اصلاحات شانسی ندارد

این روزها دوباره سرو کله اصلاح طلبان و چهره‌های شاخصشان پیدا شده است. از رهبر و اسطوره این جناح، محمد خاتمی گرفته تا حسن روحانی تا خیلی از چهره‌های دیگر. فضای به غایت نامطلوب کنونی در تمامی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، باعث شده تا جریان چپ به خیال خود دوباره بازی نخ‌نما شده دهه‌های اخیر را به راه بیاندازد و بر آتش تنور رقابت‌های از مد افتاده اصلاح طلب و اصولگرا بدمد.

اصلاحات شانسی ندارد

 

امید کاجیان در یادداشتی نوشت:

 

این روزها دوباره سرو کله اصلاح طلبان و چهره‌های شاخصشان پیدا شده است. از رهبر و اسطوره این جناح، محمد خاتمی گرفته تا حسن روحانی تا خیلی از چهره‌های دیگر. فضای به غایت نامطلوب کنونی در تمامی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، باعث شده تا جریان چپ به خیال خود دوباره بازی نخ‌نما شده دهه‌های اخیر را به راه بیاندازد و بر آتش تنور رقابت‌های از مد افتاده اصلاح طلب و اصولگرا بدمد.

مثلاً افتضاح به بار آمده در اخراج اساتید دانشگاهی و از آن طرف جذب افرادی عجیب و غریب و خاص در بهترین دانشگاه‌های ایران، فرصت مطلوبی است برای همین جریان اصلاح طلب تا در نقش دلسوزانی دو آتشه، لب به اعتراض بگشایند. غافل از اینکه خود همین اصلاح طلبان بودند که باعث و بانی انقلاب فرهنگی در دهه اول به شمار میایند و اتفاقاً محمد خاتمی که در همه این سال‌ها تبدیل به قدیسی برای این جریان شده است، مانند عبدالکریم سروش، خود از اعضای اولیه ستاد و شورای انقلاب فرهنگی و در نتیجه عامل بسیاری از رفتارهای دگم و تلخ بوده است. خاتمی اگر چه این روزها تصویرش با ذوق و شوق در رسانه‌های اصلاح طلب درحال دیدن فیلمی سینمایی پخش می‌شود ولی همانی است که می‌گفت هنرپیشه‌های قبل از انقلاب اگر نماز هم بخوانند، نمازشان قبول نیست! و به غیر از اساتید و دانشگاهیان یکی ازحامیان ممنوع‌الکاری بازیگران قبل از انقلاب بود

جالب‌تر از خاتمی اما فعالیت‌های امروز حسن روحانی است. او خوش حال از نا توانی رئیسی در اداره کشور و عدم کنترل کشور توسط وی، یکبار از نگرانی‌اش از بابت اخراج اساتید و مهاجرت‌ها می‌گوید و یکبار از امیدی که در دل مردم در انتخابات ۹۲ افتاده بود و حالا بر باد رفته، کسی هم نیست به او بگوید امیدهای مردم نه فقط دراین یکسال اخیر و نه فقط در ۹۸ که دو سال قبل تراز همان یعنی دی ۹۶ به باد رفت، که اگر به امثال روحانی امیدی بود آن شعار معروف در ماجراهای زمستان ۹۶ داده نمی‌شد. با این حال حتی مهدی کروبی در حصر هم نامه به حزب خودش می نوسد و بازهم از مواضع اصلاح طلبان دفاع می‌کند.

اصلاح طلبان امروز به غیر از عرصه سیاست داخلی، به موضوع سیاست خارجه رئیسی هم نقد وارد می‌کنند و آن را فرصت خوبی برای عرض اندام خود می‌دانند، اما همه مردم آگاهند که اساساً سیاست خارجی وابسته به اینکه کدام گروه سیاسی دولت یا مجلس را کنترل می‌کند، نیست.

همانطور که گفته شد، شهرت اصلاح‌طلبان با همان حوادث ۹۶ به پایان رسید و آن رویداد، آن‌ها را به “بزرگ‌ترین بازندگان” این اعتراضات تبدیل کرد. از سویی این یک حقیقت است که اصلاح‌طلبان برای تمامی این سال‌ها هیچ استراتژی خاصی نداشته‌اند و ازهمینرو باید گفت “اصلاحات فوت کرده است.”

موضوعی که نه فقط مخالفان این جریان مطرح می‌کنند بلکه صادق زیباکلام هم سه سال قبل آن را رسماً علام کرد و گفت: «اصلاحات مُرد، به خاطر کرونا ختم نگرفتیم.»

مراسم ختم اصلاحات البته در انتخابات متوالی مجلس سال ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گرفته شد، جایی که عدم حضور اکثریت مردم درانتخابات، باعث شد تا تعداد آرای نامزدهای این جناح از رای به آرای باطله هم کمتر شود.

البته که اصلاح طلبان نمی‌توانند بهانه‌ای مبنی براینکه در این دو انتخابات حضور نداشتند بیاورند، چرا که از همان محمد خاتمی تا مهدی کروبی در حصر از حضور و شرکت در انتخابات گفته بودند، بیانیه دادند و از امثال همتی و لیست‌های اصلاح طلبی هم تمام قد حمایت کردند، ولی این بار “تکرار می‌کنم” خاتمی، نهایت ۲ میلیون نفر در جمعیت هشتاد میلیونی (۶۰ میلیون واجد شرایط) را به خاطر او پای صندوق رأی آورد تا به همتی و آن لیست رأی دهند. حتی به روایت رسمی بیش از پنجاه درصد مردم کشور و در تهران ۸۰ درصد پای صندوق رأی نیامدند.

اما جریان اصلاح‌طلبی در تمام این سال‌ها نشان داد که تنها چیزی که برایش مهم است حذف نشدن رسمی از قدرت است، حتی اگر این حذف نشدن با تحقیر چند باره همراه باشد. آن طور که در همه این سال‌ها بعد از رد صلاحیت‌ها و یا کنار گذاشتن برخی چهره‌های اصلاح طلب شاهد بودیم آنها در چند نامه و تقاضا و گفتگو برای بازگشت به قدرت به آب و آتش می‌زدند.

مصاحبه‌ها و درخواست‌های متوالی اصلاح طلبان و تاکیدشان برانتخاباتی آزاد نیز بیش از آن که به خاطر مردم باشد، دغدغه بازگشت و فرصت حضورخودشان در جریان قدرت بود و البته دیدیم که تا سال ۹۶ همواره با مظلوم نمایی به خاطررد صلاحیت‌ها، مردم را به سمت خود جلب کردند، اما واقعیت این است که امروز آن روش‌ها خریداری ندارد و برای نشان دادن متفاوت بودنشان از اصولگرایان دیگر ناکارآمد است.

شوربختانه این جناح هنوز متوجه اوج بحران نیست و می‌اندیشد برای حذف نشدن رسمی در قدرت باید همچنان تلاش کند و مردم را به همان شیوه‌های قدیمی ۱۰ – ۱۵ سال پیش برای خود نگه دارد. غافل از اینکه همان موقع نیز مردم نه برای محبوبیت جریان اصلاح طلب بلکه به دلیل انتخاب میان بد و بدتر روی دیوار این جریان یادگاری می‌نوشتند. حتی روزی که اولین بار ملت، دوم خرداد ۷۶ را رقم زد بخش عمده‌ای از آن‌ها برای ترس از رقیب مقابل خاتمی (ناطق نوری) بود.

در قدرت طلبی این جریان همین بس که ابراهیم اصغرزاده، یکی دیگراز فعالان برجسته اصلاح‌طلب و البته یکی از همان بانیان حمله به سفارت آمریکا (مثل سایر حمله کنندگان اصلاح طلب به سفارت آمریکا که امروز ژست روشنفکری گرفته‌اند) هم اعتراف کرده: “جریان اصلاح‌طلبی هر وقت در قدرت سهیم شد به شکلی خود توجیه‌گر قدرت شد و با زبان قدرت سخن گفت”

امیدهای مردم نسبت به اصلاح‌طلبان روز به روز کاهش یافت تا به اینجا رسیدیم جایی که دیگر اصلاح طلبان شانسی ندارند. نه در قدرت و نه در بین مردم.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 قربانی 1402/7/12 7:30:50

    لطفا اگر می خواهید اسم سید محمد خاتمی را بیاودید اول دهان خود را اب بکشید.

    پاسخ
  • 2 سید 1402/7/11 13:37:52

    اصلاح طلبان چقدر بدبخت شدن که تو داری نظر میدی

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها