آغاز سال تحصیلی؛ اشک ها و لبخندها

اما در روزگار جدید که شهریه‌های مدارس غیر دولتی نجومی شده و میلیون‌ها نفر در کشور حتی توان رفتن به مدارس دولتی و هزینه کتاب و دفتر را ندارد، شاید برای خانواده‌ها و فرزندانشان همراه با حسرت است.

آغاز سال تحصیلی؛ اشک ها و لبخندها

مهر که می‌شود شور و نشاط و زندگی به خیابان‌ها و کوچه‌ها باز می‌گردد. اول مهر آغاز سال تحصیلی است و همه ما با این روز خاطرات زیادی داریم. حتی از کسانی که از مدرسه فراری بودند هم بپرسیم خاطرات اول مهر شما چطور بوده، اکثرشان براین باورند که این روز مخصوصا در سال نخست، با شادی و شور و خاطرات فراموش نشدنی همراه بوده است. مهر امسال نیز آمد و با اولین زنگ سال تحصیلی برای یک میلیون و ۷۰۰ هزار کلاس اولی در روز گذشته و برپایی جشن شکوفه‌ها، سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به‌طور رسمی آغاز و از شنبه حدود ۶ میلیون دانش آموز به کلاس در می‌روند.

اما در روزگار جدید که شهریه‌های مدارس غیر دولتی نجومی شده و میلیون‌ها نفر در کشور حتی توان رفتن به مدارس دولتی و هزینه کتاب و دفتر را ندارد، شاید برای خانواده‌ها و فرزندانشان همراه با حسرت است. بی‌انصافی به حساب می‌آید که از شور نشاط دانش آموزان به کلاس درس بگوییم اما اشاره‌ای به نگاه پرحسرت دانش آموزان دختر و پسر که تا چند روز دیگر به آمار بچه‌های بازمانده از تحصیل اضافه می‌شوند، اشاره‌ای نشود. اسفند پارسال بود که مرکز پژوهش‌های مجلس  اعلام کرد که تعــداد ۹۱۱ هزارو ۲۷۲ کودک لازم‌التعلیم در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ از تحصیل بازمانده‌اند و تعداد ۲۷۹ هزارو ۱۹ دانش‌آموز در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ ترک تحصیل کرده‌اند. با این حال یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش گفت: «نزدیک به ۹ میلیون بی‌سواد مطلق در کشور وجود دارد.» دیروز نیز روزنامه اعتماد در گفت‌وگویی با حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی به نقل از وی نیز نوشت: «نزدیک به ۲۰ میلیون فرد نیازمند سوادآموزی در کشور وجود دارد.» این آمار و ارقام که به زبان ساده است، فقط یک معنا دارد: «فاجعه» اما چرا در کشوری که طبق قانون اساسی آن حق تحصیل کودکان تا دوره متوسطه رایگان است، اما با این حجم از بی‌سوادان روبه‌رو هستیم. بر ‌اساس آمار آموزش و پرورش در مقطع راهنمایی بالای ۹۰ درصد افراد در سن راهنمایی ثبت‌نام کرده‌اند؛ در‌حالی‌که همین عدد را اگر شما بخواهید در سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ مقایسه کنید، این عدد ۷۴ درصد است که یک باگ ۱۶‌درصدی در ‌این ‌بین وجود دارد. در مقطع متوسطه این عدد قالب بر ۲۰ درصد است؛ به این معنا که ۸۲ درصد از کسانی که در سن مدرسه هستند، در مدرسه حضور دارند. اما سرشماری نفوس این عدد را زیر ۶۲ درصد نشان می‌دهد. سازمان برنامه و بودجه، ملاک‌شان بر ‌اساس نفوس و مسکن است.

اضافه شدن ۳۷۰۰ نفر را به لیست بازمانده از تحصیل‌ها؟

این موضع و بررسی سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳، سبب شد تا محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزشی به «آرمان امروز»‌ بگوید: «با توجه به شرایطی که به لحاظ اجتماعی و اقتصادی در کشور حاکم است، مدرسه از جامعه جدا نیست. با توجه به فشارهای اقتصادی، مدرسه و دانش آموزان قشر ضعیف و متوسط تحت فشار هستند، به طور مثال؛ خبری آمده بود که ۳ هزار و ۷۰۰ دانش آموز امسال نتوانستند کتاب درسی خود را خریداری کنند آن‌هم به دلیل وضعیت اقتصادی و در حقیقت ۳ هزار و ۷۰۰ نفر به آمار بازمانده از تحصیل، آن‌هم به دلیل نیاز اولیه مردم اضافه می‌شود. اقتصاد موثر بر خانوارها و بر آموزش است، بخش دیگر هم گرفتاری های اقتصادی خانواده سرشکن روی مدارس می‌شود به این معنا که همین بچه‌ها با دغدغه‌هایی که پدر و مادرهایشان در خانه دارند وارد مدرسه می‌شوند. اگر ما برای کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل بخواهیم برنامه‌ریزی کنیم، کار عجیب یا سختی نیست و تمام کشورهای جهان روندی را طی کرده‌اند تا این نارسایی‌ها از بین برود. اما وقتی آموزش نه تنها در اولویت دولت هایمان نیست بلکه هر سالی که می‌گذرد در راستایی حرکت می‌کنند که این آموزش را برونسپاری کنند و بار این آموزش را بر روی دوش خانواده ها بیندازند.»

وی در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به اینکه برخی از مسئولان آموزش و پرورش عادت کرده‌اند که همه جنبه‌های مالی را به گردن خانواده‌ها بیندازند»می‌افزاید: « به عنوان مثال بحث مولد سازی را مطرح می کنند و به پول گرفتن از خانواده‌ها می‌انجامد. جامعه، مسئولان و رسانه وقتی بحث بودجه پیش می‌آید دست به دست هم می‌دهند و می‌گویند دولت این بودجه را ندارد و حالا که این بودجه را ندارد باید چه کاری انجام دهیم؟ ما عقب نشینی کردیم و برخی از مدیران جسورتر شده‌اند و تقریبا از ۱۰ تا ۱۵ سال قبل همان میزان بودجه آموزش و پرورش که در لایحه‌های  دولت مطرح است، اجرا می‌شود و این امر در آمار کودکان بازمانده از تحصیل و افت آموزشی و عدم کیفیت بخشی خود را نشان می‌دهد. الان مشاهده می‌کنیم که یک میلیون ۷۰۰ هزار دانش آموز کلاس اولی وارد مدرسه شدند و می‌بینید که برنامه آموزشی خاصی برای این‌ها وجود ندارد، چرا که اگر داشت به این وضعیت گرفتار نمی‌شدیم. اگر بخواهیم شکل متوسطی از دانش آموزان را در نظر بگیریم به واقع پا در هوا و سر در گم هستیم  و دانش آموز نمی‌داند چکار کند وآیا با پایان تحصیل شغل خاصی در انتظارشان هست یا نیست. بهترین شاخصه‌های ما نخبگانی هستند که در رتبه های بالای کنکور را می‌آورند و با همه آن‌ها وقتی صحبت می کنیم ۸۰ درصدشان جسارت این را داشتند که بگویند ما می خواهیم از این کشور برویم و برای رفتن برنامه ریزی می‌کنند. وقتی این وضعیت را می بینید آن ۱ میلیون و ۷۰۰ نفر دارند وارد چرخه آموزشی می شوند، نهایت به ترک تحصیل، جاماندن از آموزش یا دست و پا شکسته حرکت به سمت دانشگاه منجر می‌شود.»

مطالبه آموزش پیش‌دبستانی

موضوع مهم دیگری که وجود دارد، این است که باید افرادی را که در سن پیش‌دبستانی هستند اما دوره پیش‌دبستانی را نمی‌گذرانند نیز جزء بازماندگان از تحصیل شمرد. به این معنا که سالانه حدود یک‌میلیون‌و ۵۰۰ هزار‌ کلاس‌اولی داریم که بر ‌اساس بالاترین برآوردها چیزی حدود ۵۰ درصد‌ آنها یعنی حدود ۷۵۰ هزار نفر‌ دوره پیش‌دبستانی را نگذرانده‌اند؛ چرا‌که پیش‌دبستانی اساسا در ایران اجباری نیست و رایگان هم نیست و کاملا خصوصی است.

 بر ‌اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال ۱۳۹۵ انجام شده است، بیش از ۵۰ درصد افراد بالای ۲۵ سال در ایران، تحصیلات زیر دیپلم دارند.

 از سمت دیگر یکی از دلایل عمده تمایل‌نداشتن به تحصیلات دقیقا کیفیت آموزش‌ها است و چنان‌که در سال ۱۴۰۲ اعلام شد، بر ‌اساس ارزیابی آزمون‌های بین‌المللی که وجود دارد، ایران در زمینه سطح آموزش ضعیف محسوب می‌شود.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها