرهنگی با هم متفاوت باشند . با این حال ممکن است شخصیتشان به واسطه شغل پدرشان قضاوت شوند .

 

خانم اعظم نیازی معلم  پایه ابتدایی هم در پاسخ به این سوال که این سوال چه تاثیری بر روحیه دانش آموزان دارد گفت:

شغل پدرت چیست متاسفانه فرهنگ غلطی که بین برخی از معلمان در سراسر کشور مرسوم شده پرسش این سوال از تک تک دانش آموزان و تیشه به عزت نفس اون دسته از دانش آموزانی است که پدرشان از این جهت دارای شغل نیست یا شغل ساده دارند به نظر من ار را معلمان باید به صورت فرم‌هایی جهت تکمیل پرسش و پاسخ‌هایشان می‌توانند در جلسه ابتدای سال توسط خود اولیا به صورت محرمانه مثلاً فرم فردی دانش آموز نوشته و نزد خود نگه دارند چرا که کودکی به خاطر سوال معلم از جایش بلند می‌شود که شغل پدر را که کارگر ساده‌ای است یا شغلی ندارد را بیان کند پدر را کوهی از درد بر سر آن دانش آموز آوار خواهد شد.

با توجه به مطالب فوق انتظار می رود با نگاهی عالمانه و سنجیده و پرهیز از تقلید از رسم غلط
منظور از بی انگیزگی یا احساس پوچی، از دست دادن علاقه به جنبه‌های مختلف زندگی مانند انجام فعالیت‌های روزانه یا تعامل با دیگران است که می‌تواند بر میزان توانایی شما در حفظ شغل، حفظ روابط و لذت بردن از زندگی تأثیر بگذارند.
متاسفانه از آنجایی که به یاد داریم روزهای آغاز سال تحصیلی در مورد شغل، درآمد و محل سکونت و… دانش آموزان از آنان سوال پرسیده می شود که همه میدانیم که در یک جامعه سطوح زندگی مردم با هم متفاوت است و شاید در این میان با توجه به سطح مالی و کاری والدین دانش آموزان و فرهنگ ناصحیحی( بنام خود بزرگ بینی و تحقیر دیگران) که از درون خانواده شکل گرفته و در حال رواج است سبب تحقیر روحیه و تزلزل شحصیت درونی و برونی دانش آموز شود.
و از آنجایی که معلم مهمترین عنصر آرامش در مدرسه بوده و آشنایی معلم با مبانی روانشناسی تربیتی یک ضرورت است، انتظار می رود با نگاهی متفاوت و در خفا به شخصیت و توانایی و شناخت کلی از دانش آموز خود پی ببرند.
همه افراد گاهی بی انگیزگی یا بی تفاوتی را تجربه می‌کنند.
بدون شک زمانی این مسئله و پرداختن به یک رسم غلط نگران‌کننده می‌شود که به سندرم بی انگیزگی برای دانش آموز (Amotivational Syndrome) تبدیل شود.
سندرم بی انگیزگی یک بیماری روانی است که با تغییر در شخصیت، احساسات و عملکرد شناختی دانش آموز می‌شود. فرد مبتلا به این سندرم معمولا علائم عدم تمرکز، بی علاقگی و حافظه ضعیف را تجربه می‌کند.
خیلی زود دیر می شود، امید است در سال تحصیلی جدید با نگاه نو، نه به رسم غلط داشته باشیم.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها