اَفتونیوز| یادداشت مخاطبان: در ایام گذشته، شاهد انتشار یک مصاحبه و یک مطلب درباره ی فیلمی منتشره از سخنان حاج آقا بزرگواری در مورد دلایل حضور مجددشان در انتخابات آتی بوده ایم که هر دو مطلب در فضای مجازی و رسانه ها منتشر شده و کنش ها و واکنش هایی را در محافل مجازی و واقعی به همراه داشته است. اینک و از آنجا که شان و منزلت حاج آقا بزرگواری و کسوت و مجاهدت ایشان بر همگان واجب و اظهرمن الشمس است، به تحلیل سخنان ایشان می پردازم و گاهی پرسش هایی مطرح میکنم که قطعا چالش هایی نیز به همراه خواهد داشت ولیکن از منظر شهروندی حق می دانم که پاسخ هایی در شان  بدهند ..

آنچه در مواضع حاج آقا بزرگواری به عینیت مشخص است ، شاهد حمله به کاندیدای رقیب و البته رفیق شان هستیم که در اصولگرایی نیز وجه اشتراکی باهم دارند. این مواضع جدید ،بیشتر به تخریب رجل سیاسی رقیب شباهت فراوان دارد تا ترسیم یک نقشه ی راه تبلیغاتی.

آنچه از مواضع و کلام بزرگواری به ذهن متبادر میشود، استفاده از سیاست آژیتاسیون یا تلقین میباشد که عبارتست از: " وسیله ی تاثیر سیاسی در توده ی مردم از طریق سخنرانی و میتینگ و سایر وسایل ارتباط جمعی و رسانه" ..

حاج بزرگواری با بیانی بی پروا تلاش می کند تا افکار عمومی را تحریک و تهییج نماید و ابزارش برای این فرایند، یادآوری برخی کلید واژگان از جمله: رانت  ، سرمایه و سرمایه داری، املاک نجومی و تاریک نشان دادن رقبا از یک سو و تقدس گرایی و مجاهدت و ایثار و پاک دستی خویش  ؛ در روشنایی مقابل در دیگر سوست.

بزرگواری تلاش می کند تا با دادن گرا به شوراهای نظارتی و نگهبان و هییت های اجرایی انتخابات دو کاندید اصولگرای دیگر و انتخابات کهگیلویه را زیر ذره بین ببرد تا با امید به ورود برخی نهادهای نظارتی به رد و عدم تایید صلاحیت برخی رقبا مسیر انتخاب در انتخابات  را برای خود هموار سازد و بنا بر این تفکر، خود را راه صاف کن  و راه هموار کن برای نسل جوان می خواند!!!

جناب بزرگواری که لقب *مختار کهگیلویه* در مذاقش خوش آمده؛ در بیانات قبلی اش عنوان داشته اند که: از مشکلات انتخابات در کهگیلویه؛ رانت ها و پول های توزیعی در انتخابات می باشد و خواهان ورود و توقف این روند شده ، که به فرضِ یقین در کلام ایشان ، سوال اینجاست: چرا در ۸ سال گذشته و ۸ سال وکالت خودش در مجلس به این مبحث ورود نکرده و در برابر این وضعیت جبهه نگرفته اند و تمایلی به اصلاح این فساد ها نداشتند؟؟

آقای بزرگواری، از آنجا که مردم کهگیلویه ی بزرگ نسبت به روابط، ژنتیک؛ دارایی ها و اموال و ... همدیگر آگاهی کامل دارند ، آیا نیازی به بیان فلان متراژ خانه و استخر وباغِ فلان فرد می بینید؟ آیا این بیانات تجاوز به حریم افراد و در خطر انداختن آبروی یک مسلمان نیست؟؟ آیا شما نهادی قهریه و قضایی هستید که به دارایی و نحوه ی تحصیل اموال دیگران ورود می کنید؟ آیا بهتر نیست به جای بیان این موضوعات؛ از برنامه های آینده ی خود رونمایی کنید؟؟ آیا بهتر نیست تا با استفاده از تجربه ی ۸ ساله ی خود در مجلس؛ راهکاری جهت برون رفت از شرایط موجود به جامعه ارائه بدهید؟

در حضور مردم محروم این سرزمین ، سخن گفتن از خانه های میلیاردی و درآمدهای آنچنانی و افشاگری های مالی ، چاره ساز نیست، بلکه چاره بر بیان برنامه ها و حتی گوشزد خدمات گذشته یتان  در دوره ی وکالتتان و تشریح عملکردتان میباشد.

این مردم و این وضع موجود حاصلِ تلاش ها و تصمیمات شخص شما نیز میباشد.

شما لطفا بفرمایید در زمینه های:

رفاه اجتماعی، فقر زدایی از کهگیلویه، بهداشت ، تغذیه، مسکن، اشتغال ، آموزش، صنایع و انرژی های نو، کارگاه های تولیدی، توزیع عادلانه ی خدمات و ثروت عمومی، بهبود سطح زندگی و معیشت شهروندان، ایجاد زمینه ی کسب و کار و مهارت آموزی ؛ توسعه و ترقی و بستر سازی برای عدالت اجتماعی؛ آزادی و برابری و امنیت اجتماعی؛ توزیع فرصت های شغلی و ارتقاء امنیت فردی ؛ برای عموم مردم درگذشته چه خدماتی انجام داده اید و در آینده چه برنامه هایی دارید؟

آنجا که بیان کردید من رفتم تا جای جوانتر ها بازشود ، اگر رفتید پس چرا برگشته اید؟ اکنون که جوانان شایسته ای در صحنه حضور دارند پس گوشه ای از کارشان را بگیرید تا راهشان باز شود . واقعا اگر به دین و گفتار صادق ایمان دارید چگونه این رفتار متعارض را تحلیل می کنید که بین بیان و رفتارتان صداقتی کمرنگ است؟ ملاک آن رفتن و این آمدن چه میباشد؟ اینکه شما خود را قیّم مردم می دانید و اراده ی مردم را زیر سوال می برید دور از منزلت و آموزه های دینی یک مومن است، آنجا که بیان کردید ما رفتیم ولی مردم به چهل سال قبل برگشتند!! مردم انتخاب کردند و این یعنی دموکراسی. انگار شما علاوه بر تکلیفِ شرکت در انتخابات، تکلیف دارید مردم را به سمت خواسته هایتان نیز سوق بدهید و به اجبار با خود و خواسته هایتان همسو نمایید.

شما در بخشی از سخنان تان در بهمئی به جامعه ی آموزش و پرورش پرداخته و بیان کردید که آموزش و معلمان درگیر معیشت هستند و برای دو میلیون حقوق بیشتر تن به خواسته ی برخی سیاسیون میدهند!! آیا در دو دوره ای که شما انتخاب شدید این رویه مرسوم نبوده است؟ آیا معلمان در انتخابات دوره ی هشتم و نهم برای شما فعالیت نکرده اند؟ چرا ان زمان به فکر آنان نبوده اید؟ چرا در اعتراضاتشان  به وضع معیشتی شان در سالهای اخیر سکوت کردید و حتی حاضر نشدید برایشان توئیتی منتشر بنمائید؟ شما که از نقش زنان و دختران در آینده ی انتخابات و جامعه سخن راندید پس چرا در مطالبات بانوان با نوشتن مطلب و انتشار توئیتی با آنان همراه نبودید؟ آیا اینک آنان را به چشم ابزار برای پیشبرد اهداف تبلیغاتی و انتخاباتی میبینید که در بهمئی آنگونه از بانوان و خواهران ، تقاضای تلاش و مشارکت دارید؟

حاج آقا، تا بوده در بر همین پایه چرخیده است و کهگیلویه حاصل تفکر مدیریت واحد اصولگرایی بوده است، فلذا در تبلیغات نقش حاکمیت و دولت ها را کمرنگ کرده و خدمات دولت ها به نام شخص مصادره کرده اند. نواقص و کمبودها را به گردن دیگری انداخته اند و تنها یک نفر قهرمان داستان شده است. اینک و در آستانه ی رقابت های تبلیغاتی و فعالیت های انتخاباتی، جهت مشارکت حداکثری مردم؛ لطفا بگذارید جامعه با اختیار و اراده انتخاب کند که چگونه و به چه کسی رای بدهد نه با تخریب و تلقین و به راه انداختن جنگ روانی.

یعقوب درویشیان نازمکان 

(یادداشت نظر نویسنده است انتشار آن به معنی تایید  تمام یا بخشی از آن نیست)